ما شما را به سطح 1 "مدرسه رشد آگاهانه" که توسط S.I. Losev تأسیس شده است دعوت می کنیم.

لوسف استانیسلاو ایوانوویچ - آکادمیک، عضو کامل آکادمی بین المللی فناوری های بیوانرژی، دکترای فلسفه، عضو اتحادیه نویسندگان اوکراین، نویسنده 10 کتاب.

آنچه در سطح اول مدرسه مطالعه می شود:

2. «نفس زندگی».

مزایای روش های توسعه پیشنهادی:

1. روش های آسان برای یادگیری. 2 روز برای بیشتر افراد برای مطالعه کافی است و تنها چند هفته برای درک تمام نکات ظریف (با تمرین مستقیم روش ها) کافی است.

2. دانش بنیادی روانشناختی، باطنی یا غیر آن مورد نیاز نیست. هر فرد معمولی می تواند به راحتی بر تکنیک ها تسلط یابد.

3. در دسترس بودن. سمینارها در دسترس افرادی است که تقریباً حداقل درآمد مالی دارند.

4. شما یک بار مطالعه می کنید و سپس خودتان مطالعه می کنید. برای حل هر گونه سوال و موقعیت ("مشکل") در زندگی خود به دستیار، روانشناس، مشاور یا هر متخصص دیگری نیاز ندارید.

نمایش های ویدئویی مدرسه و روش را تماشا کنید:

مختصری در مورد مکتب رشد آگاهانه S.I. لوسوا:

بخشی از سخنرانی مقدماتی سطح اول مدرسه رشد هوشیاری. ماریا کریویتسکایا، 2016/07/21:

تمرین "پاک کن" - یک تمرین ساده و موثر برای محافظت در برابر منفی ها، برای حل و فصل موقعیت های مختلفو هماهنگی روابط و فضای اطراف شما. این یکی از ابزارهای سطح اول است:

روش پاک کردن منطقی برنامه های منفیاز ناخودآگاه:

ابزار و تکنیک ها:

ابزار کلید واژه درمانی یا روش ضد قانونی برای پاک کردن برنامه های منفی با سه چاکرای اول کار می کند و انسداد آنها را برطرف می کند:

چاکرای اول از طریق استرس، ترس، نفرت (پاها، انرژی حیاتی) مسدود می شود.

چاکرای دوم از طریق شرم مسدود می شود (سیستم ادراری تناسلی، کلیه ها).

چاکرای سوم از طریق احساس گناه (دستگاه گوارش) مسدود می شود.

روش بر اساس دانش دقیقدر مورد توانایی های مغز انسان

ویژگی های ابزار "کلید درمانی" یا "روشی منطقی برای پاک کردن برنامه های منفی":

1. پاک کردن یک رویداد منفی (مرگ یکی از عزیزان، تصادف، فاجعه، گمشده، سرقت، آتش سوزی، طلاق والدین)، تصادف (غرق شدن در کودکی، گازگرفتگی توسط سگ، برخورد با ماشین).

2. برنامه های تحمیلی (احمقانه، چاق، کند، زشت، بدشانس). مردم اغلب این برنامه ها را ناخودآگاه تلفظ می کنند.

3. رهایی از عادات منفی (سیگار، الکل، مواد مخدر).

قسمتی را تصور کنید که تحت فشارهای جسمی زیادی قرار دارد. به آن شکل دقیق (آماده سازی فیزیکی)، لاک زدن (آماده سازی روانی) داده شد، اما هیچ یک از متخصصان فکر نمی کردند آن را برای کوچکترین ترک ها بررسی کنند. واضح است که تنها یک چنین ترک در لحظه بیشترین تنش می تواند باعث تخریب و شکست شود. به عنوان یک قاعده، چنین شکاف های زیادی در حافظه هر فرد وجود دارد: از استرس شدید گرفته تا نارضایتی ها و مشکلات زندگی روزمره. بدون شک باید از شر آنها خلاص شویم.

و خلاص شدن از شر آن ارزش شروع با شدیدترین شوک های گذشته را دارد و "روش غیرمنطقی پاک کردن برنامه های منفی" به این امر کمک می کند.

ابزار دیگری که در مرحله اول «مدرسه رشد هشیاری» مورد بررسی قرار می گیرد، روش «رفع نارضایتی یا تجدید نظر در روابط» است. این روش با انسداد چاکرای 4 و 5 کار می کند:

چاکرای چهارم از طریق نارضایتی ها، ادعاها (قلب، ریه ها) مسدود می شود.

چاکرای پنجم از طریق نارضایتی های ناگفته، فریب (گلو، تیروئید) مسدود می شود.

حتی اگر تمام ترس ها و شوک های خود را حذف کنید، هزاران شکاف کوچکتر دیگر از آگاهی شما خارج نمی شوند. این شکاف ها نارضایتی، نارضایتی، کلمات بدو افکار خطاب به کسی

هر پاسخ منفی (حتی یک برداشت منفی زودگذر) بلافاصله شما را با موضوع نارضایتی شما مرتبط می کند. انرژی شما اکنون در یک جریان نازک جریان می یابد، به هیچ جا. اگر همه این نهرها را مانند نازک ترین نخ ها کنار هم بچینید، طنابی خواهید داشت که می تواند حتی یک فیل را هم کنده کند.

بنابراین، شروع به تمرین تکنیک "بازبینی روابط" و خلاص شدن از شر همه این رشته ها از رویدادی به رویداد دیگر ارزش دارد.

بنابراین، در سطح اول مدرسه تحصیل می کنند:

1. روشی غیرمنطقی برای پاک کردن برنامه های منفی.

2. عمل بهداشتی "نفس زندگی".

3. روش بازنگری در روابط.

4. محافظت در برابر انشاهای منفی.

در سطح دوم، مدارس مطالعه می کنند:

1. منشا برنامه ها یا روابط منفی را جستجو کنید.

2. روش "Eversion" (حذف تأثیرات منفی، حذف آسیب و غیره)

3. بریدن کانال.

4. بازگشت به اراده خود.

5. روش خوددرمانی.

6. شفای بستگان کانال مستقیم.

7. کار با کودکان متولد نشده (به ویژه پس از سقط جنین، سقط جنین و غیره).

8. رفع اعتیاد و وسواس.

9. قسمت های منفی دوران کودکی را جستجو و پاک کنید.

10. ایجاد روابط از طرف اشخاص ثالث.

11. کار با جریان نقدی، افزایش در دسترس بودن.

در سطح سوم، مدارس مطالعه می کنند:

1. از بین بردن چاه منفی زندگی (از لحظه لقاح تا امروز). آگاهی از مشکلات اساسی شخصی.

2. یافتن منشاء مشکلات اساسی با استفاده از کلمات کلیدی و روش بازنگری در روابط.

3. رفع مشکلات منفی زمینه ای. پاکسازی «من» شخصی.

4. حذف برنامه های ژنریک منفی و پاکسازی خانواده.

5. گشایش جریان های مالی.

6. راه اندازی یک برنامه چهل روزه برای معکوس کردن قطب منفی سلول.

در سطح چهارم، مدارس موارد زیر را مطالعه می کنند:

1. پاکسازی عمیق انرژی.

2. حذف صفات شخصیت منفی.

3. نظافت عمومی(با خانواده برای پاکسازی انرژی زمین کار کنید).

4. ورود به جریان Living Time.

5. روش "ستاره".

توصیه می کنیم سطح اول "مدرسه رشد خودآگاه" را تکمیل کنید، روش ها و تکنیک های شرح داده شده در بالا را مطالعه کنید، برنامه های مخرب را از ناخودآگاه خود پاک کنید، در روابط خود تجدید نظر کنید و شروع به زندگی شادتر و هماهنگ تر کنید! سطح اول در یک سمینار زنده 2 روزه یا آنلاین مطالعه می شود.

آموزش هم توسط خود استانیسلاو لوسف و هم توسط شاگردانش (معلمان روش) در شهرها و کشورهای مختلف انجام می شود. آموزش در: کیف، اودسا، خارکف، سواستوپل، مسکو، سنت پترزبورگ، ایژفسک، ورونژ، تیومن و سایر شهرها انجام می شود. همچنین گروه ها برای یادگیری آنلاین (اسکایپ، میکروفون و وب کم مورد نیاز) جذب می شوند.

ما برای شما آرزوی هماهنگی، افشای کامل پتانسیل خلاقانه و معنوی شما داریم!

سلام، خوانندگان عزیز وبلاگ! بسیاری از مردم گاهی اوقات دوره‌هایی از ناتوانی را تجربه می‌کنند، زمانی که وقتی از خواب بیدار می‌شوید، از قبل احساس خستگی می‌کنید. تمایلی به انجام هیچ کاری وجود ندارد و در عین حال بر بیماری های مختلف غلبه می کند. اعتقاد بر این است که ما نه تنها داریم بدن فیزیکیو همچنین ذهنی و اختری، یعنی افکار و احساسات. بنابراین، هنگامی که مقدار زیادی جمع می شود افکار منفییا احساسات شدید و مخرب - این زمانی است که مشکلات سلامتی و انرژی ایجاد می شود. از این گذشته ، آنها بدون هیچ ردی ناپدید نمی شوند ، بلکه در ناخودآگاه ما رسوب می کنند و به طور دوره ای خود را از این طریق می شناسند. و امروز به شما خواهم گفت که چگونه برنامه های منفی از ناخودآگاه حذف می شوند.

می توانید در مورد اینکه ناخودآگاه چیست و چگونه کار می کند، در مقاله بخوانید. پس بیا بریم

بهترین تکنیک ها

بخشش

این یک تمرین بسیار مهم است، زیرا خشم، رنجش و احساس گناه حفظ شده گاهی بدن و شخصیت ما را به شدت تخریب می کند. مهم این است که بتوانیم این احساسات را رها کنیم. به عنوان مثال، با آزرده شدن از کسی برای مدت طولانی، نه برای او، بلکه برای خودمان بدتر می کنیم و به بیماری های مزمن مبتلا می شویم. ما سال هاست که یک کیسه اضافی را به اطراف می کشانیم که مانع حرکت ما می شود. و با کمک این تمرین به شما یاد می دهم که چگونه وزن اضافی و غیر ضروری را از بین ببرید. شما قادر خواهید بود آگاهی و ناخودآگاه خود را از اطلاعات مخرب رها کنید.

برای این کار باید حداقل 40 دقیقه وقت بگذارید تا کسی حواس شما را پرت نکند، راحت بنشینید و چشمانتان را ببندید. سپس نزدیک ترین فرد به خود را تصور کنید و از همان روز اولی که ملاقات کردید تا امروز، هر لحظه را به یاد بیاورید که او شما را آزرده خاطر کرد یا شما او را آزرده کردید. و در هر موقعیتی، پس از پیمایش جلوی چشمانتان، به خود بگویید: «من (اسم من)، از شما (اسم آن شخص) طلب بخشش می کنم و شما را کاملاً می بخشم.

شما می توانید این کار را هر روز انجام دهید، اما مهم است که آن را به طور کامل با یک نفر کامل کنید و تنها پس از آن به سراغ نفر بعدی بروید. آخر خود را به خاطر بسپارید، زیرا گاهی اوقات ما نسبت به خود بی انصافی می کنیم، اگرچه ما مهم ترین چهره ها هستیم.

در طول این فرآیند، به احساسات خود گوش دهید، ممکن است تغییراتی را در هر سطح، هم در احساسات، هم در افکار جدید و هم در تظاهرات فیزیکی مشاهده کنید. این می تواند سوزن سوزن شدن در پاها، لرزش در سراسر بدن، احساس گرما در یک ناحیه، احساس سوزش و گاهی اوقات حتی برخی از اعضای بیمار خود را احساس کنند.

اگر می‌خواهی گریه کنی، خودت را مهار نکن، عصبانیت ظاهر می‌شود، به بالش ضربه بزن. مهم است که این احساسات را رها کنید و آنها را با خود حمل نکنید و اجازه دهید به شما آسیب برسانند. بالاخره وظیفه شما این است که خودتان را آزاد کنید، یعنی فریاد بزنید و گریه کنید. تا بتواند نفس بکشد سینه های پرو تازه وارد روز جدید شوید. با مشکلات و نارضایتی ها سنگینی نکنید، تا انرژی ظاهر شود، میل به ایجاد و زندگی، الهام بخشیدن به دیگران.

پاکسازی

درست مانند تمرین قبلی، باید زمانی را کنار بگذارید که هیچ چیزی شما را آزار نمی دهد و هیچ کس نمی تواند دخالت کند. چشمان خود را ببندید، چند نفس عمیق بکشید و تصور کنید که یک توپ روشن و گرم در درون شما شکل گرفته است. به آرامی، از سر شروع می شود، به سمت گردن، شانه ها، بازوها، اندام های داخلیو همینطور ادامه دهید تا به نوک انگشتان پا برسد. و در جایی که ضربه می زند، گرما و آرامش را احساس می کنید.

وقتی احساس کردید که افکارتان کند شده اند و تمام توجه شما به عمق خودتان معطوف شده است، از 10 تا صفر بشمارید و به ناخودآگاه خود بگویید که پس از اتمام تکنیک از جای خود بلند خواهید شد. از خانه خارج شوید و با تکان دادن پای راست و سپس پای چپ خود، تنش های انباشته شده را سال ها رها کنید. و با این حرکات به طور کامل از شر تمام شکست ها، تجربیات منفی، بیماری ها و البته افکار منفی خود خلاص خواهید شد.

سپس این وضعیت را با کوچکترین جزئیات تصور کنید، چگونه لباس می پوشید، از خانه خارج می شوید، به سطل زباله نزدیک می شوید و شروع به تکان دادن پاها و دست های خود در نزدیکی آن می کنید. دور انداختن آنچه انباشته شده و غیر ضروری است. تصور کنید که چه شکلی است، شاید شبیه توده های سیاه یا نوعی توده تاریک که به پایین سرازیر می شود یا از اعمال شما پراکنده می شود و به این سطل زباله ختم می شود. پس از اتمام، دوباره چند نفس عمیق بکشید و پس از آماده شدن، چشمان خود را باز کنید. مهم است که در واقع از خانه بیرون بروید به جایی که دیده نشوید و پای راست و سپس پای چپ خود را به شدت تکان دهید.

دوران کودکی

تقریباً همه می دانند که ما بسیاری از مشکلات را از کودکی به زمان حال آوردیم. برخی نگرش ها، ترس های والدین، تجربیات بد و تجربیات تلخ. همه اینها می تواند شادی و سلامتی را بسیار دشوار کند. همه به اندازه کافی خوش شانس نیستند که داشته باشند پدر و مادر دوست داشتنیو سالم خانواده قوی. اگرچه حتی در چنین خانواده هایی، گاهی اوقات یک کلمه ناخوشایند که به طور تصادفی به کودک گفته می شود می تواند باعث آسیب عمیق شود که در ضمیر ناخودآگاه فرو می نشیند. زیرا به دلیل شدت درد یا رنجش، ناتوانی در کنار آمدن با چنین احساساتی، به منظور حفظ خود توسط آگاهی سرکوب می شود.

بنابراین، من می خواهم روش دیگری را ارائه دهم که به بهبودی شما کمک می کند. برای انجام این کار، ورق باید به دو ستون تقسیم شود. ابتدا، کاملاً تمام کلماتی را که در حافظه شما ظاهر می شود و زمانی برای شما درد، ترس، ناامیدی، رنجش و امثال آن به همراه آورده است، بنویسید. این می تواند برخی از نام مستعار همکلاسی ها، توصیف دیگران از ویژگی های شخصیتی شما یا رفتار والدینتان با شما در طول یک نزاع باشد. و سپس، در مقابل هر عبارت، یک عبارت مثبت، کاملاً مخالف می نویسید.

امروز می خواهم به یک موضوع بسیار عمیق بپردازم. بیایید در مورد باورهای درونی یک فرد، یا همانطور که آنها نیز نامیده می شوند - برنامه ها صحبت کنیم. چگونه زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهند و چرا همه مردم نمی توانند خود را از باورهای منفی رها کنند. مقاله را تا انتها بخوانید متوجه خواهید شد که راز اصلی دگرگونی موثر برنامه های منفی که 90 درصد مردم از آن بی اطلاع هستند چیست.

یک باور یا برنامه یک ساختار ناخودآگاه است که زندگی ما را کنترل می کند، ما را به تصمیم گیری های خاص و انتخاب افراد خاص سوق می دهد. عملکرد برنامه، به عنوان یک قاعده، محافظت از ما در برابر اتفاق بدی است که ضمیر ناخودآگاه ما فکر می کند ممکن است رخ دهد.

بارزترین مثال یک باور یا برنامه منفی به پول مربوط می شود. بنابراین، بسیاری از مردم روسیه اعتقاد منفی دارند که پول شر است. این اعتقاد درونی یک فرد است که پول را از او دور می کند و او را از افزایش سطح درآمد باز می دارد. اما هنگامی که این برنامه به نفع خانواده بود - اجداد را از یک خطر بسیار واقعی محافظت کرد.

باورهای منفی از کجا می آیند؟

یکی از اعضای خانواده شما پول زیادی داشت، اما در مقطعی از آن رنج می برد. مثلاً خلع ید شد. این امر نه تنها با محرومیت و تحقیر، بلکه حتی مرگ عزیزان را به دنبال داشت. میدان انرژی تمام حافظه، تمام رویدادهایی که در خانواده رخ داده است را ذخیره می کند. و اگر این رویداد قوی و دشوار بود، عمیقاً در حافظه کل خانواده نقش بسته است.

اما زمان های جدیدی در راه است، هیچ کس کشته نمی شود زیرا پول بیشتری نسبت به دیگران دارد. آنها گاو را نمی برند، کلبه را نمی سوزانند، او را به سیبری نمی فرستند. اما برنامه "پول شر است" هنوز در برنامه ژنتیکی انسان ذخیره و فعال است. و مهم نیست که چقدر برای افزایش سرمایه یا کسب درآمد بیشتر تلاش می کنید، همه تلاش ها بیهوده است. و همه اینها به این دلیل است که برنامه شما به گونه ای روی شما عمل می کند که درآمد بیشتری کسب نکنید و بر این اساس خود و عزیزانتان را در معرض خطر مرگبار قرار ندهید. برنامه Money Is Evil از این طریق از شما محافظت می کند.

چگونه خود را از یک برنامه منفی رها کنیم؟

اولین کاری که باید انجام دهید این است که وجود برنامه را تشخیص دهید. و تنها پس از آن - آن را حل کنید. ساده ترین و در دسترس ترین راه برای انجام این کار کمک گرفتن از جلسات تتا یا یادگیری اصول اولیه درمان تتا است.

اما حتی بدون تسلط بر روش درمانی تتا، می توانید در حال حاضر تأثیر برنامه های منفی را تضعیف کنید. برای انجام این کار، به سادگی رفتار مخرب مکرر را که شما را از فراوانی و شادی محروم می کند، ردیابی کنید. آگاهی را روشن کنید، زندگی خود و بستگانی را که می شناسید تجزیه و تحلیل کنید. به این فکر کنید که سرنوشت شما چگونه شبیه است، چه مشکلاتی شما را متحد می کند و آیا چیزی مشترک در روند زندگی شما وجود دارد یا خیر. این نوع کار قبلاً پیشرفت مثبتی خواهد داشت!

چگونه برنامه ژنتیکی با یک فرد تداخل می کند

امروزه، بسیاری از مردم در حال حاضر در مورد تاثیر منفینصب، و حتی سعی کنید از طریق آنها کار کنید. اما اغلب این برنامه دوباره ظاهر می شود. چرا این اتفاق می افتد؟ برای پاسخ به این سوال، دانستن حافظه ژنتیکی خانواده مهم است. هر برنامه نه تنها در حافظه قبیله نقش می بندد، بلکه این فرصت را از قبیله می گیرد تا بداند زندگی فراوان چگونه است.

ذهن ما خیلی حیله گر است. برای ما بسیار ساده تر است که فکر کنیم شخص دیگری مقصر همه مشکلات ماست. شانس، شانس، والدین. هر کسی جز خودمان دلیل این رفتار اغلب ترس از قبول این مسئولیت است. و همچنین، ندانستن زندگی در مسئولیت کامل برای هر چیزی که برای شما اتفاق می افتد چگونه است. بالاخره بعد معلوم می شود که مردی که حرف شما را قطع کرده، آنقدرها هم احمق نیست. و معلوم می شود که خود شما مقصر این موضوع هستید... اما ذهن ما نمی خواهد این را تحمل کند.

مشکل ندانستن اینکه چگونه در مسئولیت کامل کاری که انجام می دهید زندگی کنید، با بارگیری احساسات کاملاً حل می شود. با کمک دانلودها در درمان تتا، احساسات جدیدی را به بدن خود می آموزیم که تا این لحظه ناشناخته بودند.

فقط تصور کنید، چندین نسل با برنامه "پول شر است" زندگی می کنند. از نسلی به نسل دیگر این برنامه در قالب یک برنامه ژنتیکی منتقل می شود - مردم نمی دانند چگونه پول زیادی کسب کنند، نمی توانند جذب کنند. شانس پول، ارتعاشات آنها با جریان پذیرش فرصت ها و فراوانی کوک نیست.

و بنابراین یکی از این نمایندگان تصمیم به پایان یا لغو برنامه "پول شر است" گرفت. اما صرفاً لغو کافی نیست! همچنین آموزش سلول هایی که نمی دانند چگونه بر اساس احساسات جدید و جدید زندگی کنند بسیار مهم است. احساس پذیرش، فراوانی و شادی از فرصت داشتن پول زیاد. اگر به روشی جدید به بازسازی سلول ها کمک نکنید، هیچ تاثیری نخواهد داشت. ممکن است برنامه دوباره برگردد.

به همین دلیل است که اغلب اوقات توسعه برنامه ها توسط روانشناسان تأثیر ملموسی ایجاد نمی کند. شما درک کرده اید که چه چیزی جریان پول را به زندگی شما کند می کند، اما به سلول های خود یاد نداده اید که چگونه ثروتمند، شاد و فراوان زندگی کنند. به همین دلیل است که تتاهال کردن چنین نتایج سریعی را به همراه دارد. زیرا ما نه تنها برنامه های منفی را حذف می کنیم، بلکه به سلول ها برنامه های جدیدی را می آموزیم - فراوانی، شادی و شادی.

و بعد از اینکه سلول ها را با احساسات جدید تربیت کردید، حفظ سطح بالایی از انرژی برای اینکه دائماً در جریان شانس و فراوانی باشید مهم است. و برای کمک به انتقال شما به این جریان، یک رویداد شگفت انگیز به ویژه برای زنان برگزار می کنم! لینک زیر را دنبال کنید و بیاموزید که چگونه فراوانی را به زندگی خود راه دهید و آنچه را که می خواهید به راحتی، بازیگوش و زنانه جذب کنید ↓

به علاقه مندی ها اضافه کنید

نگرش های منفی: چگونه همه چیز را به یکباره شناسایی کنیم و آن را برای همیشه حذف کنیم؟

نگرش های منفی شگفت انگیزترین کشف روانشناسی است. آیا شما شک دارید؟

من نمی دانم، زیرا هر یک از شما موافقید که اگر دشمن را از روی دید بشناسید، می توانید او را شکست دهید!

دانستن اینکه می توانید نگرش های منفی خود را شناسایی کرده و آنها را حذف کنید برای همه ما شگفت انگیز است. پس از همه، این بدان معنی است که شما می توانید برنامه های خود را در ناخودآگاه تغییر دهید و سرنوشت جدیدی خلق کنید.

نتایج شگفت انگیز است. هر چه می نویسیم با سرعت نور به حقیقت می پیوندد!!! باور نمی کنی؟

آیا می خواهید تمرین را خودتان انجام دهید؟ پس این مقاله برای شماست!

تاسیسات چیست؟

نگرش ها عقاید، افکار و باورهای ما هستند.

به عنوان مثال، من در مسکو زندگی می کنم و معتقدم که 100 هزار روبل حقوق متوسطی است که می توانید با آن زندگی کنید، اما خوب زندگی کردن دشوار است. پس از خواندن این عبارت، یکی از ساکنان یک شهر کمتر ثروتمند دیگر فکر می کند که من دیوانه شده ام. از این گذشته ، در شهر او ، درآمد 100 هزار روبل به معنای ثروتمند بودن است.

حق با کیست؟ هر دو حق داریم ما به سادگی با سیستم های اعتقادی متفاوت زندگی می کنیم.

بیایید دو زن 40 ساله را تصور کنیم. یکی از آنها سال هاست که در یک ازدواج شاد با یک شوهر خوب زندگی می کند. آنها یکدیگر را می پرستند و همه کارها را با هم انجام می دهند. این زن متقاعد شده است که مردان جالب، باهوش و شایسته بسیاری در جهان وجود دارند که صادق، وفادار و صمیمانه به زنان خود اهمیت می دهند.

زن دوم در روابط موفق نیست. او اغلب بدشانس است و صمیمانه معتقد است (یا بهتر است بگوییم می‌داند) که تعداد کمی از مردان عادی در کشور وجود دارد (همه در جنگ کشته شدند)، کسانی که باقی می‌مانند یا الکلی هستند یا مردان خانم. به طور کلی، اعتماد به مردان دشوار است، زیرا آنها به همه خیانت می کنند.

کدام یک درست است؟ هر دو آنها فقط سیستم های اعتقادی متفاوتی دارند.

قبلاً در مقاله نوشتم که چگونه این باورها به وجود می آیند.

چگونه نگرش ها زندگی ما را شکل می دهند؟

برخی از شما، خوانندگان عزیز، ممکن است فکر کنید که در اینجا هیچ چیز شگفت انگیزی وجود ندارد - یک نفر خوش شانس بود که در مسکو زندگی کند و در مورد زنان - سرنوشت اینگونه رقم خورد ...

واقعیت تا زمانی که با آن موافق باشید مستقل از شما وجود دارد.

در واقع، این واقعیت نیست که باورها را تعیین می کند، بلکه کاملا برعکس است. سیستم اعتقادی ما به معنای واقعی کلمه زندگی ما را می آفریند.

مغز ما به سادگی قادر به دیدن آنچه در سیستم اعتقادی ما نیست در واقعیت نیست.

تأثیر تحریف های شناختی

خطاهای فکری (نگرش های محدود کننده) ایده های فرد را درباره خود و جهان شکل می دهد.

فردی را تصور کنید که متقاعد شده است که بازیگری نمی تواند پول در بیاورد. او با دوستان ملاقات می کند و از آنها دو می شنود داستان های مختلف. در یکی از آنها، دوستانش از موفقیت یک همکلاسی به او می گویند که تبدیل به یک بازیگر پردرآمد شده است. در دیگری - در مورد چگونگی آنها همکار سابقکارش را رها کرد و تصمیمش برای امتحان کردن حرفه بازیگری را به جان هم انداخت.

داستان چه کسی را باور خواهد کرد؟ به احتمال زیاد دومی است. بنابراین، او یکی از تحریفات شناختی را نشان می دهد - تمایل به تأیید دیدگاه خود. یا تمایل فرد به جستجوی اطلاعاتی که با دیدگاه، باور یا فرضیه او سازگار است.

باورها اغلب ربطی به واقعیت ندارند.و به جای اینکه زندگی ما را آسان کنند و ما را از ناامیدی و درد محافظت کنند، ما را کمتر خوشحال می کنند.

حالا تصور کنید که او به آن همکلاسی موفقی که حرفه بازیگری را راه انداخت، معرفی شد. آیا او نظر خود را تغییر می دهد یا تأثیر تداوم اعتقاد را نشان می دهد، در صورتی که یک عقیده حفظ می شود، حتی زمانی که شواهد مؤید آن رد شده باشد؟

باورها از طریق تجربه و اطلاعات دریافتی از بیرون شکل می گیرند، آنها ناشی از تحریف های متعدد تفکر هستند. باورها اغلب ربطی به واقعیت ندارند.

ما فقط چیزی را می بینیم که با باورهای ما سازگار است.

در اصل ما کوریم...

علوم اعصاب درباره باورها

هر چه فرد یک عمل خاص را بیشتر تکرار کند، ارتباط عصبی بین سلول های مغزی که با هم برای انجام آن عمل فعال شده اند، قوی تر می شود. هر چه بیشتر یک اتصال عصبی فعال شود، احتمال فعال شدن آن نورون ها در آینده بیشتر می شود. و این بدان معناست که احتمال انجام همان کار معمولی بیشتر است.

گزاره مخالف نیز صادق است: بین نورون هایی که هماهنگ نیستند، یک ارتباط عصبی ایجاد نمی شود.

باید بدانید که ارتباط سینوپتیک بین نورون ها می تواند تغییر کند. استفاده از ارتباطات عصبی که بیانگر یک مهارت و طرز تفکر خاص است منجر به تقویت آنها می شود. اگر عمل یا باور تکرار نشود، ارتباطات عصبی ضعیف می شود.

به این ترتیب یک مهارت به دست می‌آید: خواه توانایی عمل یا توانایی تفکر به روشی خاص.

به یاد داشته باشید که چگونه چیز جدیدی یاد گرفتید، درس آموخته شده را بارها و بارها تکرار کنید تا زمانی که در یادگیری به موفقیت برسید. تغییرات امکان پذیر است. باورها قابل تغییر هستند.

بهترین تکنیک برای کار بر روی باورهای منفی

اوکسانا کامنتسکایا این تمرین را با من به اشتراک گذاشت، در اینجا آنچه او در مورد تاریخچه ایجاد این تکنیک می گوید:

یک روز در سال 2012، این تمرین را از لیزا نیکولز شنیدم. او آن را خیلی سریع با لبخندی درخشان گفت و به نظرم رسید که همه چیز خیلی آسان و به نوعی خنده دار است، و من تصمیم گرفتم همه را بگیرم و تکرار کنم. نه مربی داشتم، نه مربی، نه کسی که به من مشاوره بدهد. بر این اساس، من فقط آن را گرفتم و آنچه او گفت انجام دادم.

ما به ابزارهای ساده نیاز خواهیم داشت. یک دفترچه یادداشت معمولی از مغازه لوازم التحریر می گیریم. 18 ورق، نه کمتر. همچنین به یک مداد ساده (داشتن یک مداد معمولی، نه خودکار) یک خودکار با خمیر قرمز و یک پاک کن نیاز دارید.

نکته اساسی این است که دفترچه باید حداقل 16 برگ داشته باشد نه 16 صفحه بلکه برگه. در عرض شش به این دفترچه نیاز خواهید داشت ماه های آینده. این رویای عزیز و شگفت انگیز شما خواهد بود که شما را به زندگی جدیدی هدایت می کند.

تمرین باید دقیقاً با پیروی از دستورالعمل های گام به گام انجام شود.

تصور کنید که من دستور زندگی جدیدتان را به شما دادم. اگر تصمیم بگیرید کاری را در سکانس خود انجام دهید، نتیجه متفاوتی خواهید گرفت، اما آنقدرها هم خارق العاده نخواهد بود.

چگونه باورهای محدود کننده را شناسایی کنیم؟

ما باید همه چیز را برداریم و بنویسیم، کاملاً همه چیزمانمحدودیت هایی که در زندگی داریم اما مسئله این است که گفتن این جمله آسان است: "شما در حال نوشتن باورهای منفی خود هستید."

چگونه آنها را بنویسیم، از کجا آنها را پیدا کنیم، آنها را از کجا تهیه کنیم؟

بیایید در مورد شرایط توافق کنیم. در مورد چه چیزی صحبت خواهیم کردباورهای محدود کننده ما فقط همین است، مال ما.افکار مداوم.

این همان مکالمه درونی، گفتگوی درونی با خودتان است،که ما رهبری می کنیم.خیلی اوقات ما اصلاً متوجه این افکار نمی شویم، فقطاینگونه زندگی می کنیم. اما دقیقاً این افکار هستند که در طی سالهای بسیار طولانی شکل گرفته اند،از طریق تکرارهای طولانی یک چیز برای خودمان، زندگی امروز و واقعیت امروز ما را شکل می دهند.

و تمرین این است که این یک بازی، یک مسابقه، یک شکار است. وظیفه شما این است که این باورها را با مداد پیدا کنید، بگیرید و یادداشت کنید. و وظیفه این باورها پنهان شدن از شماست.

هر کدام از شما برنده شوید، چنین زندگی خواهید کرد.

ما با بخشی از تمرین شروع می کنیم که مثبت ترین نیست، اما مهم ترین است.

اگر الان حالت داخلی داری چرا باید اینطوری زندگی کنی؟غیر ممکن است اگر به خود بگویید:

از آنجایی که زندگی می کنم، دیگر نمی توانم اینطور زندگی کنم و نمی خواهم. من دیگر نمی توانم در چنین رابطه ای یا بدون رابطه زندگی کنم، دیگر نمی توانم در بی پولی زندگی کنم، هیچ چیز برایم درست نمی شود، هر کاری که انجام می دهم به نتیجه نمی رسد،خوش شانس در همه چیز و غیره.

اگر آماده تغییر چیزی هستید، به یاد داشته باشید، امروز روز شماست.

چگونه از شر افکار منفی خلاص شویم؟

اگر از قبل برای آن آماده باشید بسیار خوب و مهم استاین تمرین خیلی خوب است که وبلاگ من را برای مدت طولانی می خوانید، سعی می کنید اهدافی را تعیین کنید، و جملات تاکیدی را امتحان کرده اید.

اما نکته این تمرین این است که اگر فقطجملات تاکیدی را بخوانید:

• من در یک خانه زیبا زندگی می کنم
• من رابطه خوب و هماهنگی دارم
• من تیم خوبی دارم
• من به دنیا سفر می کنم

اما در درون شما کاملاً متفاوت فکر می کنید.

بیایید دفتر و یک مداد ساده یا خودکار قرمز را برداریم.

در خود دفترچه، تاریخ امروز و عبارت زیر را بنویسید:امروز زندگی جدیدم را شروع می کنم.

با گذشت زمان، همه چیز فراموش می شود و یک سال دیگر به این دفترچه نگاه می کنید و به یاد می آورید که همه چیز از کجا شروع شد.

دفترچه را باز می کنیم. در اولین ورق کاغذ، حوزه زندگی را که روی آن کار خواهیم کرد، می نویسیم. و بعد از آن چهار ورق دیگر می گذاریم.

سپس دوباره در بالا نام منطقه دیگری از زندگی را می نویسیم و چهار برگه دیگر می گذاریم. و همین کار را با کره سوم و کره چهارم انجام می دهیم.

اگر به حرف من گوش دادی و دفتری با 18 برگ برداشتی، برگه های بیشتری برای کره چهارم باقی می ماند.

1. منطقه اول را می گیریم و می نویسیم: پول، کار و تجارت.
2. حوزه دوم: روابط.
3. حوزه سوم: سلامت.
4. حوزه چهارم: رشد شخصی.

این تمرین را نمی توان در رایانه انجام داد. ما فقط در نوت بوک کار می کنیم. این اساسی است. اینجا جایی است که دست، دفترچه و ناخودآگاه شما کار می کند. این ترکیب است که نتیجه را ایجاد می کند.

در مورد حوزه چهارم، رشد شخصی، بسیاری از مردم می گویند: "من حتی نمی توانم دو خط بنویسم." اما با این حال، به من اعتماد کنید، 6 برگه برای این منطقه بگذارید. در این زمینه می توانید بی پایان بنویسید.

شما باید تمام دفترچه یادداشت را پر کنید.

طرحی گام به گام برای یافتن باورهای منفی

در زیر عنوان اول "پول، کار و تجارت" فقط یک عبارت را با مداد می نویسیم که در مورد پول فکر می کنیم. و در حوزه های دیگر هم همین کار را می کنیم. با یک مداد.

توجه ما فقط یک عبارت را با مداد می نویسیم. و بعد از هر عبارت نوشته شده در هر ناحیه، تقریباً یک پاراگراف می گذاریم، یعنی به اندازه ای که عبارتی که قبلاً نوشته اید، فضایی اشغال کرده است.

سپس عبارت بعدی را که به این ناحیه فکر می کنیم، فقط با مداد می نویسیم. و دوباره بعد از این عبارت فاصله می گذاریم.

و ما این کار را در همه زمینه ها ادامه می دهیم. در این مرحله بسیار مهم است که همه چیز را 100٪ با مداد بنویسید.

بنابراین، شما باید تمام دفترچه یادداشت خود را با مداد پوشانده باشید. از جمله فضاهای خالی که بعد از عبارات خود گذاشته اید، نباید صفحه خالی در دفترچه یادداشت شما باقی بماند. همه چیز را با مداد یادداشت کنید و بعد از هر عبارت پاراگراف های خالی بگذارید.

فقط بعد از اینکه تمام باورهای خود را در هر چهار زمینه یادداشت کردید، یک خودکار قرمز را بردارید و قسمت دوم تمرین را انجام دهید.

الان چه اعتقادی دارید؟

باورهای محدود کننده چیزی است که در طول زندگی در ما شکل گرفته است. به طور معمول، اینها افکاری هستند که با عبارات زیر شروع می شوند: "من معتقدم / مطمئن هستم / آهن / تضمین / بدون شک."

اگر چیزی برای گفتن دارید: خوب بله، به نظر می رسد که این مورد است، من شنیدم- این اعتقاد شما نیست.

بیان: "این چیزی است که من در زندگی انجام نمی دهم - تضمین می شود که شکست بخورم" - این اعتقاد شماست

"من معتقدم که تمام مشکلات زندگی از پول ناشی می شود" این اعتقاد شماست.

این دفترچه را برمی دارید و اولین فکرتان این است: "خب، پس من چه کار می توانم بکنم؟"اینجا بنویس چه باورهای محدود کننده ای دارم؟»

به آن فکر نکنید، به برنامه های ناخودآگاه فکر نکنید. فقطدر مورد هر زمینه از خود سوال بپرسید.

توجه! اغلب باورهای محدود کننده از طریق صدای والدین، مادربزرگ یا معلم سخت گیرمان در ذهن ما به صدا در می آید. اگر اغلب خود را لایق داشتن چیزی نمی دانید،

چگونه نگرش های منفی در مورد پول و کار و تجارت را شناسایی کنیم؟

شما وارد منطقه پول شده اید. کار و تجارت. از خود بپرسید: H سپس به پول و تجارت فکر می کنم؟ در مورد امور مالی چه فکر می کنم؟

ممکن است فکر کنید:

"پول روی درختان رشد نمی کند، افراد ثروتمند مردمی خشمگین و بدبین هستند، برای کسب درآمد زیاد باید روزها کار کنید."

آنچه را که در کودکی در مورد پول به شما می گفتند را به خاطر بسپارید. و اینطور بنویس:

مادربزرگم همیشه می گفت که پول خوشبختی نمی آورد.

یا به زندگی خود نگاه می کنید و فکر می کنید:

"من پول کافی برای پرداخت هزینه های آب و برق ندارم، من برای تعطیلات پول ندارم، من همیشه از چک به چک حقوق زندگی می کنم."

شما آنچه را که واقعا فکر می کنید بنویسید. عبارات کوتاه بنویسید، نیازی به توصیف داستان های طولانی نیست. وقتی همه اینها را نوشتید، به قسمت بعدی بروید.

این مقاله را مرور کنید تا متوجه شوید کدام نگرش برای شما معمولی است

باورهای منفی در مورد عشق و روابط

اینجا ما در موردنه تنها در مورد روابط عاشقانه، بلکه در مورد روابط در خانواده، با والدین و فرزندان، با همکاران کار، همسایگان و غیره.

ویدیو را تماشا کنید تا ببینید چگونه از شر نگرش های منفی خلاص شوید

از خود بپرسید: "در مورد روابط چه فکر می کنم؟"

باورهای رایج در مورد روابط عشقی که در افراد وجود دارد عبارتند از:

• همه مردا احمقن
• همه زنان فقط به پول نیاز دارند
• تمام روابط من به سرعت تمام می شود
• هیچ کس مرا دوست ندارد
• در یک زوج، کسی همیشه بیشتر دوست دارد (و البته این من هستم)
• اگر کسی عشق من را ببیند فورا می رود

عمیق‌تر بگرد، شاید کسی چیز بدی در مورد ظاهرت در دوران کودکی به تو گفته باشد و در ضمیر ناخودآگاهت باقی بماند.

اگر فکر می کنید زشت/زشت هستید، باسنتان خیلی بزرگ است یا پاهایتان کوتاه است، می توانید افکارتان را در مورد خودتان وارد کنید. تمام این باورها را در یک دفتر یادداشت کنید.

وظیفه شما این است که تمام افکار خود را در مورد هر رابطه ای پیدا کنید و همه چیز را روی کاغذ بیاورید. محکومیتی نوشتند و بعد از آن فاصله گذاشتند. چیز دیگری نوشتند و محل را ترک کردند.

باورهای بهداشتی منفی

بیایید به بخش سلامت برویم. همانطور که درست است، هیچ کس نمی خواهد چیزی در این زمینه بنویسد. این به این معنی است که کارهای زیادی برای کار وجود دارد، اما ما آن را پنهان می کنیم. وظیفه ما این است که تا آخر صادق باشیم.

ما می نویسیم: من دندان هایم کج است، مراقب سلامتی ام نیستم، ورزش نمی کنم، زیاد مشروب می خورم، سیگار می کشم، چون زیاد پشت کامپیوتر می نشینم چشمانم درد می کند.

نگرش شخصی شما نسبت به پزشکی، پزشکان، کلینیک ها نیز باورهایی هستند. اگر در تمام زندگی خود نگرش منفی نسبت به کارکنان پزشکی داشته باشید، ممکن است مشکلات سلامتی داشته باشید.

و این منفی نگری و ترس از نرفتن به بیمارستان فقط به این واقعیت منجر می شود که مجبور خواهید بود زیاد به بیمارستان ها و پزشکان بروید.

و منطقه آخر، بزرگترین و مهمترین.

باورهای منفی در مورد خود و توانایی هایتان

این باورها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

• من زیاد تلویزیون نگاه میکنم
• من زمان زیادی را در شبکه های اجتماعی می گذرانم.
• من زیاد نمی خوانم.
• من به اندازه کافی در حال توسعه نیستم.
• من دوره های زیادی را می گذرانم، اما آنچه را که یاد می گیرم به کار نمی برم.
• من قدرت فکر را درک نمی کنم.
• نمی توانم آرام بنشینم.

در حالی که دارید چنین باورهایی را می نویسید، نباید دیالوگ درونی داشته باشید (چرا این همه را می نویسم؟ این چگونه به من کمک می کند زندگی ام را درست کنم؟ این چه ربطی به محدودیت های من دارد؟).

همچنین، لازم نیست تعجب کنید که آیا این فکر خوب است یا بد. به عنوان مثال، شما فکر می کنید: من به اندازه کافی درآمد ندارم. این خوبه یا بد؟ شاید برای شما خوب باشد که درآمد زیادی ندارید. حق شماست

ما درباره نوشتن تمام باورهایمان روی کاغذ صحبت می کنیم. و هر چه باورهای بیشتری در زمینه رشد فردی در یک دفترچه یادداشت کنید، بهتر است.

چگونه به قدرت خود تکیه می کنید؟ آیا به کمک دیگران امیدوار هستید، اما هیچکس به شما کمک نمی کند؟ آیا به شهود خود اعتماد دارید؟ آیا می توانید اهداف تعیین کنید؟ آیا می دانید چگونه زمان خود را مدیریت کنید؟

تمام افکار شما در مورد خودتان که مستقیماً به پول، روابط و سلامت مربوط نمی شود - همه اینها را در حوزه چهارم می نویسید.

اگر به سادگی تصویر کلی از زندگی را می گرفتیم، خیلی کم می نوشتیم. و اگر چهار حوزه از زندگی را برای خود انتخاب کنیم، برایمان راحت تر است که فکر کنیم هر فکری در سرمان کجا می تواند نسبت داده شود.

شما می توانید باورهای خود را در مثال های من ببینید. اگر نه، بنشینید و به محدودیت های خود فکر کنید، والدین، معلمان، همسایه ها، همکاران، رئیسان و غیره به شما چه گفته اند. تمام باورهای خود را جمع آوری کنید و آنها را در یک دفترچه در هر چهار منطقه توزیع کنید.

به محض اینکه همه اینها را با مداد تمام کردید، در پایان، حتماً انجام دهیددو کار باید انجام شود در پایان عبارتی را که به نحوی برای خود فرموله کرده اید با مداد بنویسید. چیزی شبیه به این: "اگر من یک فرد موفق، شاد و ثروتمند شوم، به احتمال زیاد برای مردم سودی نخواهم داشت.

اما فقط شما با مداد و به شکلی که خودتان می بینید بنویسید.

و یک عبارت واجب دیگر که در پایان پس از طی مسافت بایدبودن این است که آیا اصلاً به یک قدرت برتر اعتماد دارید یا خیر. آیا به خدا ایمان داری، آیا به خدا توکل داری؟ می توانید بگویید - در زندگی من فقط به نیروهای خودم و غیره تکیه می کنم.

مهم است که همه تنظیمات را شناسایی کنید!

چون اگر الان این کار را نکنند، بعداً زندگی شما را هم خراب می کنند... به نظر من حتی بهتر است این کار را در یک روز انجام ندهید.

ابتدا وقت بگذارید و باورهایتان را با مداد بنویسید، استراحت کنید و روز بعد یک خودکار با جوهر قرمز بردارید.

توصیه مهم. وقتی با جوهر قرمز می نویسید، اصلاً به آنچه در زندگی تان می گذرد فکر نمی کنید، آنچه در سرتان است و آنچه در حال حاضر اطراف شماست را فراموش می کنید.چیزی که با جوهر قرمز می نویسید هیچ ربطی به زندگی شما ندارد.نیازی نیست به چیزی فکر کنید، فقط عبارات جدیدی به ذهنتان می رسد.

بنابراین روز بعد خودکار جوهر قرمز خود را بیرون می آورید و از ابتدا شروع می کنید. اما اینجا راحت تر خواهد بود، لازم نیست فکر کنید. تصور کنید که فقط یک کار خلاقانه دارید. برای هر عبارتی که با مداد نوشتید، به سادگی یک عبارت ردکننده می نویسید.

در زمان حال، او باید مثبت باشد و نباید از "نه" با افعال استفاده کند.

به عنوان مثال، شما در زمینه "پول، کار و تجارت" نوشتید:من یک مرد فقیر هستم، درآمد کمی دارم.

نیازی نیست با جوهر قرمز بنویسید:من آدم فقیری نیستم

این کار نخواهد کرد. شما باید بنویسید:من یک مرد ثروتمند هستم، من یک مرد ثروتمند هستم، من یک مرد مرفه هستم.

اگر می گویید "من درآمد زیادی دارم"، این نیز ضروری نیست. شما باید بنویسید:من درآمد زیادی دارم، برای هر چیزی که می خواهم پول کافی دارم.

و اینگونه است که ما از همه زمینه ها عبور می کنیم. در حال حاضر تحت هیچ شرایطییک لحظه فکر نکن:

خوب چرا این مزخرفات را می نویسم، ربطی به اعتقاد و فکر من ندارد.

بله، این ربطی به فکر و اندیشه شما ندارد. وظیفه شما صرفاً نوشتن هر چیزی است که در ادامه با مداد نوشته شده استبا خمیر قرمز، رد کردن، در زمان حال، بدون "نه" و مطمئن شوید که نوعی احساس شادی را اضافه کنید.

مثلا با مداد نوشتی:

• "من نمی توانم در هتل های گران قیمت اقامت کنم"
• من توان خرید هدایای گران قیمت را ندارم.

سپس در زیر می نویسید:

• من خوشحال و سپاسگزارم که در بهترین حالت آرامش دارمهتل های جهان"
• "من برای عزیزانم هدیه می خرم."

و همینطور تا آخرش.

عبارتی که توصیه کردم در آخر بنویسید (در مورد پول که وقتی به موفقیت رسیدید مفید نخواهید بود) به"من حتی بهتر می شوم، هر روز منفعت بیشتری به دیگران می آورم، هر چه پول، منابع، فرصت های بیشتری داشته باشم، بهتر می شوم."

این یک برنامه بسیار مهم است. ضمیر ناخودآگاه به شما کمک می کند تا بیشتر و بیشتر رشد کنید.

و یک نکته بسیار مهم که ما در مورد اعتماد به کائنات صحبت می کنیم.

من یک عبارت بزرگ را که اخیراً نوشتم با شما به اشتراک می گذارم و باید بعد از کل داستان شما در خمیر قرمز آخرین جمله باشد:

یک قدرت بالاتر مرا دوست دارد و به من کمک می کند تا برنامه هایم را محقق کنم. من به شعور الهی اعتماد دارم و خواسته ام را به آن می رسانم. خرد عمیق ضمیر ناخودآگاه من می داند که چگونه هر آنچه را که برای هماهنگی، صلح، خیر، سلامتی، سعادت من، خانواده، سایر مردم و طبیعت برنامه ریزی کرده ام، محقق و زنده کند.

و این نتیجه کل دفترچه شما خواهد بود. این در برگه نهایی خواهد بود.

چگونه به نگرش های منفی برای همیشه پایان دهیم؟

و پایان همه چیز اینگونه است. در سه روز، فقط بعد از 3 روز، می توانید یک پاک کن بردارید. قبل از این، به مدت سه روز، توصیه می کنم صبح و عصر تمام داستان خود را پشت سر هم بخوانید. همه چیزهایی که با مداد و جوهر قرمز نوشتی.

خواندن برگه های 16 و 18 1 ساعت طول می کشد.حدود 1 ساعت یادت میاد چی نوشتی. شما شروع به داشتن چیزی شبیه به آن خواهید کرد حرکات در سر ، این اتفاق می افتد زیرا شما ارتباطات جدیدی ایجاد کرده اید. آنها هنوز ناپایدار هستند، اما مغز شروع به تشکیل اتصالات عصبی جدید می کند و این ارتباطات شروع به حرکت می کند.

اولین احساس این است که این طبیعی است، اینطوری باید باشد، درست است. دومین احساسی که خواهید داشت چیزی شبیه به این است:

«خب، چرا الان همه چیزهایی که با مداد نوشته شده بود را می خوانم؟ من دیگر نمی خواهم آن را بخوانم، فقط می خواهم آنچه را که با جوهر قرمز نوشته شده است بخوانم.

آنها باید ظرف سه روز با یکدیگر ثبت نام کنند. و به نظر می رسد این است:

ضمیر ناخودآگاه فقط آنچه را که با جوهر قرمز نوشته شده است درک می کند. اما ابتدا باید آن را قلاب کنید تا ناخودآگاه بداند که این یک تأیید نیست، بلکه می‌خواهید فایل قدیمی را با یک فایل جدید جایگزین کنید. و سپس، زمانی که قبلاً تمام این سه روز را خوانده اید، به نظر می رسد زمانی که می خواهید فایل ها را روی رایانه خود بازنویسی کنید.

ناخودآگاه می پرسد که اگر این فایل را ذخیره کنیم، فایل موجود و قدیمی برای همیشه حذف می شود.

جایگزین شود؟ جایگزین کنید.

بنابراین ما همه آن را جایگزین می کنیم. از لحظه ای که تمام مداد را پاک می کنید، فقط خمیر قرمز باقی می ماند.

مداد را پاک کنید و تمام محدودیت های شما از بین می رود.

باقی خواهد ماند عکس جدیدزندگی شما و شما شروع به خواندن آن به همان روش، هر روز، صبح و عصر می کنید. این کار 10 دقیقه در صبح و 10 دقیقه در عصر از شما زمان می برد.

و همینطور، ظرف 6 ماه.

و هر چیزی که می نویسید، نه تنها لذت فوق العاده ای به شما می دهد، بلکه به تدریج شروع به اجرای این برنامه های جدید خواهید کرد.

در هفته اول شاهد اتفاقات غیرعادی در زندگی خود خواهید بود.

اگر هرگز به شما تعارف نشده است، در اینجا با جوهر قرمز می نویسید:

"من غرق تعارف شدم" و شما آنها را دریافت خواهید کرد.

اگر قدردانی دریافت نکرده اید، شروع به دریافت سپاس خواهید کرد. اگر هدیه و سورپرایز دریافت نکرده باشید، چیزهایی که هرگز برای شما اتفاق نیفتاده است برای شما شروع می شود.

و اگر شما علاقه مند به یادگیری در مورد تجربه من در تجسم آنچه می خواهید، به من بیایید

معلوم می شود که شما به راحتی می توانید تمام نگرش های منفی خود را حذف کنید! چه کسی نوشتن را شروع کرد، آنچه را که سالها به آن اعتقاد داشتید در نظرات به اشتراک بگذارید؟

حذف برنامه های منفی از یک شخص.

پاکسازی کلی نگاتیوها
شما باید 2 مراسم ساده را انجام دهید.

مراسم را از چهارشنبه آغاز می کنیم.

به یک طناب ساخته شده از نخ های پنبه ای سفید یا بژ نیاز دارید. هر کس آن را بردارد طنابی به کمرش می بندد و سه گره می زند و می گوید:

«به عنوان امتحان، مرا در سه گره بستند، با گره اول، مرا به ذلت بستند، با گره دوم، مانع ازدواجم شدند، با گره سوم، مرا به بی پولی وادار کردند. سه روز دیگر گره ها را بر سر خودم می گذارم، از عصبانیت رها می کنم، آن جا که می رود.

کمربند با گره به مدت 3 روز بسته می شود، سپس پاره می شود (یا با قیچی بریده می شود). سعی کنید همه کارها را در ماه رو به زوال انجام دهید، آن را تمام کنید (کمربند را در روز جمعه، حدود ساعت 12 صبح قطع کنید). شنبه شب کمربند را به تقاطع ببرید و آنجا بگذارید و بروید.

این روزها بوم ساده ارزان می‌خرید و برای خود پیراهنی بدون تزئین می‌دوزید، به سادگی می‌توانید آن را یک کیف با شکاف برای بازو و سر بسازید. شما فقط شب ها پیراهن می پوشید. پوشیدن پیراهن شما با بستن کمربند در همان روز به پایان می رسد. روز جمعه، پیراهن خود را درآورید و آن را به رودخانه، دریاچه، کانال یا هر آب جاری بیندازید.

خواندن طرح داستان:

"لباسم را در می آورم، داخل چاه عمیقمن ترک می کنم. راهبه نباشم، شمع نروم، روزه نگیرم، بار سنگینی بر دوش نداشته باشم. از این به بعد اینطور باشد. حرف من قوی است چاپ روی کلمه کلمه در عمل است. آمین، آمین، آمین."

در یک چهارراه در شب (از ساعت 12 تا 3 بامداد)، طرح را به طور کامل بخوانید، با پرتاب کمربند در چهارراه:

«به عنوان امتحان، مرا در سه گره بستند، با گره اول، مرا به ذلت بستند، با گره دوم، مانع ازدواجم شدند، با گره سوم، مرا به بی پولی وادار کردند. سه شب کمربند بستم، روحم را غمگین می کنم، روح و جسم بنده خدا را رها می کنم، بی پولی و ذلت را رها می کنم، در شادی و ثروت و زندگی زناشویی، جلال و عبادت برای من، بنده خدا (نام)، از بی شوهری، بی پولی و خواری برای همیشه.

تو در سکوت به خانه برمی گردی.

من از طرف خودم اضافه می کنم - سخاوتمندانه به فقرا بدهید، ثواب خوبی خواهد داشت... و نه لزوماً به کسانی که در ایوان ایستاده اند و انگار برای کار می آیند. شما به سادگی می توانید به افرادی که واقعاً به آن نیاز دارند کمک مالی کنید.

در مورد مراسم:

ما همه چیز را در ماه رو به زوال طبق تمام قوانین می خریم (بدون "متشکرم" و بدون تغییر).

تمیز کردن با نمک

نمک در آیین ها معمولاً نماد عنصر زمین است. نمک یک ساختار انرژی فوق العاده قوی است که مانند یک اسفنج قادر به جذب منفی است. تعداد بی پایانی از مراسم (هم مثبت و هم منفی) با استفاده از نمک وجود دارد. سنگ ها، جواهرات، طلسم ها و طلسم ها در آن تمیز می شوند، اما من به شما خواهم گفت که چگونه آن را با کمک آن تمیز کنید. بدن نازکشخص

یک بسته جدید نمک (سنگ معمولی یا دریا) بخرید. پول علی الحساب بدهید (بدون تغییر پول خرد نگیرید).

در خانه، بسته را باز کنید، یک مشت نمک بردارید، آن را در یک ماهیتابه تمیز و خشک بریزید (می‌توانید از ماهیتابه‌ای که در آن می‌پزید استفاده کنید؛ البته بعد از پایان مراسم، باید آن را کاملا بشویید). بقیه نمک را همراه با بسته دور بریزید.

در حالی که نمک در حال گرم شدن است - اگر شما مسیحی ارتدکس"پدر ما" را یک بار روی نمک بخوانید، اگر ارتدوکس نیستید، از خدایان یا ارواح نزدیک خود کمک بخواهید. طرح را بخوانید:

«نمک مقدس، نمک مقدس، همه چیزهای زشت را از بنده خدا (اسم) بگیرید (اگر ندارید). ایمان ارتدکس، سپس بخوانید "متولد، نام")، همه چیز خراب، همه چیز ثابت، همه چیز بازسازی شده، همه چیز صاف شده، با نوشیدنی مست شده، با غذا خورده شده، با آستر گرفته شده است، با یک کلمه شیطانی, چشم بدداده شده توسط یک زن جوان، یک زن جوان، یک زن جوان، یک پیرزن، یک مرد، یک پیرمرد، یک فرزند کوچک، یک متوفی سرد، یک خواهر، یک برادر، یک پدر مجرد، یک مادر، یک شوهر متاهل یا همسر آن را بگیرید و در امتداد آب روان به دریای اقیانوس، به جزیره بویان ببرید. همانطور که گفتم، همانطور که می خواهم، همینطور خواهد بود. آمین."

نمک را روی یک نعلبکی سفید بریزید و روی عکس شخصی که تمیز می شود قرار دهید.
نمک را به این ترتیب به مدت 7 روز با دعا و فحاش کلسینه کنید. هر بار نمک در عکس بریزید.

در روز هشتم نمک را در رودخانه (در آب جاری) بریزید و نعلبکی را در سطل زباله قرار دهید.
توصیه می شود که هیچ کس دستکاری های شما را مشاهده نکند و هیچ کس عکس را با نمک ندیده باشد. و نیازی نیست در مورد اعمال خود به کسی بگویید.

اگر نمک دود می کند، سیاه می شود و با گرم شدن بدبو می شود، منفی زیادی وجود دارد. می توانید این روش را در چرخه قمری بعدی تکرار کنید. نعلبکی ممکن است ترک بخورد - کاملاً آسیب دیده است. در این صورت نمک را به همراه تکه های آن داخل سطل زباله بریزید و از اول شروع کنید.

البته این مراسم آسیب شدید یا نفرین را از بین نخواهد برد. بسیار آسان برای حذف منفی های قویتکنیک های پیچیده تری وجود دارد (مثلاً ریخته گری موم). اما چشم بد، حسادت، آرزوهای "خوب" و طلسم های عشق را می توان در مرحله اولیه حذف کرد.

همچنین به عنوان یک اضافه:
اگر مطمئن هستید (و فکر نکنید، این مهم است!) که شخص خاصی در مشکلات شما نقش داشته است، پس از سوراخ کردن نمک در روز اول، باید یک سری سوزن خیاطی جدید بیندازید (که دوباره، به طور خاص برای این اهداف "به حساب" خریداری شده)، آنها را کاملا سرخ کنید، در حالی که به طور همزمان در مورد مجرم خود فکر می کنید و می خوانید:

هر که به من بدی کرد تا بدی خود را به راستی فرو ببرد.

سوزن ها را بدون دست زدن به آن ها داخل توالت بیندازید.

خوب است که همه چیز را با کاهش تمام کنید و نمک را در زمان افول دور بریزید.

اگر نمک دود می کند، سیاه می شود و با گرم شدن بدبو می شود، منفی زیادی وجود دارد. می توانید این روش را در چرخه قمری بعدی تکرار کنید. نعلبکی ممکن است ترک بخورد - کاملاً آسیب دیده است. در این صورت نمک را به همراه تکه های آن داخل سطل زباله بریزید و از اول شروع کنید.
- هر نفر (در حال اتمام) یک بسته جداگانه (جدید)، نعلبکی های مختلف و عکس های مختلف دارد.
ماهیتابه را بعد از هر بار استفاده خوب بشویید و خشک کنید.

اگر پس از خواندن سه توطئه به طور همزمان احساس ناخوشایندی (فیزیکی) کردید، بین دستکاری ها استراحت کنید.
- یک مشت از این نمک را به مدت 7 روز سوراخ کرده و روی نعلبکی بریزید. نمک یک شب می نشیند و سپس آن را دوباره در ماهیتابه می ریزیم و با همان طلسم می خوانیم.
- توصیه می شود که نعلبکی را طوری قرار دهید که در زمانی که نمک در ماهیتابه است کمتر دیده شود. نمک را با یک کفگیر چوبی (نه آشپزخانه که مخصوص این کار خریداری شده) مخلوط کنید، در حالی که هم می زنید، شروع به صحبت کنید.

تمیز کردن صلیب آسان
یک جاده عابر پیاده (کوچه، پیاده رو) با تعداد زیادی تقاطع (مسیرهای عبور از چمنزار) را انتخاب کنید. در امتداد آن قدم بزنید و در وسط هر تقاطع توقف کنید و ترجیحاً 3 بار بگویید:

"" از من دور شو، (نام)، همه بدبختی ها و مشکلات (به طور خاص فهرست) به دشمن من، (نام). آمین." - 3 بار به سمت چپ تف کنید.

شما می توانید چیزی سیاه را ببینید که از شما به سمت خانه دشمن پرواز می کند. شما به سرعت احساس سبکی فیزیکی می کنید.

حرز سالانه برای تولد و پاکسازی از آسیب

همچنین، این مراسم نفرین را از بین می برد، حملات موجودات اختری را از بین می برد، از آسیب و هر چیز بد محافظت می کند. نیاز به داشتن: آب مقدس، ۷ شمع های کلیسا، نماد عیسی مسیح ، نماد ولادیمیر مادر خدا, نمک پنج شنبه 2 عدد آینه کبریت.
آینه ها را روی میز در سمت راست و چپ قرار دهید تا تصویر شما در هر دو باشد و خودشان در یکدیگر منعکس شوند. بین آینه ها آیکون هایی وجود دارد، 4 شمع در جلوی آنها و 3 شمع دیگر به شما نزدیک تر است. در سمت راست شما یک فنجان آب مقدس است. محافظ در اطراف میز و صندلی ساخته شده است که روی آن در جهت عقربه های ساعت می نشینید، ابتدا با آب مقدس، سپس با نمک پنجشنبه. دایره بیرونی آب مقدس! حالا می توانید بنشینید و شروع کنید.

توطئه:

«آینه تاریک است، دل سیاه است. پروردگارا کمکم کن روحم را تقدیس کن. شمعی روشن می کنم (همه 7 شمع را روشن می کنم) و در دعا می پرسم: شاهزاده تاریکی مهر جهنم را بر من گذاشته است، بنده خدا، آتش مسیح را منعکس کن آن مهر سیاهی که بر من گذاشته شد، بنده خدا. از خدا، افراد شرور, محافظت از عیسی, با محافظ غیر قابل پوشیدن. خداوند عیسی مسیح، مادر مادر خدای مقدس, سه کمان گذاشتم : برای بار اول ( صلیب خودت ) از من روی برنگرد بنده خدا برای گناهان مجانی و غیر . آمین بار دوم (از خودت عبور کن)، خداوندا جان من را نجات ده. آمین برای سومین بار (صلیب بزنید) برای جلال پدر و پسر و روح القدس، از من، بنده خدا، با پوششی غیرقابل پوشیدن، محافظت ناپذیر محافظت کنید. آمین بارها و بارها، صلیب به صلیب، مرا با انگشتت ببند، پروردگارا. من سه صلیب با آب مقدس می گذارم (یک صلیب روی بدن با آب مقدس می کشم)، به نام خداوند خود را با یک صلیب می پوشانم (صلیب دیگر)، به نام عیسی مسیح خود را با یک صلیب می پوشانم، ( صلیب دیگر) به نام روح القدس من خود را با صلیب می پوشانم. آمین".

حالا خودت را روی صلیب بگذار و تعظیم کن. شمع ها باید بسوزند
طرح به آرامی اما واضح خوانده می شود. آب روی بدن خود به خود خشک می شود (این مراسم برهنه تا کمر انجام می شود).

قبل و بعد از مراسم 3 روز روزه گرفتن است. روز بعد، به کلیسا بروید، 12 شمع بخرید و 3 شمع را به نماد عیسی مسیح، 3 به نماد تثلیث مقدس، 3 به مادر خدا، 3 به پانتلیمون شفادهنده بگذارید.