صفحه اصلی / برخاستن / شفای مقدس پانتلیمون (Panteleimon) - زندگی و دعا. قدیس پانتلیمون، برای ما از خدا دعا کنید که از هر بیماری، از مصیبت و بدبختی، به پانتلیمون شفابخش دعا کنید.

شفای مقدس پانتلیمون (Panteleimon) - زندگی و دعا. قدیس پانتلیمون، برای ما از خدا دعا کنید که از هر بیماری، از مصیبت و بدبختی، به پانتلیمون شفابخش دعا کنید.

شعری متشکل از نه ترانه ("کانون")، تقدیم شده، در قرن نهم توسط اعتراف کننده مقدس تئوفان کتیبه، برادر تئودور کتیبه، که در جریان آزار و شکنجه های نمادین در بیزانس به شهادت رسید، سروده شد.

سنت تئوفان که با برادرش در زندان شریک شده بود و برای آن رنج می برد ایمان ارتدکس، قوانین بسیاری را نوشت ، از جمله آنها همچنین یک قانون وقف شده به St. تئودورا.

بیایید این شعر زیبا را در نظر بگیریم - از این گذشته ، فقط یک بار در سال خوانده می شود ، بقیه اوقات با یک آکاتیست به قدیس جایگزین می شود. آکاتیست به پانتلیمون مورد علاقه مردم کلیسا است و به نوعی "معنوی" تبدیل شده است که بسیاری از مبتلایان در روزهای بیماری و بیماری عزیزان خود از آن تسلی می گیرند. با این وجود، ما نباید آن دسته از آثار کلاسیک شعر معنوی بیزانس را فراموش کنیم که الهام بخش نویسندگان بهترین آکاتیست های اسلاو کلیسا بودند که تصاویر نویسندگان باستان را مانند مروارید بر روی یک نخ ساده می پیچیدند.

پس شرعی به شهید بزرگوار و شفابخش پانتلیمون.

آکرستیک او: پانتلیمون، شهید بزرگوار، من می خوانم. متن یونانی حاوی کلمه "شهید" است - یعنی شهیدان، شاهدان رستاخیز مسیح، در کلیسای اولیه شهدا نامیده می شود.

متن یونانی در مقایسه با اسلاوونی کلیسایی که برای گوش بسیار آشنا و آشناست، چه چیز شگفت انگیز دیگری را برای ما آشکار خواهد کرد؟

در رابطه با سنت پانتلیمون، "اصطلاحات" که در دوران باستان پیش از مسیحیت در رابطه با خدایان و مردم خدایی شده (به عنوان مثال، امپراتورها) استفاده می شد - "مبارک" ("makarios")، "خوب" ("agathos") استفاده می شود. ، و در نهایت، "نجات دهنده" ("soter").

«با جدیت به مسیح نزدیک شوید، قبل از پایان مسیح، شما مردگان را زنده کردید. اکنون، ای مرد ثروتمند، با ندامت گناهکارانه کشته شدم، ای پانتلیمون، مرا زنده کن» (کانون به مقدس)

پانتلیمون "زندگی می بخشد"، یعنی "زنده می آفریند"، او مانند یک حیات بخش است، یک زندگی آفرین. چه مقایسه های شگفت انگیز و تقریبا ترسناکی! از این گذشته، تنها کسی وجود دارد که زنده می آفریند... پانتلیمون معجزات مسیح را تکرار می کند - زیرا "کسی که به من ایمان دارد کارهای بزرگتر از این ها انجام خواهد داد" (یوحنا 14:12).

پانتلیمون دلیلش بود نجات بسیاری». (کانون به قدیس)چطور؟ از این گذشته ، نجات - "سوتریا" - فقط توسط تنها ناجی - سوتر ، مسیح خدا - به ارمغان می آورد.

پانتلیمون در شعر به عنوان نوعی "مسیح دوم"، "سوتر دوم" ظاهر می شود که نجات و شفا می دهد.

« ووزیا، مانند یک ستاره» (کانون به قدیس). پانتلیمون صعود می کند (مضمون ستاره، سپیده دم - آپوتئوز). اما این آپوتئوز بالاتر از المپیک است. پانتلیمون، مانند مسیح برخاسته، بیرون می رود و به فراسوی جهان صعود می کند، او دیگر به آن تعلق ندارد و با رستاخیز مسیح زندگی می کند.

« تو به جلال ترین کلمه زیبا هستی» (کانون به قدیس). او در کنار مسیح برخاسته می ایستد و آنقدر شبیه اوست که گاهی نمی توان تفاوت را تشخیص داد...

"پس از مردن برای جهان و در مسیح مبارک، با لباس شستن تعمید..." (کانون به قدیس)

شهادت او برای مسیح تجلی آشکار آن مرگ غسل تعمید با مسیح است، که او در مراسم مقدس متحمل شد.

«شما با شنیدن سخنان روح، مانند زمینی خوب و حاصلخیز بودید که بذر بسیار ارزشمندی دریافت کردید و از همه با برکت، نجات جانها را به وجود آوردید.» (قانون به قدیس).

تمثیل دیگری از مسیح نیز بر روی پانتلیمون انجام شد - در مورد "تاجر بزرگ" که همه چیز را از دست داد تا مهمترین چیز را به دست آورد:

«شما شکنجه‌گران بی‌خدا را به فرمان شرمسار کردید و به‌جای همه به این امر رسیدید، و به‌عنوان خدا، تاجر بزرگی بودید.» (کانون به قدیس).

"... خود را در معرض رنجی قرار دهید که از آن گذشتید، با پیش بینی امیدهای ابدی" (کانون به قدیس)

پولس زندگی و اعمال مسیحیان را با رقابت ورزشکاران مقایسه کرد:

«آیا نمی‌دانی کسانی که در مسابقه می‌دوند، همه می‌دوند، اما یکی پاداش می‌گیرد؟ پس برای بدست آوردنش بدوید همه زاهدان از همه چیز پرهیز می کنند: آنهایی که تاجی فاسد می گیرند و ما تاجی فساد ناپذیر. و به همین دلیل است که من در راه اشتباه نمی دوم، من به گونه ای مبارزه نمی کنم که فقط هوا را شکست دهد. اما بدن خود را رام و به بردگی می‌آورم تا در حین موعظه به دیگران، خود نالایق نمانم.»(اول قرنتیان 9:24-27)

پانتلیمون یک آگون - دوئل تن به تن - را در مقابل تمام کیهان انجام می دهد، گویی در میدانی با نادانان و ظالمانی که به ناحق به قدرت رسیده اند رقابت می کند و با قدرت صلیب پیروز می شود. به قدرت خدا، که فراتر از کیهان، مخلوقات و حکمت زمینی است، که در نظر او دیوانگی است (اول قرنتیان 3:19).

"با وارد شدن به شاهکار مبارزه ای مبارک، با قدرت الهی بر ظلم بی خدا، شریر و خشم بت پرستی غلبه کردی و مسیح، قاضی و تاج کارها را بر تن کردی" (کانون به قدیس).

"شما در جوانی مقاومت داشتید و با استحکام روح خود به شورش دست یافتید ، دلیرانه هر زخمی را تحمل کردید و با ذهنی شجاع و مبارک ، ما را به فیض صلیب الهی تقویت کردید" (کانون به قدیس) .

شباهت های جالبی با رستاخیز Octoechos وجود دارد، جایی که مسیح به عنوان یک "مرد قوی" ظاهر می شود، "درهم تنیده" در نبرد تن به تن با یک ظالم.

پانتلیمون، ورزشکار-شفا دهنده، معجزه می کند و شفا می دهد:

بر بتهای چاپلوسی آب دهان انداختی و فریب والا را از بین بردی و معجزات شگرف انجام دادی و شفاها پدید آوردی. (کانون به قدیس).

مسیح تاج فاتح آگون را به او می دهد:

«به نظر می‌رسید که تاج‌گذاری خوب است» (کانون به قدیس).

جالب است بدانید که، خدای بت پرستشفا، همچنین قدیس حامی ورزشکاران در نظر گرفته می شد، و هرکول، که خود یک ورزشکار توانا بود، در دوران باستان به عنوان یک شفا دهنده الهی مورد احترام بود. اکنون اسطوره ها پیش روی ما نیستند، بلکه یک مرد زنده است، پانتولئون-پانتلئیمون، که به طور غیرقابل کنترلی به سمت "پایان در مسیح" خود حرکت می کند - و تمام ماهیت او تغییر می کند به طوری که چشمانش توسط نور الهی کور می شود. "پایان مسیح" - "تلوس" - پایان چیزی نیست که شروع شده است، پس از آن هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، بلکه تحقق تمام آرزوهای یک فرد است.

راهب تئوفان، که نماد شکنان او را به بت پرستی سرزنش می کردند، کاملاً تفاوت بین بت ها و شمایل ها را درک می کند. علاوه بر این، با توصیف پانتلیمون به عنوان دوست مسیح، به عنوان "مثل مسیح"، او شجاعانه به نهصد سال تجربه کلیسا شهادت می دهد.

ویتیا، تمسخر حکیم شدید، دعای مسیح را کنار بگذار (کانن به سنت) - پانتلیمون با دروغگویان مقابله می کند، همانطور که مرد صالح اعدام شده دوران باستان، سقراط، با سوفسطائیان مقابله کرد.

مضمون رنج به نظر مضمون یک شاهکار ورزشی و یک جنایتکار شکنجه شده در شعر بالا می رود - توسط چه کسی؟... قدیمی ها می گفتند - "خدای قهرمان" ، ما خواهیم گفت - در موردیک مرد متاهل این پیروزی با وجود همه شواهد رخ می دهد.

اما خدا یکی است و آواز می خواند شخصیت اصلیشعر - پانتلیمون زیبا و عروج شده که در همه چیز شبیه اوست و کارهای شفابخش او را انجام می دهد. من برای مسیح کشته شدم زندگی ابدیتو از دنیا رفتی و به نام خدای حکیم به نام خدای حکیم ظاهر شدی. بنابراین ما شما را گرامی می داریم و مسیح را برای همیشه تجلیل می کنیم» (کانون به قدیس).

زندگی ابدی فقط زندگی انسان نیست، هرچند بی نهایت طولانی، بلکه خود حیات الهی است. پانتلیمون با مسیح و در مسیح زندگی می کند. او "در مسیح زنده است."

پارادوکس غلبه کرد - فقط یک خدا وجود دارد، اما او می خواست خدایان دیگری را در نزدیکی ببیند. این گونه است که در سنت مسیحی هلنیستی «خدا در میان خدایان ایستاده بود» کتاب مقدس تفسیر می شود. (تو دوست هستی مسیح: من می گویم: امام در پادشاهی من نوشیدنی تازه ای بنوشید که خدا با شما خدایان خواهد بود.» قانون پنج شنبه بزرگ).

شعر درام آپوتئوزیس را ارائه می دهد - منفعل، مانند هرکول و آسکلپیوس، اما تنها به تجربه هلنیستی هیپوستازهای دیونیزی آپولو قابل تقلیل نیست. سنت دیگری در اینجا وجود دارد، تجربه دیگری - تجربه کتاب مقدس، که خود را در تصاویر و کهن الگوهای هلنیستی بیان می کند و آنها را به تحقق می رساند - "پایان" که در آن سرود خدای پدران به صدا در می آید.

"تو به آرزوی نهائی، شادمانه، آرام گرفتی، جایی که سکنی گزیده ای، پر برکت، به راستی ضمانت یافتی که عاقبت مبارک را دریافت کنی، که تا اعصار بی پایان نزد پروردگارت هستی."

اکنون پانتلیمون می تواند هر کاری را که برای آن تلاش کرد انجام دهد و هیچ چیز او را از این کار باز نمی دارد. او آزاد است، مانند مسیح، او می تواند همه کسانی را که رنج می برند، و نه فقط ساکنان بیتینیا را ملاقات کند.

"مسیح به شما خیر و خوبی می بخشد، گنجینه های شفا را به ما می بخشد، و به شما اراده رحمانی را برای هر که سوگوار می کند، و پناهگاهی آرام، و شفیع، و محافظی را به شما می دهد."

آهنگ 1

ایرموس:در اعماق پست، گاهی لشکر همه‌جانبه فرعون به نیرویی دوباره مسلح می‌شد، اما کلام متجسد گناه همه‌جانبه را می‌خورد. رب جلال جلیل است.

گروه کر: شهید بزرگ و شفابخش پانتلیمون، از خدا برای ما دعا کنید.

شما با غیرت به مسیح نزدیک شدید، قبل از پایان، اول مردگان را در مسیح زنده کردید. اینک ای مرد ثروتمند، با ندامت گناهکارانه کشته شدم، ای پانتلیمون، مرا زنده کن.

در اوزیا مانند ستاره ای که در جوانی ذهنی پیر و خدادانه را حمل کرده بودی و زیبایی روح خود را از طریق مهربانی بدن به دست آورده بودی، به کلام جلال زیبا ظاهر شدی.

پس از مرگ برای جهان و در مسیح، مبارک، با پوشیدن حمام غسل تعمید، عضوی خداپسند و همراه روح بودی، همه را خشنود می کردی، و بیماری های همه را شفا می دادی.

با تظاهر به حکمت خواهرت و شریک زندگی، نزد او شرفیاب شدی و به تاج هدیه آراستی، ای سحرگاه الهی، آراسته به ربوبیت.

Theotokos: تبارک و تعالی مقدس، طبیعت پاکی که با نافرمانی از خالق حذف شد، پس از تولد مسیح، تاج گذاری کردی و فساد را رها کردی. به همین ترتیب، همه ما با خوشحالی باز می گردیم، ما شما را خشنود می کنیم.

آهنگ 3

ایرموس:بیابان مانند بیابان شکوفا شد، ای خداوند، بت پرست، کلیسا به واسطه آمدنت، که قلب من در آن استوار شد.

با شنیدن روح روح، شما مانند یک زمین خوب و حاصلخیز بودید که بذرهای بسیار ارزشمندی دریافت کردید و با برکت، نجات جانها را به همراه داشتید.

تو حکمت پشیمانی مار را کشت و روح را زنده کردی که خدا زنده کرده و در برابر پادشاه همه ایستاده است.

شکنجه گران بی خدا را شرمنده کردی و به جای همه به این امر رسیدی به مسیح و تو ای حکیم تاجر بزرگی بودی.

پرهیزگاری مادرت را دوست داشتی ای شکوهمند، اما از الحاد بسیار سرکش پدرت متنفر بودی، گویی که دلیل داشتی و بهترین را انتخاب کردی.

Theotokos: موج الهی را بر همه خلقت بیاور، خداوند در دست تو است ای باکره. اکنون به او دعا کنید تا تای آوازخوان را از مشکلات نجات دهد.

سدالن، صدای 4

به خاطر رنج بردگان از تقوای مسیح، پانتلیمون را ستایش کنیم، مؤمنان، مزامیر و سرودها و سرودهای روحانی را که عذاب دشمن نامرئی به قدرت الهی و شفای او پایمال شد. بیماریها از جانب خداوند به کسانی که ضیافت الهی و شرافتمندانه او را صادقانه انجام می دهند عطا شد.

آهنگ 4

ایرموس:تو نه از باکره آمدی، نه شفیع و نه فرشته، بلکه خود خداوند بودی که مجسم شد و همه مرا، یک مرد، نجات دادی. به این ترتیب تو را می خوانم: جلال به قدرت تو ای خداوند.

به پیروی از بانوی عشق، ثروت خود را بر فقرا هدر دادی و خود را در معرض رنج و عذاب قرار دادی که با پیش بینی امیدهای جاودانه از آن گذشتی.

شما برای خدا قربانی کردید، در حالی که آشکارا خواسته های بت ها را نادیده گرفتید، اما با شور و اشتیاق بیشتر، تزلزل شریران را زیر پا گذاشتید.

با نبرد شکست ناپذیر با حسادت و خشم این قدرت شکست ناپذیر را به تو تقدیم کردی ای شهید و بر لخت شیطانی مسلّح شدی.

و با گرفتن دستان پیر سیمئون، سخنان پیر، پانتلیمون، او را به درک الهی و رستگاری و رهایی بسیاری سوق داد.

Theotokos: شوهران و دوشیزگان به دنبال تو روان شدند، باکره و جوان، تو و مادر نمایان هستی، زیرا تو هر دو را در یک، ناگفته، عروس خدا جمع کرده ای.

آهنگ 5

ایرموس:روشنایی در تاریکی‌ها، نجات مستاصلان، مسیح، ای نجات‌دهنده من، در صبح به سوی تو، ای پادشاه جهان، مرا به درخشندگی خود روشن کن که جز تو خدایی نمی‌شناسم.

تو با شادی در مبارزات عذابی خود برخاستی و در پناه قدرت الهی بودی و با شکیبایی و شادمانی عذاب را محکم برمی داشتی و فریاد می زدی که من جز تو معبود دیگری نمی شناسم.

با وارد شدن به شاهکار مبارزه، با برکت، به قدرت الهی، بر ظلم بی خدا، شریر و خشم بت پرستی غلبه کردی و مسیح، قاضی و تاج کارها را بر تن کردی.

تو در جوانی مقاومت داشتی و با صلابت روحت سرکشی کردی، دلاورانه هر زخمی را تحمل کردی و با عقلی شجاع و پربرکت، ما را به فیض صلیب الهی تقویت می‌کنیم.

من با پخش گمراهان موافق نیستم، من از آموزه های آسمانی رنج می برم و منشأ نجات های باشکوه بسیاری هستم، ای مسیح با عمل تو تقویت شده ام.

Theotokos: سخنان حکیم و تمام فال گیران، ای بزرگوار، و پیشگویی های پیامبر در مورد تو، نمونه اولیه تجلی غایی وجود مادر خدا، جز تو که هستی، چیز دیگری نمی دانیم. خالص

آهنگ 6

ایرموس:در ورطه گناه دراز کشیده ام، ورطه بیکران رحمتت را می خوانم: خدایا مرا از شته ها بلند کن.

و بر دره های چاپلوس آب دهان انداختی و افسون بلند را از بین بردی و معجزات شگرف انجام دادی و شفاها پدید آوردی ای حکیم خدا.

تو در پایان روز ظاهر شدی، همه در وضعیت خوبی بودی، زیرا از آتش و آب گذشتی، و در حالی که بر روی چرخ ها حرکت می کردی، این دیوانگان را با شکوه نابود کردی.

با برانداختن سختی معلمان، ناراحتی ناشی از ضرب و شتم بدن با قدرت روحی، ای حکیم خدا به لطف عذاب کشیدی.

Theotokos: با دستان پاک خود که به وصف تن در دست گرفته شده است، مانند خداوند، غلبه کن، که در رؤیت الهی وصف ناپذیر است.

کونتاکیون، لحن 5

ای مقلد رحمان و دریافت کننده فیض شفابخش از سوی او، ای عاشق و شهید مسیح خدا، با دعای خود، بیماری های روحی ما را شفا ده، وسوسه های همیشگی را از کسانی که حقیقتاً فریاد می زنند: نجاتمان بده، دور کن.

Ikos

یاد بی مزدور، رنجور نجیب، شفا دهنده وفادار، ای عاشقان مسیح، بیایید با تقوا بخوانیم، تا حتی بیشتر از هتک حرمت شدگان رحمت بر ما بیاید، همانطور که من، معابد خود، روح ها و بدن ها را شفا می دهم. عزیزان ای برادران وفادار، بیایید تلاش کنیم تا قوت او را در قلب خود داشته باشیم و ما را از چاپلوسی که فریاد می‌زند نجات دهیم: خداوندا، ما را نجات بده.

آهنگ 7

ایرموس:بچه های خردمند به بدن طلا خدمت نکردند، بلکه خودشان به میان شعله های آتش رفتند و خدایان خود را نفرین کردند و در میان شعله ها فریاد زدند و فرشته آنها را پاشید: دعای لب های شما قبلاً شنیده شده است.

حلال رنج کشیدی و دشمن را شکست دادی، پناهگاه شیرینی بودی برای اهل دریا، سرافراز و مغلوب بودی و چراغی بودی برای آنان که در تاریکی زندگی می‌کنند و آموختی. برای آواز خواندن: مبارک است خدا پدر ما.

خوشا به حال تو، و اکنون برای تو خوب است، خوشاترین، که امید سرشار و پر برکت خود را دریافت کردی، که با ایمان خداوند برای کسانی که ندا می دهند مهیا شده است: مبارک است خدا پدران ما.

از ارواح مقدّس و افراد صالح و مردان بی‌جسم فرشتگان که شادی را دریافت کردند، مبارک، که با شمشیر از سر بریده شده‌اند، بخورید و شاد باشید: مبارک است خدا پدر ما.

Theotokos: ای سلاحی که ما را قبل از درخت حیات از هم جدا کردی، اکنون در حال تبدیل شدن، نشانه خونی را دریافت می‌کنی که از جانب پسرت پاک‌ترین تو آمده است. خوشا به حال تو که خدا را در جسم به دنیا آوردی.

آهنگ 8

ایرموس:در کوره آتشین جوانان یهودی که فرود آمدند و شعله را به شبنم تبدیل کردند، برای اعمال خداوند آواز بخوانند و برای همه اعصار سربلند کنند.

ب، به نفع حیله گری شما، کوری روحانی پدرتان را شفا می دهد، از طریق ایمان نور می بخشد، سعادتمندان، جاری می شود و آنها را به مسیح نجات دهنده راهنمایی می کند.

پس از کشته شدن برای مسیح، به زندگی ابدی رفتید و به نام خدای حکیم خدا خوانده شدید. بنابراین ما شما را گرامی می داریم و مسیح را برای همیشه تجلیل می کنیم.

در ایتیا، با کنار گذاشتن تمسخر شدید خردمندان، با فراخواندن احساسات دردناک مسیح، ریشه‌ها را قطع می‌کنید و کسانی را که مسیح را برای همیشه تعالی می‌بخشند، شفا می‌دهید.

Theotokos: ب جاودانگی، طلوع سرچشمه تو، ای مادر خدا، چون کلام پدر جاودانه را به دنیا آورده است، که همه مرگ ها را به ارمغان می آورد، او را برای همیشه سربلند می کند.

آهنگ 9

ایرموس:والد اصلی، پسر، خدا و خداوند، که از باکره مجسم شده بود، برای ما ظاهر شد، تاریک شد تا روشن شود، همنوع اسراف شد. بنابراین ما مادر خدا را بزرگ می کنیم.

برخاستی شادمان به آرزوی نهائی، همان جا که مستقر شدی، خجسته ترین، عاقبت مبارک به راستی نصیب تو شده است که تا ابدالاباد نزد پروردگارت هستی.

آرزوی خود را دریافت کردی و عشقت برآورده شد، خون گرم تری چکید، برای مسیح ریخته شد، از بی ارزش ها، با شادی، تاج های استثمار خود را پذیرفتی.

دهان شیرها و وحشهای دراز را مانند دانیال قدیم مهار کردی که شرمنده ای شهید از فضیلت و فطرت گنگ. همان، با شکوه ترین، با جمع شدن، شما را خوشحال می کنیم.

مسیح به شما خیر و خوبی عطا خواهد کرد و گنجی از شفا را به ما عطا خواهد کرد و به شما اراده رحمانی را به هر که عزادار می کند، و پناهگاهی آرام، و شفاعت کننده و محافظی را به شما عطا خواهد کرد.

Theotokos: من تاج پشم گوسفندم، بی آلایش، باران آسمانی که در رحم آبستن شد، که سکوت کسی را که به عنوان خدا به آواز خوانان می بخشد و تو را سراینده. مادر خدا به موعظه کنندگان.

سوتیلن

خداوند روح مهربانت را، موعظه پانتلیمون، بدون نقره عنایت کرده است، برای کسانی که به شفا نیاز دارند، شفا می دهی، ای مقدس، با صبر خود بر شکنجه گران وحشی غلبه کنی.

شهید بزرگوار و شفابخش پانتلیمون، مقلد مهربان خداوند! با رحمت نگاه کنید و ما گناهکاران (اسامی) را بشنوید که در برابر نماد مقدس خود دعا می کنیم. از خداوند خداوند که با فرشتگان در بهشت ​​می ایستد (اسامی) را برای آمرزش گناهان و گناهان ما بخواهید. بیماری های روحی و جسمی بندگان خدا (نام ها) را که اکنون به یاد آورده اید، کسانی که در اینجا حضور دارند و همه مسیحیان ارتدکس که به شفاعت شما سرازیر می شوند، شفا دهید. اینک ما به سبب گناه سخت ما گرفتار بیماریهای بسیار شده ایم و امامان یاری و تسلی بخشی نیستیم، بلکه به تو متوسل می شویم، چنانکه تو این لطف را عطا فرمودی که برای ما دعا کنی و هر دردی و هر بیماری را شفا دهی. پس به همه ما (اسامی) با دعای مقدست سلامتی و تندرستی روح و جسم و پیشرفت ایمان و تقوا و هر آنچه برای زندگی موقت و رستگاری لازم است عطا فرما. زیرا که از جانب شما رحمتهای عظیم و غنی نصیب شما شده است، بیایید تو و بخشنده همه برکات را که در میان مقدسین شگفت انگیز است، خدای ما، پدر و پسر و روح القدس جلال دهیم.

آمین
.
دعا به شفا دهنده پانتلیمون

به تو، به عنوان یک پزشک آزاد، تسلی دهنده غمگینان، ثروتمند کننده فقرا، اکنون به تو متوسل می شویم، سنت پانتلیمون. شما که حکمت دنیا و هنر پزشکی را به خوبی آموخته اید، به مسیح ایمان آورده اید و از او که عطای شفا است، بیماران را رایگان شفا می دهید. با تقسیم تمام دارایی خود بین فقرا، بدبختان، یتیمان و بیوه‌ها، به دیدار ضایعان در غل و زنجیر، رنجور مقدس مسیح رفتی و با شفا و گفتگو و صدقه آنان را تسلی دادی. برای ایمانت به مسیح، عذابهای گوناگونی را تجربه کردی، سرت را با شمشیر بریدند و قبل از مرگت، مسیح ظهور کرد و نام تو را پانتلیمون، یعنی رحمان بخشید، زیرا به تو فیض داد که همیشه بر همه رحم کنی. که در هر شرایط و غم به سراغ شما می آید. بشنو که با ایمان و عشق به سوی تو می دویم ای شهید بزرگوار، زیرا تو را خود منجی مسیح رحمان خوانده و در زندگی زمینی خود به یکی شفا، به دیگری صدقه و به دیگران سخاوتمندانه تسلی دادی. اجازه نده کسی از تو بدون منفعت برود. پس اکنون ما را رد نکن یا رها نکن، سنت پانتلیمون، بلکه گوش کن و به کمک ما بشتاب. شفا و شفا از همه غم و اندوه و بیماری، عاری از گرفتاری ها و بدبختی ها، و تسلی الهی را در قلب ما ریخته، به طوری که ما در جسم و روح نیرومند، منجی مسیح را برای همیشه جلال دهیم.

آمین

.

دعا به شفا دهنده پانتلیمون

ای قدیس بزرگ مسیح، پانتلیمون پزشک مهربان و مهربان!
بر من غلام گناهکار رحم کن، ناله و فریاد من را بشنو، طبیب آسمانی و اعلای جان و بدن ما را، مسیح خدای ما، شفا بده از بیماری که به من ظلم می کند.
قبول کنید دعای ناپسندبزرگترین گناهکار انسان است.
با یک دیدار مهربانانه به من سر بزنید. زخمهای گناه آلود مرا ناپسند مکن و به روغن رحمتت مسح کن و مرا شفا ده تا با تندرستی و تندرستی بقیه ایام را به فضل الهی به توبه و رضای خدا بگذرانم و موفق باشم. شایسته دریافت پایان خوب زندگی ام
هی بنده خدا! به مسیح خدا دعا کن تا با شفاعت تو تن من را سلامتی و روح من را نجات دهد.

آمین
.
دعا به شفا دهنده پانتلیمون

شهید بزرگ و شفابخش پانتلیمون! بنده خدا (نام) ما را از خدا بخواه و اجازه نده بیماری هایی که روح و جسم ما را آزار می دهد بیش از این در او باقی بماند! آن زخم ها و دلمه هایی را که از علایقمان برای ما به وجود آمده اند، شفا بده. ما از تنبلی رنج می بریم و آرامش شفا می یابد. ما از جاذبه و اعتیاد به اشیاء زمینی رنج می بریم و شفا می گیریم. ما مریضیم، ای سنت پانتلیمون! ما از فراموشی رنج می بریم: در مورد کار نجات، در مورد گناهان و ضعف های خود، در مورد مسئولیت های خود شفا می گیریم. ما از کینه، خشم و نفرت بیماریم، شفا بده، ای شفا دهنده سنت آتوس و جهان. ما از حسادت، غرور، تکبر، تعالی مریض هستیم، اما با وجود همه فقر و هوسبازی، شفا یافته ایم. ما از حملات بسیار و متفاوت جسمانی رنج می‌بریم: شکم‌خوری، بی‌اعتمادی، شکم‌خوری، شهوت‌پسندی، ما شفا یافته‌ایم. ما از خواب آلودگی، پرحرفی، حرف های بیهوده، قضاوت گرایی بیماریم، ما را شفا بده، ای سنت پانتلیمون! چشمانمان از نگاه های گناه آلود، گوش هایمان از شنیدن حرف های بیهوده، تهمت ها، تهمت ها، ما را شفا بده. دستهایمان از بی میلی به دعا و زکات درد گرفت و شفا یافتیم. پاهایمان از بی میلی به عجله رفتن به معبد خداوند و میل به قدم زدن در انبارهای کاه و بازدید از شفاخانه های جهان درد می کند. درد می کند، زبانمان درد می کند، لب هایمان درد می کند: با حرف های بیهوده، بیهوده ها، تهمت ها، روی گرداندن از دعا و حمد و یا بیان آنها از روی غافل، بی توجه، بدون مفهوم شفا، ای رحمت! ما از سر تا پا صدمه می زنیم: ذهن ما از عدم درک، بی منطقی و دیوانگی درد می کند. اراده ما آزار دهنده است، روی گردانی از تعالیم مقدس و تلاش برای اعمال زیانبار و غیر خدایی. حافظه ما درد می کند، زیرا گناهان خود را فراموش کرده ایم و گناهان و توهین های همسایگان خود را در خود جای داده ایم. تخیل ما آزار دهنده است، نمی توانیم و نمی خواهیم به وضوح مرگ خود را برای ما تصور کنیم، عذاب ابدی گناهکاران، برکات پادشاهی بهشت، خشم خدا، رنج مسیح بر صلیب، مصلوب شدن او ما را شفا داد، ای سنت پانتلیمون! همه چیز در ما دردناک است. تمام روح ما با تمام قوت ها و توانایی هایش ضعیف است. تمام بدن ما با تمام اعضایش نیز ضعیف است. بنده خدا (نام) را شفا بده، ای سنت پانتلیمون، شفا دهنده بی رحم و دوست داشتنی، بنده خدای مقدس مقدس، و لعنت ما را در این همه بیماری و در این همه ناتوانی رها مکن: به طوری که به لطف تو شفا یافته ایم. ، تجلیل خواهم کرد تثلیث مقدس، پدر و پسر و روح القدس و مادر خدای مقدس، تو را به خدمت بیماران می فرستم و من از تو سپاسگزارم ای سنت پانتلیمون که تجرد می آوری.

.

دعا
(با تشکر از شما برای شفای بیماری)

شهید بزرگ مقدس، شفا دهنده و شگفت انگیز پانتلیمون، بنده همه جانبه خدا و کتاب دعای ثابت مسیحیان ارتدکس! شما به شایستگی پانتلیمون، جوجه تیغی مهربان نامیده شده اید، زیرا از خداوند فیض دریافت کرده اید تا برای ما دعا کنید و بیماری ها را شفا دهید، به هرکسی که به شما مراجعه می کند، شفاهای مختلف و هر آنچه را که برای زندگی موقت و رستگاری لازم است، ثروتمند می دهید. به همین دلیل ما نالایقان که شایسته رحمت شما بوده‌ایم، مجدداً در برابر شمایل مقدس شما به سوی شما می‌آییم و شما را به عنوان یک اولیای مخلص خدا، کتاب دعای وفادار و شفابخش خود تسبیح می‌گوییم، از شما و بخشنده‌تان غیورانه سپاسگزاریم. از همه چیزهای خوب، خداوند، خدای ما، به خاطر برکات بزرگی که از جانب او برای ما بودی.

پس این شکر کوچک دعای ما را با رحمت بپذیر، پیش از آنکه ائمه به تو چیزی غیر از آنچه را که باید بدهند، و تا آخر عمر ما ضعیفان و گنهکاران را از یاری و شفاعت دعای خود نزد پروردگارمان محروم نکن. خداوند، تمام جلال، شکرگزاری و عبادت، پدر و پسر و روح القدس، اکنون و همیشه و تا ابدالعصر از آن اوست.
آمین

سرویس مطبوعاتی اسقف نشین Zaporozhye UOC

با برکت اسقف اعظم لوقا زاپوروژیه و ملیتوپل، در 21 ژوئن 2014 ساعت 13:00، روحانیون و روحانیون به طور رسمی به نماد و یادگارهای سنت مقدس سلام کردند. Vmch. پانتلیمون شفا دهنده در کلیسای سنت نیکلاس در Zaporozhye (در Khortytsia بالا)، که پیشوای آن حضرت عالی است.

این آخرین روزی بود که نماد و آثار طبق برنامه در Zaporozhye بودند. در 22 ژوئن، آنها به کلیساهای منطقه Zaporozhye منتقل شدند و تا 14 ژوئیه در آنجا خواهند ماند.

سرویس عصرانه 21 ژوئن

... قبل از مراسم شب به کلیسای سنت نیکلاس آمدم. نماد شهید بزرگ و شفا دهنده پانتلیمون همانطور که انتظار می رفت در مرکز معبد و در کنار آن کشتی با آثار قرار دارد. به نظر می رسید که تعداد زیادی از مردم در صف جلوی حرم نبودند، اما در طول چند ساعت خدمت، افراد بیشتری آمدند ...

اینجا دو مادربزرگ با عصا هستند، اینجا یک زن با عصا، یک زن باردار "عمیق"، مادران با نوزادان، مردان آرام بخش... یکی از آنها با خالکوبی روی بازوی خود "Bullet is not a fool (یا یک احمق) پاک شد)، همراه با یک دختر، به سمت آثار رفت. معلوم بود که به سختی می تواند ببیند...

روز شنبه، 21 ژوئن، حال و هوای من و خیلی ها اینجا در زاپوروژیه غم انگیز بود... وقایع این کشور مدت هاست که ما را مجبور کرده است که از دنیای کوچک خود جدا شویم و با تمام دنیا فکر کنیم - به صلح ...

در خیابان o. ویکتور توبه کنندگانی را که برای اولین خدمت آماده می شدند - در ساعت 7.30 دریافت کرد. دوم - در ساعت 8.30

نماز مغرب را خیلی وقت خواندیم. گریه کردند...

کشیش نیکولای شیان، کشیش فئودور شیان، کشیش ویاچسلاو کولوندینکین و شماس لئونید بالیک یک آکاتیست را برای شهید بزرگ مقدس پانتلیمون خواندند. مسح بود.

تازه کارها تعداد زیادی یادداشت از افراد غیر روحانی در آتوس و در حیاط کیف آتوس پذیرفتند. "شهید بزرگ و شفابخش پانتلیمون، از خدا برای ما دعا کن!"

من در خانه نماز خواندم ... پروردگارا دعاها را بشنو ...

در همان روز، 21 ژوئن، ساعت 21:00 در Zaporozhye، آنها با دعا از همه کسانی که در جنگ میهنی 1941-1945 سقوط کردند، تجلیل کردند.

عبادت 22 ژوئن

اومدم سرویس دوم. نماد و یادگارهای شهید بزرگ پانتلیمون شفا دهنده دیگر در کلیسا نبود - آنها را به Maryevka و سپس به کلیساهای منطقه Zaporozhye بردند.

با این وجود، در سمت راست کلیسا، تصاویر معمولی و سنت را دیدم. Vmch. پانتلیمون شفا دهنده و سنت نیکلاس عجایب‌کار و در نزدیکی - مادر خدا- "بازیابی مردگان" ...

در 22 ژوئن در اوکراین افراد زیادی کشته شدند، فکر کردم... روز آغاز بود جنگ میهنی 1941 و روز مقدسین روسیه - و همچنین روز ما، که در سراسر روسیه تاریخی درخشیدند... و همچنین روز همه بزرگواران و پدران خدادار، که در کوه مقدس آتوس درخشیدند... و دوباره خون در آن جاری شد. Donbass در این روز مقدس.

عالی بود که شمایل و یادگارهای شهید بزرگوار. پانتلیمون شفا دهنده، که به اسقف نشین Zaporozhye آورده شد، در آتوس نوشته شد و توسط راهبان آتونیت به اوکراینی ها اهدا شد. کلیسای ارتدکس، در این ایام مبارک در دسترس ما قرار گرفت...

اهل محله دوباره شگفت زده شدند. رنج کلمه درستی نیست. و فقیران اینطور نیستند... و حتی سربار هم نیستند... فکر کردم این فقط نوعی قوم مسیح است... چون او - عیسی به چنین افرادی رسید... ناگهان بسیار متاسف شدم. برای همه آنها و برای خودم ... و برای همه ما ...

اشک ها سرازیر شدند و سرازیر شدند، گاهی می ایستند... دعای زانو زده برای صلح در اوکراین، دوباره صفی برای اعتراف در خیابان بود.

دعا برای پایان دادن به درگیری های داخلی

در عبادت الهیبا توجه به لیتونی سخت

خداوندا، عیسی مسیح، خدای ما، به غم و اندوه و فریاد دردناک فرزندانت که در سرزمین اوکراین زندگی می کنند، بنگر، مردم خود را از جنگ داخلی نجات بده، خونریزی را خاموش کن، از مشکلات قریب الوقوع جلوگیری کن. بی خانمان ها را به خانه هایشان بیاور، گرسنگان را سیر کن، گریانان را تسلی بده، و شکاف ها را دور هم جمع کن، گله خود را از بستگان خود که در تلخی هستند، رها مکن، بلکه برای آشتی سریع، همانطور که سخاوتمندانه می دهی. دلهای سخت را نرم کن و به علم خودت برگردان. به کلیسای خود و فرزندان وفادارش صلح عطا کن تا با یک قلب و یک دهان بتوانیم تو را، پروردگار و نجات دهنده خود را برای همیشه و همیشه جلال دهیم. آمین

اسقف اعظم نیکولای شیان خدمت کرد و اسقف اعظم واسیلی (زلوتولینسکی) در محراب دعا کرد. عشاير گرفتيم

کشیش نیکولای شیان درخواست را برای همه خواند اعلیحضرت پدرسالارکریل به کامل بودن کلیسای ارتدکس روسیه - به همه مردم روسیه تاریخی:

تنها شیطان می تواند پیروزی را جشن بگیرد که برادران در نبرد با هم درگیر شوند، یکدیگر را نابود کنند، نیروهای حیاتی مردم را مجروح کنند، و البته، کلیسای ارتدکس روسیه، کلیسای معنوی تقسیم ناپذیر روسیه، نمی تواند مردم متحد را از هم جدا کند. خداوند در کنار اصل سیاسی، ملی، اجتماعی یا هر اصل دیگری. کلیسا مأموریتی را که خداوند عیسی مسیح به او محول کرده است، انجام می دهد، و نه دستورات یا دستورات یک یا آن نیروی سیاسی. این تفاوت با برخی از سازمان‌هایی است که اسمشان مذهبی است، اما ذاتاً سکولار هستند.

درگیری های داخلی بیش از یک بار در تاریخ ما اتفاق افتاده است. آنها بودند که منجر به تضعیف شدند کیوان روسو سقوط حکومت‌های متلاشی شده تحت یورش باتو، به زمان وحشتناک مشکلات در دولت روسیه در قرن هفدهم، به مقیاس هیولا‌انگیز خونریزی و استقرار یک رژیم بی‌خدا برای سال‌ها در آغاز قرن بیستم. دروس تاریخ نیز نشان می دهد که جنگ داخلی همواره خطر فتح سرزمین پدری توسط نیروهای خارجی را ایجاد می کند.

هم در دوران باستان و هم اکنون در چنین مواردی با خطر از دست دادن حاکمیت واقعی مردم مواجه هستیم. حاکمیت، که در فرصت و توانایی سازماندهی زندگی خود بر اساس آن ارزش های اخلاقی، معنوی و فرهنگی بیان می شود که همراه با فیض الهی توسط اجداد ما در قلم کیف غسل تعمید روسیه پرورش یافته است. و در طول قرن ها تاریخ جذب شده است. من از همه کسانی که مسئول تصمیم گیری هستند درخواست می کنم: فورا خونریزی را متوقف کنید، برای برقراری صلح و عدالت وارد مذاکرات واقعی شوید.

در جنگ داخلی هیچ برنده ای وجود ندارد، هیچ دستاورد سیاسی که ارزشمندتر از جان مردم باشد، وجود ندارد.

در مورد کلیسا، سلاح و سپر او دعا و کلام خداست که «زنده و فعال و از هر شمشیر دو لبه تیزتر است» (عبرانیان 4:12). من از همه کودکان کلیسای ارتدکس روسیه می خواهم که دعای شدید، به پاسداری دقیق از آغاز روزه رسولان.

یک فراخوان ویژه به صومعه‌های صومعه: اکنون به درگاه خداوند دعا کنید، همانطور که اجداد پارسای ما می‌دانستند چگونه در زمان‌های وحشتناک آشوب دعا کنند. چگونه، در دوران جنگ داخلی، قهرمانان رهبانیت روسی، آنتونی ارجمند و تئودوسیوس از کی یف-پچرسک، از پدر آسمانی برای پایان آن التماس کردند که چگونه آشتی دهنده سرزمین های روسیه برای پایان دادن به نزاع نفرت انگیز آن دعا کرد جهان سرگیوس ارجمندرادونژ، به عنوان سنت تیخون، پدرسالار تمام روسیه، و شهید ولادیمیر، متروپولیتن کیف، در روزهای هرج و مرج خونین و جنگ داخلی به درگاه خداوند فریاد زدند. در تمام کلیساهای کلیسای ما اجازه دهید این کار به طور خستگی ناپذیر اکنون انجام شود دعای خاصدرباره صلح و غلبه بر جنگ داخلی، که امروز متن آن را برای استفاده از آن برکت دادم.

"خدای صلح خود شما را کاملاً تقدیس کند و تمام روح و جان و بدن شما بی عیب حفظ شود" (اول تسالونیکیان 5:23).

پدر نیکولای خواستار شد "به شدت دعا کنید و دل خود را از دست ندهید تا بر ترس غلبه کنید و هرگز مجبور نباشید به یک هم ایمانی شلیک کنید".

پس از خدمت، یک آکاتیست به شیرین ترین عیسی با پاشیدن آب مقدس - توسط کشیش نیکولای شیان خوانده شد.

سپس - مراسم یادبود برای سربازان درگذشته که جان خود را در میدان جنگ برای ایمان و میهن فدا کردند.

تقریباً در پایان مراسم یادبود، زمانی که Fr. نیکولای مردی را که شبیه یک مرد بود (از آنجایی که تشخیص جنسیت از قبل دشوار بود) در کلاه تابستانی یک زن با یک گل با صورت آبی و متورم به معنای واقعی کلمه به او نزدیک شد. نه یک الکلی، بلکه به سادگی، ظاهراً یک بی خانمان بسیار بیمار. بوی شدیدی می داد... یادم افتاد که قبل از آن چگونه صلیب را می بوسید و من نمی خواستم بعد از او صلیب را ببوسم... اما بر خودم غلبه کردم... و نه تنها من...

پدر نیکولای گفت به او کمک کنید. به او کمک کردند. اما معلوم بود که دیگر نیازی به کمک ندارد ... او با نوعی عذاب از معبد بیرون رفت و در همان حال آرام شد ...

دوباره نتوانستم جلوی گریه ام را بگیرم. یک مادربزرگ ناشناس به من یک پروفورا داد که در راه خروج توسط زنی که برای فرزندش غذا می‌خواست به قول خودش از من «برداشت».

این روزهای پر اشک است. به خانه آمدم و تمام روز به این فکر می کردم - پروردگارا، به ما رحم کن، دعای ما را بشنو... دیگر چیزی لازم نیست...

و بنابراین فردا، پس فردا و...

النا گولایا

گزارش تصویری - میخائیل تسیتکین، کلیسای سنت نیکلاس، زاپوروژیه، عکس در متن - نویسنده

شهید مقدس و باشکوه برای مسیح پانتلیمون در اواخر قرن سوم در نیکومدیا متولد شد. پدرش سناتور یوستورگیوس یک بت پرست و مادرش اوولیا مسیحی بود. پدر و مادر پسر را پانتولئون نامیدند. او نزد پزشک معروف Euphrosynus شاگردی کرد و به زودی علم شفا را به طور کامل فرا گرفت، به طوری که امپراتور ماکسیمیان گالریوس که متوجه مهارت او شد، پانتولئون را به قصر برد و او را پزشک شخصی خود کرد.

مرد جوان هر روز از خانه ای می گذشت که پرسبیتر ارمولای در آن از آزار و اذیت امپراتور پنهان شده بود. قدیس، با حدس زدن ویژگی های معنوی پانتولئون، یک روز او را به خانه خود دعوت کرد و شروع به آموزش کرد که پزشکی فقط می تواند درد و رنج و طبیعت فانی ما را تسکین دهد و فقط مسیح، تنها دکتر واقعی، آمد تا ما را نجات دهد. - بدون دارو و بدون پرداخت. از این حرفا دلم مرد جواناو پر از شادی شد و پیوسته به سنت هرمولای آمد و اسرار بزرگ ایمان را از او آموخت.

روزی در بازگشت از نزد معلم خود Euphrosynus، در جاده کودکی را دید که بر اثر نیش افعی مرده بود. او که تصمیم گرفت زمان آزمایش صدق وعده های ارمولای فرا رسیده است، نام مسیح را صدا زد و کودک بلافاصله برخاست و مار مرد. پانتولئون خوشحال به سمت ارمولای دوید و از او خواست که بدون معطلی او را غسل تعمید دهد. پس از این، در خانه پیر مقدس ماند و به تعالیم او گوش فرا داد و تنها در روز هشتم به خانه بازگشت. به سؤالات پدر نگرانش پاسخ داد که در قصر است و با درباری بزرگوار رفتار می کند. در حالی که فعلاً ایمان خود را مخفی نگه می داشت، سعی کرد پدرش را در مورد بیهودگی پرستش بت ها متقاعد کند.

پس از مدتی، مردی نابینا را نزد سناتور آوردند، او از پانتولئون التماس کرد که او را شفا دهد، زیرا او قبلاً تمام دارایی خود را بدون هیچ سودی برای پزشکان دیگر هدر داده بود. مرد جوان با اعتماد به مسیح، که قدرتش از این پس در او باقی ماند، در حضور پدر متعجب خود، به مرد نابینا اطمینان داد که با فیض معلم واقعی او را شفا خواهد داد. او از چشمان مرد نابینا عبور کرد و نام مسیح را خواند و بلافاصله نه تنها با چشمان جسمانی، بلکه با چشمان روحانی خود نیز دید و متوجه شد که مسیح او را شفا داده است.

سپس پانتولئون ارث خود را بین فقرا تقسیم کرد، بردگان را آزاد کرد و با غیرت مضاعف شروع به درمان بیماران کرد. او هیچ پولی از آنها نگرفت، به جز ایمان به مسیح، که برای شفای همه رنجدگان به زمین آمد. سایر پزشکان نیکومدیا شروع به حسادت او کردند. و هنگامی که با مسیحی که به دستور امپراتور شکنجه می شد رفتار کرد، از فرصت استفاده کردند و او را محکوم کردند.

ماکسیمیان وقتی شکایتی از حیوان خانگی خود شنید بسیار ناراحت شد. او دستور داد تا مرد نابینا شفا یافته را صدا کنند و پرسید که چگونه پانتولئون بینایی او را بازیابی کرد. مانند مرد انجیلی نابینا به دنیا آمد، او به سادگی پاسخ داد که پانتولئون او را به نام مسیح شفا داده است و این معجزه نور ایمان واقعی را بر او آشکار کرده است. امپراتور خشمگین دستور داد سر او را بریدند و افرادش را به دنبال پانتولئون فرستاد.

هنگامی که قدیس را نزد او آوردند، ماکسیمیان شروع به سرزنش دکتر کرد که چرا اعتماد او را توجیه نمی کند و او را متهم کرد که با ایمان به مسیح، مردی که بر روی صلیب مرده بود، به آسکلپیوس و دیگر خدایان توهین کرده است. قدیس پاسخ داد که ایمان و ارادت به خدای حقیقی بالاتر از همه ثروت و افتخارات این دنیای فاسد است و برای اثبات سخنان خود، ماکسیمیان را به آزمایش او دعوت کرد. سپس مردی فلج را آوردند که کاهنان بت پرست شروع کردند به انجام طلسم تحت تمسخر قدیس. وقتی چیزی به دست نیاوردند، پانتولئون با خدا دعا کرد و با گرفتن دست فلج، نام مسیح را خواند. بسیاری از مشرکان با دیدن اینکه چگونه مرد بیمار برخاست و شروع به راه رفتن کرد و با شادی شروع به راه رفتن کرد، به خدای واقعی ایمان آوردند و کاهنان بت پرست از امپراتور خواستند که رقیب خطرناک خود را اعدام کند.

ماکسیمیان شکنجه‌ای را که اسقف مقدس آنتیموس قبلاً در معرض آن قرار گرفته بود، به مرد جوان یادآوری کرد. اما پانتولئون پاسخ داد که اگر پیرمرد چنین شهامتی از خود نشان داد، پس مرد جوان باید بیش از پیش در این آزمایش مقاومت کند. نه تملق و نه تهدید نتوانست عزم او را متزلزل کند و امپراتور قدیس را تحت شکنجه قرار داد. او را به تیری بستند و پهلوهایش را با قلاب های آهنی پاره کردند و سپس مشعل های روشن روی زخم ها زدند. اما مسیح به صورت پدر روحانی خود، قدیس هرمولای، به شهید مقدس ظاهر شد و گفت: پسرم از هیچ نترس، زیرا من با تو هستم و در تمام رنج هایت برای من به تو کمک خواهم کرد. بلافاصله مشعلها خاموش شد و زخمهای قدیس التیام یافت.

پس از این، شهید را در دیگى با سرب مذاب فرود آوردند و سنگ سنگینى به گردنش انداختند و در دریا انداختند و آزمایشاتى دیگرى از او گرفتند، ولى پروردگار همه جا همراه او بود و او را سالم نگه داشت. سپس مرد جوان را به دست شکارچیان تکه تکه کردند، اما مسیح نیز او را در آنجا رها نکرد: حیوانات زیر پای او دراز کشیدند و آنها را مانند حیوانات اهلی لیسیدند. اما امپراطور که معلوم شد ظالم تر از حیوانات بی منطق است، دستور داد شهید را به چرخی مجهز به تیغه های تیز ببندند و در منظره تمام شهر از کوه پایین غلت بزنند. و دوباره خداوند شفاعت معجزه آسا خود را نشان داد: قدیس خود را از طناب هایی که او را بسته بود رها کرد و چرخ در حال غلتیدن بسیاری از مشرکان را در هم کوبید.

ماکسیمیان از پانتولئون پرسید که از کجا چنین قدرتی پیدا کرده و چگونه به او رسیده است ایمان مسیحی. پانتولئون به محل پنهان شدن ارمولای اشاره کرد، زیرا خداوند به او وحی کرد که زمان آن فرا رسیده است که او و مربیش به ایمان خود اعتراف کنند و سفر خود را با شهادت کامل کنند. پس از مرگ باشکوه هرمولای و یارانش، ظالم دوباره پانتولئون را احضار کرد و با ادعای تسلیم شدن شهدا سعی کرد قدیس را متقاعد کند که قربانی کند. جوان سعادتمند به جای پاسخ خواستار ملاقات با آنان شد. امپراتور پاسخ داد که آنها را برای مأموریتی به شهر دیگری فرستاده است، که قدیس به آن اعتراض کرد: "ای دروغگو، بدون اینکه بدانی، راست گفتی، زیرا اکنون آنها در اورشلیم بهشتی هستند." ماکسیمیان که دید نمی تواند پانتولئون را بشکند دستور داد سر او را بریده و بدنش را بسوزانند.

مرد جوان با خوشحالی به محل اعدام خارج از شهر رفت، اما زمانی که جلاد شروع به تیز کردن شمشیر کرد، مانند موم از آتش آب شد. سربازانی که در آنجا بودند با دیدن چنین معجزه ای به مسیح اعتراف کردند. پانتولئون آنها را به اجرای دستور فراخواند و با آخرین دعای خود به خدا روی آورد. در پاسخ، صدایی از آسمان به گوش رسید: «بنده مومن! آرزوی شما برآورده می شود، درهای ملکوت بهشت ​​باز است و تاج شما آماده است. از این به بعد پناهی برای ناامیدان، کمکی برای دردمندان، دکتری برای بیماران و ترسی برای شیاطین خواهید بود. نام شماپانتولئون نیست، پانتلیمون خواهد بود» (این نام به معنای «مهربان» است. شهید گردنش را خم کرد و وقتی سرش به زمین افتاد، شیر از گردنش جاری شد، بدنش از برف سفیدتر شد و درخت زیتون خشک شده ای که به آن بسته شده بود ناگهان سبز شد و میوه های زیادی به بار آورد. سربازان که دستور سوزاندن جسد یک مسیحی را داده بودند، آن را به مؤمنان دادند. آنها سنت پانتلیمون را با افتخار در املاک آمانتیوس اسکولاستیکا دفن کردند و رفتند تا اعلام کنند. خبر خوببه مناطق دیگر از آن زمان، شفاها از یادگارهای شهید بزرگ پانتلیمون متوقف نشده است، و برای همه کسانی که با ایمان می آیند، آنها منبع فیض مسیح هستند - تنها پزشک روح و بدن.

گردآوری شده توسط Hieromonk Macarius of Simonopetra،
ترجمه اقتباسی روسی - انتشارات صومعه سرتنسکی