صفحه اصلی / برخاستن / من هاله یک نفر را می بینم، چه کار کنم؟ چگونه یاد بگیریم هاله و بدن ظریف یک فرد را ببینیم

من هاله یک نفر را می بینم، چه کار کنم؟ چگونه یاد بگیریم هاله و بدن ظریف یک فرد را ببینیم

دیدن هاله یک فرد بسیار مفید است، زیرا می توانید اطلاعات زیادی از آن بخوانید. افکار، حالات، افکار و دروغ ها. اگر بتوانید یاد بگیرید که هاله یک شخص را در نمای کامل ببینید، او دیگر نمی تواند شما را فریب دهد. پس از همه، شما ماهیت آن را خواهید دید.


هاله چیست

در دانش شرقی و باطنی اعتقاد بر این است که بدن های متعددی در یک فرد نهفته است. و جسم فقط یک پوسته قابل مشاهده است، اما در واقعیت بسیاری دیگر در درون آن پنهان شده است.

هاله - پوسته انرژیاطراف شبح یک مرد

معمولاً به شکل بیضی است. و هر چه یک فرد سالم تر باشد، روشن تر و گسترده تر می شود.

چرا به دیدن هاله نیاز دارید؟

می تواند چیزهای زیادی در مورد وضعیت انسان بگوید. با شدت و رنگ هاله می توانید بفهمید که یک شخص چه شخصیتی دارد، خلق و خوی او را تعیین کنید یا حتی افکار او را بخوانید.

استادان باتجربه حتی می توانند با هاله تعامل کنند، آن را پاک کرده و بهبود بخشند.

  • وقتی فردی دروغ می گوید، رنگ هاله به سرعت تغییر می کند.
  • در صورت مشکلات جسمی یا روانی، سوراخ هایی در هاله فرد قابل مشاهده است که به انرژی اجازه عبور می دهد.
  • با خستگی مداوم، موجودات کوچک در هاله قابل توجه هستند که از انرژی انسان تغذیه می کنند.

اما تمام این دانش تنها با تجربه به دست می آید. ابتدا باید حداقل یاد بگیرید که هاله را ببینید و تنها پس از آن رنگ و حالت آن را تشخیص دهید.

تمریناتی برای رشد بینایی هاله

برخی از افراد توانایی ذاتی برای دیدن هاله ها دارند. آنها مجبور نیستند سخت کار کنند یا یاد بگیرند - همه چیز به طور خودکار اتفاق می افتد. کسانی که از موهبت ذاتی برخوردار نیستند، می توانند آن را با ورزش و تمرین توسعه دهند.

هر کسی می تواند هاله را ببیند.

برای انجام تمرینات باید شرایط مناسبی را فراهم کرد. شما به سکوت و تنهایی کامل نیاز دارید تا هیچ کس و هیچ چیز شما را از این روند منحرف نکند. فضا باید آرامش بخش باشد.

چراغ های کم نور را روشن کنید. در تاریکی مطلق چیزی نخواهید دید و نور روشن شما را از دیدن میدان های انرژی باز می دارد. در طول روز، پنجره ها را به سادگی پرده کنید، و در عصر یا شب، شمع ها یا چراغ های شب روشن کنید.

ورزش: تعیین هاله دست

ساده ترین راه این است که میدان انرژی دست خود را ببینید. برای این کار به پس زمینه سفید، سیاه یا خاکستری نیاز دارید. کاغذ یا پارچه با سایه مناسب بهترین است. به این ترتیب می توانید موقعیتی را پیدا کنید که برای خود راحت باشد.

  1. دست خود را روی پس زمینه انتخاب شده قرار دهید، انگشتان دست از هم جدا شوند.
  2. از میان انگشتان خود نگاه کنید و نگاه خود را روی رنگ پس زمینه خنثی متمرکز کنید. این نگاه معمولا زمانی اتفاق می افتد که شما آنقدر به چیزی فکر می کنید که فراموش می کنید پلک بزنید.
  3. پس از مدتی متوجه خواهید شد که یک مه به سختی قابل توجه در اطراف دست شما ظاهر شده است. این هاله پر انرژی شماست.

تبریک می گویم! شما قبلا هاله را دیده اید، اما در اینجا متوقف نشوید.

ساده ترین راه برای دیدن هاله روی دست شماست.

ورزش: هاله خود را ببینید

اکنون باید یک کار دشوارتر را تکمیل کنید - برای دیدن پوسته انرژی در اطراف کل بدن خود، و نه فقط بخش کوچکی از آن. اصل اجرا هم همین است. یک آینه بزرگ پیدا کنید که بتوانید انعکاس کامل خود را در آن ببینید. و روبه‌روی آن یک پارچه ساده که پشت سرتان باشد آویزان کنید.

  1. توصیه می شود لباس را کاملاً درآورید تا هیچ چیز مانع از دیدن هاله نشود.
  2. در فاصله 30 سانتی متری بایستید آینه بزرگبه طوری که شما به طور کامل یا حداقل تا عمق کمر در آن منعکس شوید.
  3. خود را در آینه نگاه کنید، اما نگاه خود را پشت سر خود، روی پس زمینه متمرکز کنید. پلک نزن
  4. به زودی متوجه طرحی درخشان در اطراف سیلوئت خود خواهید شد. اگر بتوانید آن را در تمرین دست ببینید، آن را تشخیص خواهید داد. در ابتدا ضعیف خواهد بود، ناپدید می شود و گاهی اوقات دوباره ظاهر می شود، اما اگر به پس زمینه نگاه کنید، می توانید به وضوح برسید.

در طول اولین جلسات آموزشی خود از پس زمینه استفاده کنید. با گذشت زمان، می توانید به پیشانی خود نگاه کنید، جایی که "چشم سوم" در آن قرار دارد. اصل نگاه کردن همین است - با نگاهی غایب به پشت این نقطه نگاه کنید.

وقتی می توانید هاله خود را ببینید، حتی می توانید رنگ آن را تعیین کنید و متوجه شوید که آیا در حوزه انرژی مشکل دارید یا خیر.

تمرین: چگونه هاله شخص دیگر را ببینیم

لازم نیست فوراً این کار را شروع کنید. ابتدا باید به دیدن هاله اطراف بدن خود عادت کنید تا این کار را سریع و واضح انجام دهید.

  1. از شخص بخواهید جلوی شما بایستد. پشت آن باید یک پس زمینه خنثی وجود داشته باشد - خاکستری، سفید، سیاه. دشت
  2. با استفاده از تکنیکی که آموخته اید به سر شریک زندگی خود نگاه کنید. نگاهی غافلگیرانه که از طریق سر به پس زمینه می رود.
  3. اگر تمرین به درستی انجام شود، درخششی جزئی خواهید دید که سر سوژه شما را قاب می کند. در ابتدا هاله به سختی قابل مشاهده و کوچک است، اما هر چه بیشتر تمرین کنید، متمایزتر می شود.

فردی را که به آن اعتماد دارید به عنوان دستیار خود انتخاب کنید. او نباید عجله داشته باشد. و مهمترین چیز این است که به توانایی های خود ایمان داشته باشید. وقتی فرد دیگری شما را مسخره می کند و شما را مسخره می کند، نمی توانید هاله او را ببینید.

با گذشت زمان، شما یاد خواهید گرفت که هاله ها را بر اساس رنگ، ساختار و حفره های موجود در بیوفیلد یا نقاط ضعیف تشخیص دهید.

تمرین: هاله اشیاء و گیاهان را ببینید

نه تنها موجودات زنده دارای میدان انرژی هستند، بلکه همه چیز در اطراف ما نیز وجود دارد. شما قادر خواهید بود آن را با چشمان خود ببینید. بهتر است با اشیاء بی جان شروع کنید - به عنوان مثال، یک کتاب.

  1. دو کتاب بردارید و آنها را در کاغذ رنگی بپیچید. یکی قرمز و دیگری زرد.
  2. آنها را در یک پس زمینه خنثی، ترجیحا سفید قرار دهید.
  3. با غیبت از میان کتاب ها به پس زمینه نگاه کنید.
  4. هاله ای را خواهید دید که کتاب را قاب می کند. به طور معمول، یک کتاب آبی یک هاله زرد و یک کتاب قرمز یک هاله سبز خواهد داشت.

تمرین به همین ترتیب با گیاهان انجام می شود.

  1. یک گل را در یک گلدان یا گلدان در مکانی روشن قرار دهید.
  2. یک پس زمینه روشن در پشت آن ایجاد کنید.
  3. نگاه خود را روی دیوار یا پارچه پشت گیاه متمرکز کنید و از درون آن نگاه کنید.
  4. در گیاهان، هاله شبیه یک مه شفاف روشن با درخشش نارنجی است.

پس از دیدن هاله در گیاهان آپارتمانی، به تمرین در فضای باز بروید. درختان و بوته ها را در یک محیط طبیعی کاوش کنید.

ورزش: دیدن هاله حیوانات

چگونه حیوانات خانگی ما بدون میدان انرژی می توانند مدیریت کنند؟ اصل کار دقیقاً یکسان است:

  1. حیوان را در یک زمینه روشن قرار دهید (توصیه می شود که بدون حرکت بخوابد یا دراز بکشد).
  2. از طریق آن نگاه کنید.
    1. با رنگ هاله می توانید وضعیت حیوان خانگی خود را درک کنید: در حیوانات سالم رنگی و روشن و در حیوانات بیمار خاکستری و ابری خواهد بود.

با حیوانات خانگی که به شما عادت دارند و نمی ترسند، تمرین کنید. اگر از نزدیک به سگ عجیبی نگاه کنید، ممکن است آن را پرخاشگری و حمله تلقی کند.

چگونه یاد بگیریم هاله را ببینیم

علاوه بر روش های فوق، روش های دیگری نیز برای کسب این مهارت وجود دارد.

قبل از تمرین باید شرایط مناسب را ایجاد کنید.

روش رابرت بروس

قبل از شروع این تمرین، باید یاد بگیرید که کاملاً آرام باشید. وارد حالت خلسه شوید. و خود را مجبور کنید که برای مدت طولانی پلک نزنید. چنین مهارت هایی بخش بینایی مغز را که مسئول نمایش هاله است، توسعه می دهد.

  1. چراغ های اتاق را کم کنید - یا پنجره را پر کنید یا شمع ها را روشن کنید. یک پس‌زمینه سفید خنثی و ساده پشت شی مورد نظر قرار دهید.
  2. شی مورد نظر را در مقابل خود قرار دهید. برای شروع، باید چیزی ساده و بدون جزئیات کوچک باشد. کتاب پیچیده شده در کاغذ ساده (آبی یا قرمز) عالی است.
  3. چشمان خود را ببندید و روی تنفس خود تمرکز کنید. دم و بازدم. فقط به آن فکر کنید و حواس خود را پرت نکنید. ذهنت را پاک کن در چنین حالت جدا شده، تنظیم کردن موج مورد نظر برای شما آسان تر خواهد بود.
  4. چشمان خود را باز کنید و از نزدیک به جسم نگاه کنید. شما نباید پلک بزنید یا به اشیاء دیگر نگاه کنید. مطمئن شوید که چشمان شما خسته نمی شود.
  5. پس از مدتی، درخشش به سختی قابل توجهی را خواهید دید که از جسم ساطع می شود. به آن نگاه کنید و درخشش واضح تر خواهد شد.

در نگاه بی پلک است که راز نهفته است. وقتی پلک زدن را متوقف می کنید، به نظر می رسد عدسی چشم کور می شود، به همین دلیل است که بخش بینایی مغز مستقیما وارد عمل می شود. با کمک آن می توانید جزئیات بیشتری را نسبت به دید معمولی ببینید.

روش ذهنی

این رویکرد ظریف تر است. شما هاله انرژی را به این وضوح نخواهید دید، اما اطلاعات را فورا دریافت خواهید کرد. فقط یک مشکل وجود دارد - قبل از این باید یاد بگیرید که با توجه خود نگاه کنید، نه با چشمان خود.

توجه، دید اصلی است که هاله را نشان می دهد.

چشماتو ببند سعی کنید هاله خود را احساس کنید: چگونه به نظر می رسد؟ به نظر شما او چه رنگی است؟ این دقیقا همان رنگی است که به او تعلق دارد. شما به سادگی نمی توانید آن را اشتباه تصور کنید، زیرا ناخودآگاه رنگ واقعی را از قبل می داند.

با استفاده از همین تکنیک، باید نگاه دقیق‌تری به هاله‌های دیگران بیندازید.

روش ساده

در دنیای مدرنروش نسبتاً ساده دیگری برای دیدن هاله در خانه اختراع شد. این کار را باید در عصر و زمانی که می خواهید به رختخواب بروید انجام دهید.

  1. روی تخت، به پشت دراز بکشید.
  2. دستان خود را به سمت بالا دراز کنید.
  3. روی انگشتان خود تمرکز کنید، انرژی را در آنها احساس کنید.
  4. تصور کنید انرژی بین انگشتان شما حرکت می کند. اگر احساس کنید حرکت می کند عالی است.
  5. بعد از چند دقیقه متوجه می‌شوید که رشته‌های نازکی بین انگشتان شما جاری شده و آن‌ها را به هم متصل می‌کنند.
  6. انگشتان خود را حرکت دهید، با نخ ها بازی کنید تا متوجه حرکت هاله شوید.

به این ترتیب شما یاد خواهید گرفت که پوسته های انرژی را ببینید و جریان های داخل هاله را کنترل کنید.

چگونه توانایی ها را توسعه دهیم

برای تسهیل یادگیری، باید شرایط مناسبی را ایجاد کنید که هاله بسیار بهتر قابل مشاهده باشد. ایده آل برای اتاق های نیمه تاریک. در آنها، چشم ها به سختی به چیزهای کوچک توجه می کنند. عدم تمرکز نگاه آسان تر است، بنابراین دیدن هاله برای شما آسان تر خواهد بود.

  1. وقتی هوا تاریک شد، به بالکن بروید. در اتاق پشت سرتان، یک چراغ روشن بگذارید تا از پشت شما را روشن کند.
  2. بازوی خود را در مقابل خود دراز کنید (یا جسم مورد نظر را در مقابل خود قرار دهید).
  3. با نگاهی بدون تمرکز به جسم نگاه کنید، اما در عین حال، انگار پشت آن، به آسمان تاریک.
  4. در چنین محیطی، مشاهده درخشش جزئی در امتداد کانتور جسم بسیار آسان خواهد بود. با گذشت زمان، شما می توانید توجه خود را به هاله معطوف کنید تا آن را با جزئیات بررسی کنید.

علاوه بر دست، می توانید از درختان در مقابل آسمان شب نیز استفاده کنید. در تاریکی، درختان همیشه تیره تر از آسمان به نظر می رسند. بنابراین وقتی با دید غیر متمرکز به تاج آنها نگاه می کنید، می توانید همان درخشش را در امتداد خطوط آنها مشاهده کنید.

شما می توانید نتایج حاصل از تمرینات خود را تسریع کنید. برای این کار باید قوانین ساده ای را دنبال کنید.

  1. به چیزهای خوشایند فکر کنید. مثبت اندیشی باعث افزایش حساسیت می شود.
  2. آرام باشید و به خودتان فشار نیاورید. خوب، شما باید نتیجه را با این افکار عجله کنید "حالا من هاله را خواهم دید"، "خب، چه شکلی است." هر چیزی زمان خودش را دارد. تنبلی و عجله فقط سرعت شما را کاهش می دهد.
  3. تمرینات را به عنوان تمرینی برای ذهن و ادراک خود در نظر بگیرید. عضلات و بدن را می توان با ورزش بهبود بخشید و این روش ها درک شما را از میدان های انرژی افزایش می دهد.
  4. تسلیم نشو حتی اگر نتیجه ای نمی بینید به تمرین ادامه دهید.
  5. از نتایج کوچک لذت ببرید. حتی اگر هنوز قادر به دیدن هاله افراد دیگر نیستید، حداقل در موارد دیگر پیشرفت خواهید داشت. سریع‌تر تمرکز می‌کنید، یاد گرفته‌اید برای مدت طولانی پلک نزنید یا در افکارتان سکوت ایجاد نکنید. همه اینها مفید خواهد بود.
  6. قبل از شروع تمرین، باید با صدای بلند بگویید: "من با دنیا هماهنگ هستم، من او هستم جزء! با این عبارت شما با کیهان ارتباط برقرار می کنید. رشد توانایی های روانی آسان تر خواهد بود.

اگر می‌خواهید این کار را جدی انجام دهید، هرگز توسعه را متوقف نکنید. بعداً می توانید به سرعت و بدون شرایط خاص هاله را به وضوح ببینید. مشکلات یک فرد را در آن "بخوانید"، منبع شکست را تعیین کنید و حتی آنها را پاک کنید.

چرا کار نمی کند؟

همه مردم می توانند هاله را ببینند. برای برخی، این مهارت به راحتی و به سادگی به دست می آید، در حالی که برخی دیگر باید بر مشکلات غلبه کنند. این به چه چیزی بستگی دارد؟

این عقیده وجود دارد که کودکان هاله را می بینند، اما در 3-4 سالگی این مهارت از بین می رود.

بیشتر اوقات، این مشکل هنگام تلاش برای بررسی هاله شخص دیگر ظاهر می شود. اما شما باید این کار را تنها پس از کسب اولین دانش و تجربه شروع کنید. می توانید میدان انرژی یا اجسام بی جان خود را در نظر بگیرید، سپس به تمرین با افراد بروید.

اگر از دوستی بخواهید که به شما در یادگیری کمک کند، تنظیم کردن طول موج مناسب برای شما دشوارتر خواهد بود. او بی حرکت می نشیند و منتظر می ماند، با دقت به شما نگاه می کند و می تواند در مورد آنچه اتفاق می افتد نظر دهد.

شما سعی می کنید تمرکز کنید و تمرکز چشمانتان را از بین ببرید، اما موقعیت شما را از آنچه در حال رخ دادن است منحرف می کند:

  • شما احساس ناخوشایندی می کنید که دوست خود را برای مدت طولانی صبر کنید.
  • شما نگران هستید "او در مورد من چه فکر می کند؟"
  • حواس‌تان به مکالمه‌ها یا سؤال‌های «چقدر صبر کنیم؟»

به دلیل فشار، تنش ایجاد می شود که وضعیت روحی شما را از بین می برد و انرژی ظریف را از بین می برد. اگر فقط سعی کنید این توانایی را یاد بگیرید، نمی توانید هاله را در چنین محیطی ببینید.

پس از یادگیری، می توانید هاله یک شخص و اشیاء اطراف خود را ببینید. این یک توانایی بسیار جالب است که به شما کمک می کند تا اطلاعات زیادی در مورد جهان و جامعه اطراف خود به دست آورید.

نه تنها در افراد، بلکه در اشیا نیز یافت می شود. با این حال، همه نمی توانند آن را ببینند. اغلب، میدان انرژی انسان توسط اکثر مردم احساس می شود و موهبت دیدن هاله از بدو تولد به بسیاری داده می شود. با این حال، کسانی که توسعه توانایی‌های روانی خود را تمرین می‌کنند، می‌خواهند بدانند چگونه می‌توانند هاله یک فرد را ببینند. در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا بفهمید چگونه این توانایی را توسعه دهید و آیا اصلاً می توان آن را انجام داد.

هاله چیست

این نام پوسته انرژی یک شخص است که در اطراف او معلق است. با این حال، دیدن هاله به افراد کمی داده می شود. کسانی هستند که توانایی های خاصی دارند و می توانند هاله فرد را با چشمان خود ببینند یا به اصطلاح بینایی انگشتی که اغلب در نابینایان فعال می شود. علاوه بر این، هاله نه تنها دیده می شود، بلکه احساس می شود. و توانایی متوجه شدن آن تا حد زیادی به حساسیت فرد به میدان انرژی بستگی دارد. بنابراین، پوسته انرژی یک فرد می تواند متفاوت باشد. برخی با دید معمولی شروع به دیدن آن می کنند، برخی دیگر - آن را با انگشتان خود احساس می کنند و برخی دیگر - به سادگی آن را احساس می کنند. و همه آن را از طریق حساس ترین کانال خود درک می کنند.

نه تنها انسان هاله دارند، بلکه حیوانات، گیاهان و حتی اشیا نیز دارای هاله هستند. در زمان های مختلف، بسته به خلق و خو و رفاه یک فرد یا حیوان می تواند کاملاً متفاوت باشد. در اصل، این یک تابش انرژی است که می تواند قوی یا ضعیف باشد. بنابراین، حتی هاله یک فرد می تواند چندین بار در طول روز تغییر کند. در یک فرد قوی، سالم و سازگار، بسیار غنی است و حتی یک مبتدی یا کسی که قبلاً هرگز با انرژی زیستی سروکار نداشته است، می تواند آن را ببیند. در افرادی که توانایی هیپنوتیزم دارند یا دارند توانایی های روانیو همچنین شفا دهندگان و بینندگان بزرگ، هاله بسیار قوی، قدرتمند و قادر به سرکوب انرژی ضعیف دیگران است. به همین دلیل، بسیاری شروع به تسلیم شدن، به عنوان مثال، هیپنوتیزم کولی می کنند، و سپس تعجب می کنند که این پول کجا رفته یا چگونه آنها جواهرات طلا را به آنها داده اند. افرادی که به محیط اطراف خود وابسته هستند، با سلامتی ضعیف و دختر و پسر مادر، هاله بسیار ضعیفی دارند. بنابراین، دیدن آن برای یک مبتدی ممکن است دشوار باشد. علاوه بر این، رنگ هاله نیز می تواند تغییر کند، و همچنین چگالی آن. گاهی اوقات ممکن است چندین سایه در هاله وجود داشته باشد. قوی و فرد سالمهاله رنگ روشن اگر فردی بیمار یا ضعیف شده باشد، درخشش ضعیف شده و ممکن است قبل از مرگ کاملاً ناپدید شود. بسیاری از روانشناسان فردی را با هاله شکسته می بینند، یا اگر به تدریج از او ناپدید می شود. و می توانند از آن برای پیش بینی نزدیک شدن به مرگ استفاده کنند. اگر چنین موهبتی ندارید چگونه یاد بگیرید که هاله یک شخص را ببینید؟ در اینجا چند نکته وجود دارد.

چگونه یاد بگیریم هاله را ببینیم

اگر نور جلوی فرد بیفتد و شما که در یک اتاق تاریک تر هستید، فقط طرح کلی را ببینید، در شرایط نور پس زمینه قابل مشاهده است. برای مشاهده این درخشش کافی است از فردی که می شناسید بخواهید بایستد تا جلوی او نور باشد. به عنوان مثال، هنگام خروج از یک اتاق تاریک. سپس باید شروع به نگاه کردن به درخشش کنید. هاله بیشتر در ناحیه سر قابل مشاهده است. اگر دقت کنید می توانید ببینید. همچنین می توانید چشمان خود را کمی خم کنید و به تضاد بین سر و فضا نگاه کنید. برخی از افراد شروع به دیدن هاله یک فرد در آنجا می کنند. اما اگر بینایی انگشت شما توسعه یافته تر باشد، می توانید هاله، به طور دقیق تر، چگالی، سردی و گرمی آن را احساس کنید. بسیاری از مردم هاله خود را با نور مشخص می کنند. آزمایشی بین بازیگران انجام شد. مردم با چشمان بسته در سالن رقص ایستاده بودند و شما فقط باید طرف مقابل را بدون دست زدن به او احساس می کردید. در ابتدا بازیگران گم شده بودند، اما سپس یاد گرفتند که با چشمان بسته در اطراف مردم قدم بزنند، نه اینکه آنها را ببینند بلکه آنها را احساس کنند. برخی از آنها حتی بینایی انگشت خود را در این زمان فعال کردند و شروع به دیدن هاله با انگشتان خود کردند. بنابراین، به عنوان یک آزمایش، شما همچنین می توانید چیزی مشابه انجام دهید.

با این حال، روش‌های زیادی برای یادگیری دیدن هاله یک فرد وجود دارد، و باید با روشی که برای شما مناسب‌تر است شروع کنید. در برخی افراد، دید طبیعی فعال می شود، در برخی دیگر - بینایی دیجیتال. با آموختن تعیین قدرت تابش حرارتی، فرد می تواند به طور غیر منتظره رنگ آن، یعنی رنگ هاله را ببیند. فقط برای برخی از آنها در نتیجه تمرین طولانی می آید، برای برخی دیگر - تقریباً بلافاصله.

هر فردی یک هاله دارد، اما همه قادر به دیدن آن نیستند. این یک زمینه بیوانرژی است که حاوی اطلاعاتی در مورد شخصیت فرد، مشکلات درونی و شرایط او است بدن فیزیکی. در آموزه های قدیم رنگ هاله تفسیر می شد و امکان دیدن آن بررسی می شد.

اغلب قدیسان و خدایان در نقاشی ها با هاله ای در اطراف سرشان به تصویر کشیده می شدند و این در آموزه های کاملاً متفاوت یافت می شود. این هاله هاله است.
مشخص است که ارتعاشات هاله در افراد می تواند تغییر کند و به طور مستقیم با احساسات، سلامتی، افکار و اعمال ما مرتبط است. به برخی از آنها توانایی دیدن این پوسته از بدو تولد داده می شود، در حالی که برخی دیگر می توانند از طریق تمرینات ویژه مشاهده کنند.


آموزش و پرورش

توانایی دیدن هاله می تواند به شناخت بهتر شخص، درک آنچه در روح اوست و تشخیص بیماری ها کمک کند. اما قبل از اینکه بخواهید پوسته را ببینید، باید موارد زیر را بدانید:

  • بدون توانایی تمرکز موفق نخواهید شد. برای توسعه این مهارت، بیشتر مراقبه کنید، ذهن خود را آرام کنید، و یاد بگیرید که برای مدت معینی به هیچ چیز فکر نکنید. علاوه بر این، بهبود حساسیت چشم مطلوب است، این امر با کمک تمرینات ویژه امکان پذیر است.
  • در ابتدا، به احتمال زیاد قادر خواهید بود فقط یک رنگ هاله را ببینید - این رنگ اصلی آن است که حاوی اطلاعاتی در مورد شخصیت یک فرد است. اما در واقع، سایه های زیادی در آن وجود دارد و تنها با گذشت زمان می توانید همه آنها را در نظر بگیرید.
  • برای دیدن هاله، باید بیش از سه متر از شخصی که به او نگاه می کنید فاصله نداشته باشید. با این حال، بهتر است این کار را در نور طبیعی انجام دهید.
  • هنگامی که این را حفظ کردید، می توانید به تمرینات بروید. مجموعه ای از پنج مرحله وجود دارد که به شما امکان می دهد یاد بگیرید که هاله را ببینید:
  • اجسام بی جان نیز توسط یک میدان احاطه شده اند. چیزی روشن، رنگی با رنگ های اصلی طیف، به عنوان مثال، یک دفترچه یادداشت قرمز یا زرد بردارید، استراحت کنید و به نقطه ای کمی در پشت آن نگاه کنید. نوت بوک با میدانی احاطه خواهد شد و سعی کنید پلک نزنید.
  • به محض اینکه مرحله اول با موفقیت به پایان رسید و مهارت ثابت شد، به رنگ های دیگر و سپس به اشیاء دیگر بروید. گیاهان در اینجا به ما کمک می کنند - گل ها را با برگ جمع کنید و مانند یک دفترچه به آنها نگاه کنید. شما باید یک میدان صورتی مایل به نارنجی ببینید. اما اگر به یک گل زنده و چیده نشده نگاه کنید، مزرعه آن درخشان تر و درخشان تر می شود.
  • حالا وقت آن است که به سراغ حیوانات برویم و بهتر است آنها را در حالی که در خواب هستند بگیریم. به سمت گربه یا سگ خود بروید و به آن نگاه کنید تا زمانی که زمین اطراف آن را ببینید.
  • به دست ها یا پاهای خود نگاه کنید، سعی کنید رنگ هاله اطراف آنها را ببینید. نگاه باید به طور همزمان متمرکز و منحرف شود.
  • حالا وقت آن است که به سراغ افراد دیگر برویم! از یکی از نزدیکان بخواهید که به شما کمک کند و سعی کنید بیوفیلد او را ببینید. سپس رنگ ها را می توان تفسیر کرد (لیست در پایان).

در 5 دقیقه

روشن‌ترین لایه هاله ساده‌ترین لایه برای دیدن است و می‌توانید این کار را به سرعت و در پنج دقیقه انجام دهید. اگر قبلا تمرین کرده باشید و تمرینات خاصی انجام داده باشید خوب است، اما حتی اگر نه، تلاش، همانطور که می گویند، شکنجه نیست.

بنابراین، از شخصی که می خواهید هاله او را ببینید بخواهید در نزدیکی یک دیوار سفید بایستد و حدود نیم متر از آن فاصله بگیرد. دیوار باید تک رنگ باشد، این کار را آسان تر می کند. در عین حال اگر در داخل خانه هستید بهتر است چراغ را روشن نکنید یا آن را نرم و پراکنده کنید.

اما بهتر است در طول روز و در نور طبیعی تمرین کنید. سه متر از فرد فاصله بگیرید، در حالی که او باید آرام باشد. به او بگویید عمیق نفس بکشد و کمی به چپ و راست تکان بخورد. بازوهای شما نباید منقبض باشد.
کمی از درون فرد نگاه کنید، به دیوار، اجازه دهید نگاهتان از روی شبح بگذرد، به طوری که بدن با دید محیطی پوشانده شود. شما متوجه نوعی درخشش در اطراف سیلوئت خواهید شد، ضخامت آن حدود یک سانتی متر خواهد بود.
شما باید به تفکر ادامه دهید و سپس به نظر می رسد که شخص از پشت روشن شده است. به احتمال زیاد، هاله می تپد، ناهمگن خواهد بود. پس از یک دقیقه، رنگ ظاهر می شود، آن را ثابت کنید و به مقدار آن نگاه کنید.

در 60 ثانیه

فقط کسی که از قبل مهارت داشته باشد می تواند هاله شخص دیگری را در مدت زمان کوتاهی ببیند و سپس این کار به روشی که در بالا توضیح داده شد انجام می شود. اما برای یک مبتدی کاملا ممکن است که هاله خود را در یک دقیقه ببیند.

برای انجام این کار، باید تا حد امکان راحت بنشینید، طوری استراحت کنید که انگار در حال مدیتیشن هستید، افکار غیرضروری را از سر خود دور کنید و روی تنفس تمرکز کنید. لامپ یا لامپ زمینی، اگر عصرها تمرین می کنید، نباید مستقیماً پشت سرتان بایستید.

بازوهای خود را آزادانه، روی تکیه گاه صندلی یا روی زانو دراز کنید. اتصال انگشتان اشارههر دو دست و برای چند ثانیه، پس از اینکه تا حد ممکن آرام شدید، روی دستان خود تمرکز کنید. حالا به آرامی انگشتان خود را از هم باز کنید.

اگر نگاه شما به شدت متمرکز باشد، متوجه نخ نازکی خواهید شد که از انگشتی به انگشت دیگر کشیده می شود. این یک رشته انرژی است، ذره ای از هاله شما. برای اینکه آن را بهتر ببینید، توصیه می کنیم قبل از شروع تمرین، کاغذ سفید تمیز زیر دستان خود قرار دهید.
اگر موفق به دیدن نخ شدید، دفعه بعد سعی کنید تمام انگشتان خود را به هم وصل کنید، آنگاه رد هاله بسیار واضح تر خواهد بود، شاید بتوانید رنگ را تشخیص دهید.

همچنین می توانید سعی کنید هاله شخص دیگری را ببینید، برای انجام این کار از او بخواهید که دستانش را روی میز بگذارد، اما این کار زمان بیشتری می برد.

اگر اولین بار خطوط کلی هاله را نمی بینید، نگران نباشید.
هاله شفاف و درخشان از رنگ های خالص نشان می دهد که انسان از نظر روحی پاک است و از سلامت جسمی و اخلاقی خوبی برخوردار است. یک هاله کوچک که به سختی قابل مشاهده است، نشان می دهد که شما بیمار هستید یا گیجی در مغز شما وجود دارد.

معنی رنگ ها

هر رنگی که در هاله دیدید - مال شما یا شخص دیگر - معنای خاصی دارد. اینها می توانند احساسات، شخصیت، بیماری و غیره باشند. سایه اصلی، که به وضوح قابل مشاهده است، غالباً در طول زندگی باقی می ماند.

رنگ آبی نماد هوش، روان قوی و این واقعیت است که منطق در این فرد بر احساسات او غالب است. هرچه رنگ آبی خالص تر و روشن تر باشد، شهود سوژه توسعه یافته تر است، اما رنگ های تیره تر نشان دهنده سوء ظن یا خیالبافی است، اما چنین فردی ممکن است مستعد مالیخولیا باشد.

رنگ سبز هاله آرامش، هماهنگی و توانایی های شفابخش است. چنین فردی به راحتی می تواند دیگران را آرام کند، به افراد در التیام زخم های روحی و حتی التیام بیماری های بدن کمک کند. سایه خالص از همه کاره بودن صحبت می کند، سایه تیره از حسادت قوی صحبت می کند، همچنین می تواند به معنای تمایل فرد به دروغ گفتن باشد.

یک هاله زرد رخ می دهد مردم خوب، که همه با آن همدردی می کنند و تمام دنیا را دوست دارند. آنها معمولاً شاد هستند، اما لحن زرد تیره از سوء ظن، تمایل به حسادت و احتکار صحبت می کند.

رنگ های نارنجی نماد سلامت و تحرک است. چنین افرادی فعال و قوی هستند و اغلب ورزشکار می شوند. اما تعداد زیادینارنجی از غرور صحبت می کند. سایه های کثیف به معنای سطح پایین هوش است.

رنگ قرمز در افراد سکسی، فعال و مغرور دیده می شود. آنها مستعد اقدامات پرانرژی و تکانشی هستند. لحن تیره نشان می دهد که چنین فردی ممکن است فوران های منظم خشم را تجربه کند.

ارتش برخی از نیروهای ویژه خود را برای دیدن هاله ها آموزش می دهد، زیرا با نگاه کردن به کسی که دقیقاً به چه چیزی فکر می کند و احساس می کند - واضح است که این برای ارتش بسیار مفید است. یک تکنیک آموزشی ویژه ایجاد شده است که من قصد دارم به شما ارائه دهم.

کاغذ ساختمانی رنگی و یک تکه کاغذ سفید بزرگ به اندازه تقریبی 60 سانتی متر در 1 متر بردارید. شما پدیده ای از بینایی را خواهید دید که ربطی به هاله ندارد، اما به لطف این تکنیک می توانید یاد بگیرید که هاله یک فرد را ببینید.

کاغذ سفید را روی زمین زیر یک لامپ کم نور قرار دهید. یک ورق کاغذ ساختمانی قرمز رنگ را در وسط قرار دهید. حالا چشمانتان را به وسط کاغذ رنگی ثابت کنید و پلک نزنید. 30 ثانیه صبر کنید. در حالی که هنوز به برگه قرمز نگاه می کنید، سریع آن را بردارید و به همان محل روی برگه سفید نگاه کنید. برای یک ثانیه یک رنگ مکمل رنگی که قبلاً به آن نگاه می کردید خواهید دید. اگر قرمز داشتید، سبز خواهید دید. "Afterimage" همیشه با رنگ اصلی متفاوت است، اما شکل آنها یکسان است.

"پس تصویر" به دست آمده، درخشان، شفاف، به نظر می رسد که شناور است. اگر این آزمایش را روی چهار، پنج ورق کاغذ پشت سر هم انجام دهید، فقط چند دقیقه طول می کشد. تا زمانی که تجربه کامل شود، حساسیت خاصی به دیدن این نوع تصاویر رنگی خواهید داشت - درخشان، شفاف و شناور در فضا. این رنگ ها بسیار شبیه به میدان هاله هستند، با این تفاوت که پیشرفته تر هستند، زیرا تنها تعداد کمی از افراد دارای رنگ های هاله خالص و شفاف هستند.

برای مرحله بعدی آموزش به یک شریک نیاز دارید. توصیه می شود هر دو لباس سفید بپوشید. این بیشترین است راه آسانرنگ ها را ببینید البته، لباس هاله را غرق نمی کند، اما رنگ های آن می تواند دیدن هاله را دشوار یا آسان تر کند. شریک زندگی خود را در مقابل یک دیوار سفید قرار دهید، یک لامپ با یک سوئیچ کم نور بردارید، آن را روشن کنید و نور را به همسرتان بتابانید. حالا یک تکه کاغذ ساختمانی بردارید و از همسرتان بخواهید آن را در فاصله 2.5 سانتی متری از صورتش زیر بینی نگه دارد.

به عقب برگردید و مانند قبل به رنگ نگاه کنید. نگاه خود را روی این برگه ثابت کنید، تا 30 بشمارید و از همسرتان بخواهید آن را بردارید. رنگ مکملی را خواهید دید که در فضا جلوی همسرتان شناور است. با متناوب کردن ورق های کاغذ رنگی، به رنگ های "پس از تصویر" اطراف شریک زندگی خود عادت خواهید کرد و ذهن شما با این ایده سازگار می شود.

سپس می توانید کاغذهای رنگی را پشت سر یا شانه های خود در فاصله 30 تا 60 سانتی متری از همسرتان قرار دهید. این کار را چهار تا پنج بار انجام دهید تا زمانی که به دیدن رنگ های شناور در اطراف بدن او عادت کنید. حالا کاغذ رنگی را بردارید و در حالی که خیلی خیلی آهسته روشنایی لامپ را کم می کنید، به همسرتان نگاه کنید. شما به آن لحظه جادویی خواهید رسید که بدن شخص کاملاً تاریک می شود - سپس، بنگ! - همه رنگ ها ناگهان چشمک می زنند و هاله ای را خواهید دید. همه چیز. خواهید دانست که اینها رنگ های هاله واقعی هستند و نه رنگ های اضافی که قبلا دیده اید، زیرا بسیاری از رنگ های در حال تغییر در مقابل شما ظاهر می شوند. هر چیزی که انسان فکر می کند و احساس می کند در هاله او نمایان می شود. به طور معمول، رنگ های اطراف سر و شانه ها افکار را منعکس می کنند. رنگ‌های اطراف سینه و بدن، که پشت را می‌پوشاند، عمدتاً به احساسات و عواطف فرد مربوط می‌شود، اگرچه گاهی اوقات رنگ‌ها همپوشانی دارند.

علاوه بر هاله ای که افکار و احساسات فرد را نشان می دهد، احتمال سومی نیز وجود دارد. گاهی هاله یک مشکل فیزیکی در بدن را آشکار می کند. اگر چیزی به شما صدمه بزند، اغلب به صورت یک نقطه رنگی در هاله شما ظاهر می شود. رنگ های ساطع شده توسط افکار شما می درخشند و با جریان افکار شما تغییر می کنند و رنگ هایی که منعکس کننده احساسات هستند معمولاً تمایل به شناور یا حرکت دارند. رنگ های مربوط به بیماری ثابت خواهند بود و معمولاً دارای زاویه یا شکل هستند و شکل آنها تغییر نمی کند. با حرکت بدن، لکه های رنگی در یک مکان مشخص ثابت می شوند. گاهی اوقات یک بیماری قابل مشاهده نیست زیرا درخشش مرتبط با آن کاملاً در بدن است و در خارج ظاهر نمی شود. اما این به ندرت اتفاق می افتد.

در مؤسسه ابعاد انسانی، دکتری وجود دارد که با خواندن هاله او دوره ای در زمینه تشخیص بیماری های انسان تدریس می کند. مدت ها پیش، او کشف کرد که با آموختن خواندن هاله، می توانید به سادگی به یک شخص نگاه کنید و تمام اشکال ثبت شده در هاله او را ببینید. بلافاصله متوجه خواهید شد که این شخص چه مشکلی دارد. نیازی به MRI یا سایر نتایج آزمایش نخواهید داشت. فقط به هاله نگاه کنید و تشخیص دقیق خواهید داد. اکثر افراد می توانند این کار را انجام دهند و پزشک ذکر شده آن را آموزش می دهد.
همه افراد توانایی دیدن هاله را دارند، مگر اینکه مشکل جسمی یا عاطفی جدی داشته باشند.

در اینجا نحوه تشخیص واقعی بودن یا نبودن این فیلدها آمده است. از گروهی از افراد بخواهید که مثلاً در مورد ماشین خود فکر کنند. (تقریباً همه به نوعی احساسات متفاوتی در مورد اتومبیل دارند.) و بلافاصله خواهید دید که رنگ هاله اطراف سر در حالی که آنها فکر می کنند تغییر می کند. سپس می توانید بگویید: "به کسی فکر کن که دوستش نداری". ممکن است رنگ قرمز کثیف را ببینید، رنگ خشم، زیرا معمولاً وقتی کسی را دوست نداریم عصبانی می شویم. این درخشش در اطراف سر و شانه ها ظاهر می شود، شاید حتی تا پایین بدن. سپس بگو: "در مورد کسی که واقعا دوستش دارید فکر کنید. وارد این حالت شوید. محبوب خود را انتخاب کنید و به او فکر کنید.". در این حالت، معمولاً رنگ های صورتی از ناحیه سینه و درخشش طلایی یا سفید از بالای سر را خواهید دید. اگر از انسان بخواهید به چیزهای معنوی و خدا فکر کند، طلا و بنفش زیادی می بینید. زمانی که فرد شروع به فکر کردن به چیز دیگری کند رنگ ها تغییر می کنند. به این ترتیب می توانید مطمئن شوید که هاله واقعا وجود دارد.

هنگامی که توانایی دیدن هاله را دارید، می توانید آن را به دلخواه روشن و خاموش کنید. من همیشه آن را خاموش کرده ام، اما وقتی کسی می پرسد، فوراً آن را عملی می کنم. این مانند یک تصویر استریو است: اگر بخواهید، می توانید به طور معمول به کاغذ نگاه کنید، یا می توانید به آرامی فوکوس کنید و آن را به سطح دیگری ببرید. بر اساس مطالب کتاب Drunvalo Melchizedek " راز باستانیگل زندگی."

چنین تکنیک هایی وجود دارد:

  1. توجه خود (نگاه درونی) را روی چشم سوم (بین چشم های معمولی بالای پل بینی) متمرکز کنید. هنگامی که نقطه درست را احساس کردید، توجه شما به طور خودکار جلب و حفظ می شود. انرژی از چشم های معمولی به 3 جریان می یابد.
  2. با چشمان بسته تصور کنید که چشمان شما مانند سنگریزه شده است، یعنی سنگ شده و حرکت آنها را کاملا متوقف کنید. برای آسان‌تر کردن این کار، توصیه می‌شود تاریکی کامل و غیرقابل نفوذ را در اطراف خود تصور کنید. انرژی که قبلاً از طریق چشم عادی حرکت می کرد به چشم سوم هدایت می شود.
  3. به مدت 40 دقیقه بدون پلک زدن به شعله شمع خیره شوید. اما شما باید نه تنها با چشمان خود نگاه کنید. لازم است تمام ذهن، تمام توجه در این نگاه باشد. اگر اشک آمد، باز هم پلک نزنید. در اصل، شما می توانید به هر شیئی نگاه کنید. نکته اصلی این است که چشمان خود را باز نگه دارید و پلک نزنید!
  4. در طول روز طوری به دنیای اطراف خود نگاه کنید که انگار برای اولین بار است که آن را می بینید. ذهنت را درگیرش نکن این به شما امکان می دهد هوشیارتر باشید و مقداری از انرژی نیز به چشم سوم باز می گردد. آن وقت تمام این دنیا دائماً برای شما جدید خواهد بود. و همیشه احساس طراوت خواهید داشت.
  5. به مدت 10 دقیقه به نور یک لامپ آبی نگاه کنید. با نگاهی آرام نگاه کنید. می توانید پلک بزنید. سپس در عرض 10 دقیقه. چشمان خود را ببندید و سر خود را به آرامی به سمت راست، چپ، راست، چپ و غیره خم کنید. در این صورت انرژی چشم های معمولی به سمت 3 هدایت می شود. 3 بار تکرار کنید. تمرین کامل 60 دقیقه توصیه می شود این تمرین با موسیقی مناسب همراه باشد. OSHO چنین مراقبه ای به نام شیوا نترا دارد. و موسیقی برای آن نیز وجود دارد.
  6. کره چشم خود را (با چشمان بسته) با کف دستان خود مانند پر لمس کنید. تحت هیچ شرایطی فشار ندهید. به سختی لمس می شود. مثل یک پر. تقریباً کاملاً بدون دست زدن. "مثل یک پر" انرژی از چشم ها از طریق 3 باز می گردد و به قلب هدایت می شود. توصیه می شود این کار را در عرض 40 دقیقه انجام دهید. اما کمتر امکان پذیر است. حتی فقط چند دقیقه کمک خواهد کرد. در هفته اول احساس می کنید که چیزی از چشمانتان به درون قلبتان می چکد. طی چند ماه آینده این احساس وجود خواهد داشت که اینها دیگر قطره نیستند، بلکه یک جریان کوچک هستند. سپس قطره به یک جریان تبدیل می شود. چندین بار آن را امتحان کرد. در واقع چیزی در قلبم چکه کرد. اگر روحیه شما پایین است یا بلوز دارید، بسیار کمک می کند. بلافاصله ظاهر می شود خلق و خوی خوب. یا پس از مدت ها مطالعه یا نشستن پشت کامپیوتر، چشم ها فوراً استراحت می کنند.
  7. همچنین تکنیک هایی برای افزایش انرژی جنسی در امتداد ستون فقرات و هدایت آن به چشم سوم وجود دارد. مقداری دیگر با چشم‌ها که در جهت عقربه‌های ساعت می‌چرخند و انرژی را در فاصله 3 متری جمع‌آوری می‌کنند. اما من نمی دانم.

هاله چیست؟

هاله انسان هم میدان انرژی است و هم بازتابی از انرژی های حیاتی ظریف بدن. این انرژی ها ما را همان چیزی می کنند که هستیم و به نوبه خود تحت تأثیر محیط و سبک زندگی ما قرار می گیرند. هاله منعکس کننده سلامت، شخصیت، فعالیت ذهنی و وضعیت عاطفی ماست. همچنین می تواند نشان دهنده بیماری باشد - اغلب خیلی قبل از ظاهر شدن علائم. نزدیکترین به پوست هاله اتری است. این یک نوار کم رنگ و باریک است که خطوط بدن را دنبال می کند و عرض آن بیش از نیم اینچ نیست. شبیه دود شیری است که روی بدن پخش می شود.

هاله اصلی بدن انسان را در لایه ها احاطه کرده است: فردی را تصور کنید که حلقه های ضخیم و رنگی نورانی به تن دارد که به طور مساوی از بالا به پایین فاصله دارند. این حلقه های رنگی نشات گرفته از مراکز روانی (چاکراها) هستند. انرژی زمین بالا می رود و مانند آبی که گیاه را تغذیه می کند وارد چاکراها می شود. می توان آن را با درخت مقایسه کرد: انرژی/مواد مغذی از طریق پاها/ریشه ها جذب می شوند و از طریق بدن/تنه به سمت چاکراها/برگ ها جریان می یابند. هر چاکرا یک ترانسفورماتور است که انرژی با نوع و رنگ متفاوت تولید می کند. قدرت، فعالیت و تن رنگ هر چاکرا به شخصیت، شخصیت، وضعیت عاطفی و سبک زندگی فرد بستگی دارد. آنها با هم سایه غالب هاله را تولید می کنند.

هاله عکس حساس است و برای مدت طولانی به اندازه طبیعی خود در نور خورشید منبسط می شود. هاله همچنین انرژی را از سایر منابع انرژی اطراف ما مانند گیاهان و افراد دیگر، نور خورشید و ازن جذب می کند. بسیاری از نویسندگان پیشنهاد می کنند که افراد را می توان بر اساس رنگ هاله آنها طبقه بندی کرد. مثلاً غالب آبیبه معنای شخص بسیار معنوی، مؤمن و غیره است. رنگ نارنجی به معنای تیپ عاطفی فرد و غیره است. به نظر من این یک تصور اشتباه بزرگ است. یک هاله را نمی توان تنها با یک سایه اصلی ارزیابی کرد.

هاله به رنگ ها حساس است. او به رنگ لباس ها، دیوارها و هر چیزی که ما را احاطه کرده است واکنش نشان می دهد. این توضیح می دهد که چرا مردم ترجیحات رنگی قوی دارند. به عنوان مثال: اگر عاشق رنگ صورتی یا قرمز هستید، به این معنی است که یک مرکز قلب فعال (چاکرای آناهاتا) دارید که تراوشات سبز را آزاد می کند. قرمز و صورتی انواع مختلف سبز را برجسته می کنند که با چنین هاله ای هماهنگ هستند.
رنگ درمانی به طور گسترده در بیمارستان ها و موسسات برای آرام کردن افراد مضطرب و آشفته و به هوش آوردن آنها استفاده می شود. وضعیت عادی. رنگ صورتی مناسب ترین رنگ برای این کار است. وقتی مادر برای اولین بار چشمان نوزاد تازه متولد شده خود را می بیند، هاله مادر را مشاهده کنید و هاله ای زیبا و دوست داشتنی خواهید دید.

یک علم کامل برای استفاده از رنگ ها وجود دارد. به آن رنگ درمانی می گویند.

دستیابی به دید واضحی از هاله از طریق لباس غیرممکن است. رنگ های اوریک لباس با هاله فرد واکنش نشان می دهد و باعث ایجاد تداخل می شود که هاله را مسدود و تغییر می دهد. به عنوان مثال: یک پیراهن آبی هاله طبیعی را با رنگ زرد پر می کند. حتی لباس های رنگی خنثی هاله را کسل کننده و مشاهده آن دشوار می کند. بیماری: خود را در هاله به طرق مختلف نشان می دهد، گاهی اوقات چند روز یا چند هفته قبل از ظاهر شدن هر گونه علائم فیزیکی. به عنوان مثال، عفونت گوش به صورت سایه ای در بالای گوش ظاهر می شود. این سایه کم کم رنگ خاکی به خود می گیرد. اگر عفونت پیشرفت کند، نواحی قرمز و نارنجی ظاهر می شوند که از نظر فیزیکی به صورت کمر ظاهر می شوند. خاکی با لکه های قرمز و نارنجی معمولاً با هر عفونتی ظاهر می شود.
مرگ: وقتی فردی می میرد، تغییرات هاله چشمگیر است. من هاله هایی از افراد مبتلا به سرطان نهایی را در هفته های منتهی به مرگ آنها مشاهده کرده ام. در ابتدا هاله پژمرده و ضعیف می شود و سپس، حدود یک هفته قبل از مرگ، شروع به انبساط می کند و به هاله ای زیبا و آبی آسمانی کم رنگ تبدیل می شود که جرقه های نقره ای از آن عبور می کند.

چرا بسیاری از مردم قادر به دیدن هاله نیستند؟

دلیل اینکه مردم معمولا نمی توانند هاله را ببینند، مسیر اشتباه برای دستیابی به بینایی است. هاله انسان موضوع بدی برای مطالعه مبتدیان است. یک موقعیت رایج: دوست شما برای تشخیص هاله او برای مدت طولانی می نشیند و منتظر می ماند. شما سعی می‌کنید آرام و تمرکز کنید و از تکنیک‌های بصری مختلف به طور همزمان استفاده کنید. شما ناخودآگاه نگران این هستید که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند. آیا آنها خسته هستند یا منتظر نتیجه هستند؟ آیا آنها فکر می کنند شما احمق، بدشانس یا همه موارد بالا هستید؟ تنش ناشی از این فشار، انرژی ظریف و حالت روانی آرام لازم برای دیدن هاله را از بین می برد. تلاش برای کسب نتیجه تحت چنین فشاری برای یک مبتدی بیهوده خواهد بود.

چگونه هاله را ببینیم؟

برای دیدن هاله باید بتوانید همزمان آرام و تمرکز کنید.

تکنیک خاصی برای تمرکز چشم وجود دارد که چاکرای آجنا (یا چشم سوم) را فعال می کند:

  1. برای شروع، به نور ملایم نیاز دارید، نه نور کم، بلکه به نور ملایم خوب. اجازه ندهید نور شدید یا انعکاس آن وارد چشمان شما شود! یک کتاب بردارید و آن را در کاغذ آبی یا قرمز بپیچید. کتاب را به صورت عمودی روی میزی در چند قدمی خود قرار دهید. مطمئن شوید که پس زمینه خنثی دارید (دیوار خاکستری ملایم یا قهوه ای روشن، تخته سیاه و غیره) در صورت لزوم می توانید دیوار را با پارچه یا کاغذ رنگی خنثی بپوشانید. لطفا توجه داشته باشید: هاله های آبی و قرمز روشن ترین و ساده ترین برای دیدن هستند. آبی هاله زرد دارد و قرمز هاله سبز دارد. روشنایی و تن هاله به سایه رنگ مورد استفاده بستگی دارد.
  2. چشمان خود را ببندید، چند نفس عمیق بکشید و استراحت کنید. وقتی آرام و آرام شدید، به کتاب نگاه کنید. چشمان خود را روی چیزی متمرکز نکنید، کمی به پهلو و یک یا دو پا پشت کتاب نگاه کنید. این تمرکز را حفظ کنید، اما به چشم یا چاکرای آجنا فشار نیاورید. تمرکز کن! شما نیاز به تمرکز زدایی نرم و ثابت دارید، مانند خیالبافی. شما می خواهید چشمانتان آرام و خواب آلود باشد در حالی که نگاه غیر متمرکز دارید. پس از مدتی، هاله ای رنگ پریده و شیری رنگی را خواهید دید که از جسم خارج می شود. نگاه خود را ثابت نگه دارید و یک هاله زرد یا سبز روشن از جسم شروع به بلند شدن می کند. فوکوس را تغییر ندهید و مستقیماً به جسم نگاه نکنید، در غیر این صورت هاله ناپدید می شود. اگر مشکلی دارید استراحت کنید و دوباره امتحان کنید. این - مشکل رایجو به این دلیل رخ می دهد که چشمان شما خسته است. هنگامی که این کار را انجام دادید و اولین هاله خود را دیدید، اولین قدم را به سمت دیگری برداشتید دنیای بزرگتر. دلیلی برای نگاه غیرمتمرکز عجیب وجود دارد. مربوط به میله ها و مخروط های چشم انسان است. ناحیه بیرونی و محیطی دید نسبت به ناحیه مرکزی بسیار حساس تر به حرکت و انرژی های میدانی ظریف است. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است که متوجه حرکتی در دید محیطی خود شده باشید، نگاه خود را به آن مکان برگردانید و چیزی در آنجا ندیدید؟ احتمالاً در همان زمان، بخشی از هاله را از یک جسم رنگی دیدید و چشمان شما حرکت را تشخیص داد.
  3. بعد از اینکه اولین تمرین را با موفقیت انجام دادید، چندین کتاب بردارید و آنها را در کاغذ رنگی بپیچید، هر کدام به یکی از رنگ های اصلی. هاله هر جسم را مشاهده کنید و رنگ هاله آن را برای هر یک یادداشت کنید. سپس سعی کنید از دو شی به طور همزمان استفاده کنید و ببینید رنگ ها چگونه با یکدیگر تعامل دارند. نتایج خود را ثبت کنید
  4. بگیرید گیاه آپارتمانیو/یا یک دسته گل تازه و هاله آنها را مطالعه کنید. رنگ نارنجی از برگ ها و ساقه های سبز می آید. شما همچنین یک هاله اتری متمایزتر و درخشش درخشان خاص، سرزندگی گیاهان را خواهید دید.
  5. برای مرحله بعدی از حیوان، سگ یا گربه و ... استفاده کنید. هنگام استراحت باید آنها را رعایت کرد.
  6. هاله خود را مشاهده کنید. این را می توان در آفتاب کامل انجام داد و آن را از داخل و خارج مشاهده کرد. دستت را دراز کن و به آسمان نگاه کن. شما همچنین می توانید دراز بکشید و هاله پاهای خود را ببینید. لطفا توجه داشته باشید که پوست شما نباید با لباس پوشانده شود و به یاد داشته باشید که چمنی که روی آن دراز می کشید، رنگ نارنجی به هاله شما می دهد. گزارشی از تمام آزمایشات خود ثبت کنید! وقتی احساس کردید که تجربه کافی دارید، می توانید آن را با یک نفر امتحان کنید. فقط به یاد داشته باشید که آرام باشید و غرق نشوید. هاله انسان را مانند تمرینات قبلی مشاهده کنید و فراموش نکنید که پوست باید عاری از لباس باشد. برای مثال، می‌توانید از فردی بخواهید آستین‌هایش را بالا بزند و بازوهایش را در یک پس‌زمینه خنثی دراز کرده ببیند.
  7. اولین چیزی که بر روی یک شخص می بینید، هاله اثیری است که مانند دود کم رنگ به پوست می چسبد. سپس یک درخشش سوسوزن را خواهید دید که در هوا گسترش می یابد، شاید چندین اینچ، بسته به قدرت هاله فرد. چشمان خود را متمرکز نگه دارید و درخشش رنگی که از مه های اثیری رشد می کند هاله است. با تمرین می توانید آن را حتی واضح تر و کامل تر ببینید. عرض قسمت رنگی هاله انسان می تواند از چند اینچ تا چند فوت متغیر باشد.
  8. روشنایی هاله یک فرد تا حد زیادی به احساس فرد بستگی دارد. اگر احساس شادی کند و سرشار از زندگی باشد، هاله او قوی تر و راحت تر قابل مشاهده است. به یک فرد یک واکمن با هدفون بدهید و موسیقی مورد علاقه او را پخش کنید - این به پر کردن هاله او با انرژی کمک می کند. دوباره امتحان کنید، این بار با دادن چیزی که نمی تواند تحمل کند و تغییرات هاله اش را تماشا کند.
  9. این را در فضای باز امتحان کنید. مطمئن شوید که خورشید پشت سر شماست. از آسمان، تپه یا ساختمان به عنوان پس زمینه استفاده کنید و هاله گسترش یافته دوست خود را مشاهده کنید. گاهی اوقات هاله ها را به راحتی می بینید و گاهی واقعاً باید تمرکز کنید. ممکن است گاهی اوقات شما اصلا نتوانید هاله را ببینید. این شکست های پراکنده با تثبیت چاکرای آجنا ناپدید می شوند.

هاله انسان هم میدان انرژی است و هم بازتابی از انرژی های حیاتی ظریف بدن. این انرژی ها ما را همان چیزی می کنند که هستیم و به نوبه خود تحت تأثیر محیط و سبک زندگی ما قرار می گیرند. هاله منعکس کننده سلامت، شخصیت، فعالیت ذهنی و وضعیت عاطفی ماست. همچنین می تواند نشان دهنده بیماری باشد - اغلب مدت ها قبل از ظاهر شدن اولین علائم. نزدیکترین به پوست هاله اثیری است. این یک نوار کم رنگ و باریک است که خطوط بدن را دنبال می کند، عرض آن از نیم اینچ تجاوز نمی کند. شبیه دود شیری است که روی بدن پخش می شود.

هاله اصلی بدن انسان را در لایه ها احاطه کرده است: فردی را تصور کنید که حلقه های ضخیم و رنگی نورانی به تن دارد که به طور مساوی از بالا به پایین توزیع شده اند. این حلقه های رنگی نشات گرفته از مراکز روانی (چاکراها) هستند. انرژی زمین بالا می رود و وارد چاکراها می شود، مانند آبی که یک گیاه را تغذیه می کند. می توان آن را با درخت مقایسه کرد: انرژی/مواد مغذی از طریق پاها/ریشه ها جذب می شوند و از طریق بدن/تنه به سمت چاکراها/برگ ها جریان می یابند. هر چاکرا یک ترانسفورماتور است که انرژی با نوع و رنگ متفاوت تولید می کند. قدرت، فعالیت و تن رنگ هر چاکرا به شخصیت، شخصیت، وضعیت عاطفی و سبک زندگی فرد بستگی دارد. آنها با هم سایه غالب هاله را تولید می کنند.

هاله حساس است و برای مدت طولانی به اندازه طبیعی خود در نور خورشید منبسط می شود. هاله همچنین انرژی را از سایر منابع انرژی اطراف ما مانند گیاهان و افراد دیگر، نور خورشید و ازن جذب می کند. بسیاری از نویسندگان پیشنهاد می کنند که افراد را می توان بر اساس رنگ هاله آنها طبقه بندی کرد. به عنوان مثال، رنگ آبی غالب به معنای یک فرد بسیار معنوی، یک مؤمن و غیره است. رنگ نارنجی به معنای تیپ عاطفی فرد و غیره است. به نظر من این یک تصور اشتباه بزرگ است. یک هاله را نمی توان تنها با یک سایه اصلی ارزیابی کرد.

هاله به رنگ ها حساس است. او به رنگ لباس ها، دیوارها و هر چیزی که ما را احاطه کرده است واکنش نشان می دهد. این توضیح می دهد که چرا مردم ترجیحات رنگی قوی دارند. به عنوان مثال: اگر عاشق رنگ صورتی یا قرمز هستید، به این معنی است که یک مرکز قلب فعال (چاکرا آناهاتا) دارید که تراوشات سبز را آزاد می کند. قرمز و صورتی انواع مختلف سبز را برجسته می کنند که با چنین هاله ای هماهنگ هستند.

جلوه های رنگی به طور گسترده در بیمارستان ها و موسسات برای آرام کردن افراد مضطرب و هیجان زده و بازگرداندن آنها به حالت عادی استفاده می شود. صورتی مناسب ترین رنگ برای این است، رنگ احساسی عشق و شادی است. وقتی مادر برای اولین بار چشمان نوزاد تازه متولد شده خود را می بیند، هاله مادر را مشاهده کنید، هاله ای زیبا و دوست داشتنی خواهید دید.

یک علم کامل برای استفاده از رنگ ها وجود دارد. به آن رنگ درمانی می گویند.

دستیابی به دید واضحی از هاله از طریق لباس غیرممکن است. رنگ های اوریک لباس با هاله فرد واکنش نشان می دهد و باعث ایجاد تداخل می شود که هاله را مسدود و تغییر می دهد. به عنوان مثال: یک پیراهن آبی هاله طبیعی را با رنگ زرد پر می کند. حتی لباس های رنگی خنثی هاله را کسل کننده و مشاهده آن دشوار می کند. بیماری: خود را در هاله به طرق مختلف، گاهی روزها یا هفته ها قبل از ظاهر شدن هر گونه نشانه فیزیکی، نشان می دهد. به عنوان مثال، عفونت گوش به صورت سایه ای در بالای گوش ظاهر می شود. این سایه به تدریج رنگ خاکی به خود می گیرد. اگر عفونت ایجاد شود، نواحی قرمز و نارنجی ظاهر می شوند که از نظر فیزیکی به صورت کمر ظاهر می شوند. خاکی با لکه های قرمز و نارنجی معمولاً با هر عفونتی ظاهر می شود.

مرگ: وقتی فردی می میرد، تغییرات هاله چشمگیر است. من چند هفته قبل از مرگ هاله های افراد مبتلا به سرطان پایانی را مشاهده کرده ام. ابتدا هاله پژمرده و ضعیف می شود، و سپس، حدود یک هفته قبل از مرگ، شروع به انبساط می کند و به هاله آبی آسمانی رنگ پریده زیبایی تبدیل می شود که جرقه های نقره ای از آن می گذرد.

علاوه بر هاله ای که افکار و احساسات فرد را نشان می دهد، احتمال سومی نیز وجود دارد. گاهی هاله یک مشکل فیزیکی در بدن را آشکار می کند. اگر چیزی به شما صدمه بزند، اغلب به صورت یک نقطه رنگی در هاله شما ظاهر می شود. رنگ های ساطع شده توسط افکار شما می درخشند و با جریان افکار شما تغییر می کنند و رنگ هایی که منعکس کننده احساسات هستند معمولاً تمایل به شناور یا حرکت دارند. رنگ های مربوط به بیماری ثابت خواهند بود و معمولاً دارای زاویه یا شکل هستند و شکل آنها تغییر نمی کند. با حرکت بدن، لکه های رنگی در یک مکان مشخص ثابت می شوند. گاهی اوقات یک بیماری قابل مشاهده نیست زیرا درخشش مرتبط با آن کاملاً در بدن است و در خارج ظاهر نمی شود. اما این به ندرت اتفاق می افتد.

هاله چیست؟

در بحث های مردم در مورد فن آوری های جادویی و تبدیل انرژی، اغلب از کلمه "هاله" استفاده می شود. معمولاً این اصطلاح به عنوان نوعی میدان انرژی است که از یک شخص ساطع می شود.

در باطن گرایی، هاله به معنای "ماده نامرئی ظریفی است که از بدن انسان و حیوان جاری می شود" و کلمه aura از یونانی ترجمه شده به معنای "نفخ باد" یعنی جریان است. این مفهوم خود از فلسفه شرقی به ما رسیده است، جایی که هاله، خروج جوهر لطیف یا ماده لطیف، نشأت نیز نامیده می شود. عارفان شرقی ادعا می کنند که نشأت یک شکل مادی است که از نظر فیزیکی ابری از بخارات یا تصعیدها را نشان می دهد و اجسام را تولید می کند و آنها را در بر می گیرد.

روانشناسان تقریبا همیشه هاله ها را می بینند. فراروانشناسان اصرار دارند که شواهدی از وجود آن توسط نقاشی‌های کودکان که سگ‌های سبز و درختان پرتقال را به تصویر می‌کشند ارائه می‌کند. تکنیک هایی وجود دارد که به یک فرد عادی اجازه می دهد یاد بگیرد که هاله ها را با چشم غیر مسلح ببیند.

با وجود این، بحث های زیادی در مورد اینکه آیا هاله واقعا وجود دارد وجود دارد. به گفته کارشناسان، نه تنها وجود دارد، بلکه دارای ویژگی های بسیار خاصی است - بو، اندازه، شکل و رنگ. در مورد بو، برای هر فرد فردی است و توصیف آن دشوار است. اندازه محدودیت های بسیار مشخصی دارد. ضخامت پیله تخم مرغی شکل یک فرد سالم حدود 5 سانتی متر است، اندازه آن بسته به نوع آن تقریباً 70-100 سانتی متر است رشد معنویهاله می تواند افزایش یابد. گفته می‌شود که انبیا و معلمان بزرگ دوران باستان هاله‌ای داشتند که تا چندین کیلومتر امتداد داشت و چنان قدرتمند و پاک بود که حتی انسان‌های ساده نیز می‌توانستند هاله‌ای درخشان را بالای سر خود ببینند.

چرا بسیاری از مردم قادر به دیدن هاله نیستند؟

دلیل اینکه مردم معمولا نمی توانند هاله را ببینند، صرفاً مسیر اشتباهی است که برای دستیابی به بینایی طی شده است. هاله انسان یک شی بد برای مبتدیان برای یادگیری است. یک موقعیت رایج: دوست شما برای مدت طولانی می نشیند و منتظر می ماند، در حالی که شما برای تشخیص هاله او فشار می آورید. شما سعی می‌کنید آرام و تمرکز کنید و از تکنیک‌های بصری مختلف به طور همزمان استفاده کنید. شما ناخودآگاه نگران این هستید که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند. آیا آنها خسته هستند یا منتظر نتیجه هستند؟ آیا آنها فکر می کنند شما احمق، بدشانس یا همه موارد بالا هستید؟ تنش ناشی از این فشار، انرژی ظریف و حالت روانی آرام لازم برای دیدن هاله را از بین می برد. تلاش برای به دست آوردن نتیجه تحت چنین فشاری برای یک مبتدی بی نتیجه خواهد بود.

نامه از مرد جوان، مشکلات رایجی را که هنگام تلاش برای دیدن هاله با آن مواجه می شوند را نشان می دهد:

دیوید: "در یک کلاس اقتصاد نشسته بودم که دیدم یک درخشش سفید ضعیف (کاملاً درست نیست، نمی توانم دقیقاً آن را توصیف کنم) اطراف سر او را احاطه کرده است. به استثنای دانش آموزی که شبیه مست بود، سپس همان درخشش را دیدم که از مانیتورهای کامپیوتری که روی میز ایستاده بود، در ابتدا فکر کردم که دارم هاله می بینم، اما وقتی همان اثر را از مانیتورها دیدم، به آن شک کردم.

پاسخ من: هر جسم زنده و بی جانی یک هاله دارد از جمله مانیتور. من فرض می کنم که شما شروع به دیدن هاله کردید زیرا در آن زمان بسیار آرام بودید، شاید کمی خواب آلود بودید. چشمان شما خسته، ریلکس بود و همه اینها کلمات عالی برای مشاهده هاله هستند.

دیوید"من دقیقاً همینطور بودم، بحث از موضوع خارج شد و من علاقه ای نداشتم."

دیوید: "به هر حال، اگر به من بگویید که من در واقع هاله آنها را دیدم، بسیار متعجب خواهم شد. سعی کردم هاله خودم را در آینه مشاهده کنم، اما کار نکرد و تا یک هفته پیش نتوانستم هاله آنها را ببینم. حالا، اوه، برخی از سؤالات من: از اینکه اجسام بی جان رنگ ها را ساطع می کنند (آیا این رنگ سفید است؟) و اینکه درخشش در سر مردم روشن تر از سایر قسمت های بدن است، شگفت زده شدم.

پاسخ من: هاله را دیدی! رنگ های تولید شده توسط اجسام بی جان با رنگ جسم تغییر می کند. هاله انسان در اطراف ناحیه سر به دو دلیل روشن تر است:

1. لباس هاله را مسدود می کند.

2. ناحیه سر معمولاً خالی از لباس است و در اینجا رنگ زرد عقل بیشتر فعال است. شدت این رنگ بسته به فعالیت ذهنی تغییر می کند. شاید دانش آموزی که شما تماشا کردید آن روز واقعاً زیر آب و هوا بود.

چگونه هاله ها را ببینیم

برای دیدن هاله ها باید بتوانید همزمان آرام و تمرکز کنید. تکنیک خاصی برای تمرکز چشم ها وجود دارد که چاکرای آجنا (یا چشم سوم) را فعال می کند.


1. برای شروع، به نور ملایم، نه کم، بلکه نور ملایم خوب نیاز دارید. اجازه ندهید نور شدید یا انعکاس آن وارد چشمان شما شود! یک کتاب بردارید و آن را در کاغذ آبی یا قرمز بپیچید. کتاب را به صورت عمودی روی میزی در چند قدمی خود قرار دهید. مطمئن شوید که یک پس زمینه خنثی دارید (دیوار خاکستری ملایم یا قهوه ای روشن، تخته سیاه و غیره) در صورت لزوم می توانید دیوار را با پارچه یا کاغذ رنگی خنثی بپوشانید. لطفا توجه داشته باشید: هاله های آبی و قرمز روشن ترین و ساده ترین برای دیدن هستند. آبی هاله زرد دارد و قرمز هاله سبز دارد. روشنایی و تن هاله به سایه رنگ مورد استفاده بستگی دارد.

2. چشمان خود را ببندید، چند نفس عمیق بکشید و استراحت کنید. وقتی آرام و آرام شدید، به کتاب نگاه کنید. نگاه خود را روی چیزی متمرکز نکنید، کمی به پهلو و یکی دو پا به پشت کتاب نگاه کنید. این تمرکز را حفظ کنید، اما به چشم یا چاکرای آجنا فشار نیاورید. تمرکز کن! شما نیاز به تمرکز زدایی نرم و ثابت دارید، مانند خیالبافی. شما می خواهید چشمانتان آرام و خواب آلود باشد در حالی که نگاه غیر متمرکز دارید. پس از مدتی، هاله ای رنگ پریده و شیری را خواهید دید که از جسم خارج می شود. نگاه خود را ثابت نگه دارید و یک هاله زرد یا سبز روشن از جسم شروع به بلند شدن می کند. فوکوس را تغییر ندهید و مستقیماً به جسم نگاه نکنید، در غیر این صورت هاله ناپدید می شود. اگر در دیدن دوباره هاله مشکل دارید، استراحت کنید و دوباره امتحان کنید. این یک مشکل رایج است و به دلیل خستگی چشمان شما رخ می دهد. با یک بار انجام این کار و دیدن اولین هاله خود، اولین قدم را به سوی دنیایی بزرگتر برداشته اید. دلیلی برای نگاه غیرمتمرکز عجیب وجود دارد. مربوط به میله ها و مخروط های چشم انسان است. ناحیه بیرونی و محیطی دید نسبت به ناحیه مرکزی بسیار حساس تر به حرکت و انرژی های میدانی ظریف است. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است که با دید محیطی خود متوجه حرکتی شده باشید، نگاه خود را به این مکان معطوف کنید و چیزی در آنجا ندیدید؟ احتمالاً در همان زمان بخشی از هاله را از یک جسم رنگی دیدید و چشمانتان حرکت را تشخیص داد.

3. بعد از اینکه اولین تمرین را با موفقیت انجام دادید، چندین کتاب بردارید و آنها را در کاغذ رنگی بپیچید که هر کدام به یکی از رنگ های اصلی است. هاله هر جسم را مشاهده کنید و رنگ هاله آن را برای هر یک یادداشت کنید. سپس سعی کنید از دو شی به طور همزمان استفاده کنید و ببینید رنگ ها چگونه با یکدیگر تعامل دارند. نتایج خود را ثبت کنید

4. یک گیاه آپارتمانی و/یا یک دسته گل تازه بردارید و هاله آنها را مطالعه کنید. رنگ‌های اوریکی که می‌بینید از گلبرگ‌های گل بیرون می‌آیند. رنگ نارنجی از برگ ها و ساقه های سبز می آید. شما همچنین یک هاله اثیری متمایزتر و یک درخشش درخشان خاص، سرزندگی گیاهان را خواهید دید.

5. برای مرحله بعد از حیوان، سگ یا گربه و ... استفاده کنید. هنگام استراحت باید آنها را رعایت کرد.

6. هاله خود را مشاهده کنید. این را می توان در آفتاب کامل انجام داد، آن را از داخل و خارج مشاهده کنید. دستت را دراز کن و به آسمان نگاه کن. شما همچنین می توانید دراز بکشید و هاله پاهای خود را ببینید. لطفا توجه داشته باشید که پوست شما نباید با لباس پوشانده شود و به یاد داشته باشید که چمنی که روی آن دراز می کشید، رنگ نارنجی به هاله شما می دهد. گزارشی از تمام آزمایشات خود ثبت کنید! وقتی احساس کردید که تجربه کافی دارید، می توانید آن را با یک نفر امتحان کنید. فقط به یاد داشته باشید که باید آرام بمانید و بیش از حد خسته نشوید. هاله انسان را مانند تمرینات قبلی مشاهده کنید و فراموش نکنید که پوست باید عاری از لباس باشد. برای مثال می‌توانید از شخصی بخواهید آستین‌هایش را بالا بزند و بازوهایش را در یک پس‌زمینه خنثی دراز کرده ببیند.

7. اولین چیزی که در یک شخص می بینید، هاله ای اثیری است که پوست را مانند دود کم رنگ در آغوش گرفته است. سپس یک درخشش سوسوزن را خواهید دید که در هوا گسترش می یابد، شاید چندین اینچ، بسته به قدرت هاله فرد. چشمان خود را متمرکز نگه دارید و درخشش رنگی از مه اثیری رشد خواهد کرد - این هاله است. با تمرین می توانید آن را حتی واضح تر و کامل تر ببینید. عرض قسمت رنگی هاله انسان می تواند از چند اینچ تا چند فوت متغیر باشد.

8. درخشندگی هاله انسان تا حد زیادی به احساس فرد بستگی دارد. اگر احساس شادی کند و سرشار از زندگی باشد، هاله او قوی تر و راحت تر قابل مشاهده است. به یک فرد پخش کننده با هدفون بدهید و موسیقی مورد علاقه او را پخش کنید - این به پر کردن هاله او با انرژی کمک می کند. دوباره امتحان کنید، این بار چیزی را به او بدهید که نمی تواند تحمل کند و تغییرات هاله او را تماشا کنید.

9. این را در فضای باز امتحان کنید. مطمئن شوید که خورشید پشت سر شماست. از آسمان، تپه یا ساختمان به عنوان پس زمینه استفاده کنید و هاله گسترش یافته دوست خود را مشاهده کنید. گاهی اوقات هاله ها را به راحتی می بینید و گاهی واقعاً باید تمرکز کنید. شاید گاهی اوقات شما اصلا نتوانید هاله را ببینید. این شکست های پراکنده با تثبیت چاکرای آجنا ناپدید می شوند.

پیتر: "ممنون برای پاسخ. من تمرینات شما را امتحان کردم و چند نتیجه و چند سوال دارم. ابتدا نتایج: من رنگ آبی روشن را قرار دادم. فنجان قهوهدر مقابل نور، و دیوار قهوه ای پس زمینه بود. همانطور که توصیه کردید، نشستم و نگاهم را حدود دو فوت پشت فنجان و کمی به پهلو متمرکز کردم. به زودی مه روشنی در اطراف فنجان شکل گرفت.

شروع به گرفتن رنگ زرد کرد. چون به دوردست ها نگاه می کردم، چشمانم را بستم و می توانستم کل تصویر آن طرف اتاق را رنگی ببینم. من این را غیرعادی ندیدم زیرا همیشه توانسته ام روی یک مکان تمرکز کنم و تصویر رنگی منفی از آن مکان ایجاد کنم. فنجان آبی و هاله زرد به نظر مکمل یکدیگر هستند. سپس یک فنجان قرمز روشن برداشتم و هاله آبی روشن را دیدم که به نظر می رسد تصویری منفی از آن رنگ باشد. آیا این یک پدیده فیزیکی چشم است و آیا آن را به درستی دنبال می کنم؟ من در مورد افرادی شنیده ام که می توانند همیشه هاله ها را ببینند. آیا این امکان پذیر است؟ متشکرم، پیتر."


پاسخ من: این یک پدیده فیزیکی چشم است، برخی به آن روشن بینی می گویند! قطعا در مسیر درستی هستید. بله، برخی افراد می توانند همیشه هاله ها را ببینند. من هم اگر بخواهم می توانم، اما خیلی خوب نیست، به ندرت این کار را انجام می دهم و ممکن است خیلی خسته کننده باشد. علاوه بر این، دانستن مداوم احساس مردم، اینکه آیا نسبت به شما تمایل دارند یا غیره، کاملاً راحت نیست. علاوه بر این، اگر همیشه روی هاله افراد متمرکز باشید، کار کردن در این دنیا بسیار دشوار است. شما اغلب به برجستگی برخورد می کنید و به سوراخ می افتید! من به افراد زیادی یاد داده ام که هاله ها را با استفاده از این روش ببینند. نتایج سریع باعث اعتماد به نفس و افزایش علاقه می شود. این تضمین می کند که کار و تلاش کافی برای رسیدن به نتیجه مطلوب وجود دارد ... مشاهده هاله انسان. اگر در هر یک از این تمرین‌ها موفق شدید، بنا به تعریف، می‌توانید خود را روشن‌بین بنامید - که به سادگی به معنای "به وضوح دیدن" است.

رنگ های هاله

رنگ هاله ها متفاوت است. هاله های تک رنگ (حداکثر 100 سایه)، و همچنین رنگین کمان، یعنی. متشکل از رنگ های زیادی رنگ می تواند در طول زمان بسته به فعالیت ذهنی و احساسی فرد تغییر کند. او همیشه از زندگی درونی واقعی صحبت می کند. هاله را نمی توان با هیچ ترفندی جعل کرد.

با ظهور قرن بیستم، مردم یاد گرفتند که از هاله ها عکاسی و ضبط کنند. تسلا و کرلیان، زولوتوف و کوروتکوف - این دانشمندان بزرگ هر کدام به روش خود به موضوع تجسم هاله نزدیک شدند.

منبع هاله چاکراها هستند. چاکراها مراکز عصبی انرژی ظریفی هستند که انرژی های فیزیکی، ذهنی، عاطفی و معنوی را جمع آوری و توزیع می کنند. هفت چاکرای اصلی و چهل و دو چاکرای فرعی دیگر وجود دارد. کلمه "چاکرا" خود سانسکریت است و به معنای "چرخ" یا "دیسک" است که منعکس کننده این ایده است که هر یک از آنها در فرکانس خاص خود می چرخند.

در شرق چاکراها را با گل نیلوفر مقایسه می کنند. اعتقاد بر این است که در افراد پیشرفته معنوی، گلبرگ های نیلوفر آبی به تدریج باز می شوند و خود چرخ های انرژی شروع به چرخش می کنند.

مراکز اصلی در امتداد کانال انرژی مرکزی - سوشومنا قرار دارند که از ستون فقرات عبور می کند. هر یک از چاکراها نام خاص خود را دارند (از بالا به پایین): ساهاسرارا، آجنا، ویشودها، آناهاتا، مانیپورا، سوادیستانا، مولادهارا.


این مراکز با هفت رنگ طیف رنگین کمان و هفت نت موسیقی مطابقت دارند، به همین دلیل است که هاله فرد را می توان رنگی کرد. کیفیت رنگ نیز به توسعه بدن های ظریف و باز بودن مراکز انرژی بستگی دارد.

چرا به دید هاله نیاز داریم؟

رنگ ها و شدت هاله به خصوص در اطراف و بالای سر از اهمیت خاصی برخوردار است. با نگاه کردن به هاله یک نفر، در واقع می توانید افکار شخص دیگری را قبل از اینکه با صدای بلند بیان کند، ببینید. اگر شخصی با آنچه در مورد او گفته می شود موافق نباشد، تأثیر دروغ را در هاله مشاهده می کنید. هیچ کس نمی تواند به شما دروغ بگوید، زیرا ما نمی توانیم هاله را فریب دهیم. این ماهیت واقعی و تمام نیات ما را آشکار می کند.

هاله نیز عنصر معنوی ماست. وقتی فردی را می بینید که با نور و هاله خالص، پس مطمئن باشید که او فردی خوب و ثروتمند از نظر روحی است، حتی اگر متواضع باشد و آن را نداند. اگر فردی را با هاله خاکستری یا تیره می بینید، می توانید مطمئن باشید که چنین فردی صرف نظر از تحصیلات، خودنمایی، فصاحت یا ظاهرش خوب و خوش لباس است، نیات نامشخصی دارد. یعنی در واقع او آن چیزی نیست که می خواهد به نظر برسد.

با خواندن هاله می توانید مشکلات موجود در بدن (بیماری ها) را قبل از اینکه در سطح فیزیکی ظاهر شوند، تشخیص دهید. با کنترل آگاهانه هاله خود، می توانید عملا خود را درمان کنید. با این حال، شفای بدن فیزیکی در مقایسه با آنچه که دیدن و خواندن هاله می تواند برای آگاهی ما انجام دهد، چیزی نیست. رشد معنویو درک طبیعت

هر کسی یک هاله دارد. اما بیشتر مردم روی زمین هاله بسیار ضعیف و کسل کننده ای دارند. این به دلیل پیامدهای زندگی آنها، انکار طولانی مدت مادی و سرکوب رشد آگاهی، ترس، حسادت، حسادت و سایر احساسات مشابه است.

وقتی یاد گرفتید به هاله ها نگاه کنید، برای یک سوال واقعاً دشوار آماده باشید: "هاله من چیست؟" و موقعیت هایی که شما هاله را نمی بینید یا چیزی را می بینید اما نمی خواهید در مورد آن صحبت کنید. یکی از بهترین پاسخ هایی که پیدا کردم این است: "چرا یاد نمی گیرید که خودتان آن را ببینید؟"و این یکی از دلایل اصلی است که من به مردم یاد می دهم هاله ها را ببینند.

وقتی مردم متوجه می شوند که هاله آنها قابل مشاهده است و برای بسیاری قابل مشاهده است، شروع به نظارت بر افکار خود می کنند. و سعی خواهند کرد که هاله خود را بهبود بخشند و ببینند. در این روند، آنها بهتر و عاقل تر خواهند شد و قادر به تشخیص مقاصد دیگران خواهند بود. البته اگر همه بتوانند هاله را ببینند و بخوانند، کل جهان به مکان بهتری تبدیل خواهد شد.

کودکان و هاله

کودکان بسیار کوچک (تا سن 5 سالگی) هاله را می بینند به طور طبیعی. نوزادان اغلب بلندتر به نظر می رسند (از طریق) شخص مقابلشان. وقتی رنگ هاله دور سرشان را دوست ندارند یا این رنگ با رنگ هاله والدینشان متفاوت است، بدون توجه به اینکه فرد لبخند می زند یا نه، گریه می کنند.

کودکان هاله ای بسیار خالص تر و قوی تر از بیشتر بزرگسالانی دارند که به طور کامل به بردگی گرفته شده اند دنیای مادیو ماهیت واقعی آنها را با توضیحات بسیار سطحی سرکوب می کنند. وقتی به پسر 12 ساله ام آموزش دیدن هاله ها را می دادم، او می گفت که وقتی کوچک بود، هر لحظه که بخواهد می تواند هاله ها را ببیند. اما هیچکس به این موضوع اهمیت نمی داد و فکر می کرد مهم نیست و شاید نقص بصری دارد. این یک سناریوی معمولی است. به نظر من بچه ها باید خیلی زود یاد بگیرند هاله را ببینند مدرسه ابتداییتا این توانایی را به طور کامل از دست ندهید.

رنگ آمیزی هاله خود را


چه انرژی آزاد می کنید همان انرژی است که جذب می کنید. این حقیقت همیشه صادق است و نه تنها به انرژی هاله گسترش می یابد. اگر ارتعاش مثبتی از خود ساطع کنید، افراد همفکر با ارتعاش مثبت را به محیط خود جذب خواهید کرد. افراد با انرژی منفی، بدبین ها و بدبین ها انرژی از همان نوع را جذب می کنند و اگر دوست دارید برای خود چیزی شبیه یک نفرین ایجاد می کنند که نمی تواند محقق شود. در نتیجه، پوسته انرژی که در طول زندگی با آن احاطه شده اید به عنوان طعمه ای قابل اعتماد برای هاله ای با انرژی مشابه عمل می کند. وقتی با کسی ملاقات می کنید، به طور غریزی آن را احساس می کنید و هم جریان الکتریکی که اطرافتان را احاطه کرده اید و هم شامل ترکیب شیمیایی بدن شما می شود.

وقتی در سراسر کشور سفر می کردم و با افراد مختلف صحبت می کردم، متوجه کتابی از کارول جکسون شدم که چندین سال پیش منتشر شد به نام «من را زیباتر کن» (Color Me More Beautiful). توصیه می‌کند مطابق با نوع «فصلی» خود لباس بپوشید. برخی از زنان با توجه به رنگ مو، چشم و پوست خود به تیپ شخصیتی «تابستانی» و برخی دیگر به تیپ شخصیتی «پاییز»، «زمستانی» یا «بهاری» تعلق دارند. این اصل در مورد برخی افراد صدق می کند، اما همانطور که متوجه شدم، اکثریت قریب به اتفاق کسانی که کتاب را خوانده اند گفته اند که در مورد آنها صدق نمی کند. این به احتمال زیاد به این دلیل اتفاق افتاده است که نویسنده مهمترین رنگی را که شخصیت را مشخص می کند در نظر نگرفته است: رنگ هاله.

آن دسته از افرادی که وقت گذاشته اند تا این را بیاموزند یا صرفاً تمایل طبیعی به انتخاب ترکیب رنگ ها و مواد پیرامونی متناسب با میدان انرژی نورانی خود دارند، اغلب از شادترین، خلاق ترین و هماهنگ ترین افرادی هستند که می شناسیم. وقتی خانم‌ها به من می‌گویند در فصلی از سال که تیپ‌شان به آن تعلق دارد احساس راحتی نمی‌کنند، بلکه برعکس، معمولاً در لباس‌هایی کاملاً متفاوت از رنگ‌هایی که کتاب توصیه می‌کند، بهتر به نظر می‌رسند. اغلب وقتی برای اولین بار در آینه رنگ آمیزی هاله خود را می بینند و متوجه می شوند که لباس های زیادی دارند که با رنگی که ساطع می کنند مطابقت دارد - اگر یکسان نباشد - تعجب می کنند.

دشوار است که اهمیت نظارت روزانه بر هاله خود را بیش از حد برآورد کنید. هنگامی که رنگ شروع به حرکت به سمت بالا یا پایین در طیف فرکانس می کند، تغییراتی را متوجه خواهید شد. شما همچنین می توانید تغییرات در سلامت و رفاه خود را از هاله خود مشاهده کنید - اگر فقط به آن نگاه کنید! یک بار نگاه کردن به هاله و فراموش کردن آن هیچ سودی نخواهد داشت. خوب است اگر مطالعه هاله در صبح هنگام آماده شدن برای روز آینده به یک عادت روزانه تبدیل شود.

شما قادر خواهید بود بیماری را قبل از اینکه در بدن خود را نشان دهد تشخیص دهید و در شرایط شادتر، می توانید از چک اورا استفاده کنید تا انتخاب کمد لباس خود را برای شما آسان کند! اگر عادت کنید که هر روز هاله خود را مشاهده کنید و مطابق با آن لباس بپوشید، آرامش و هماهنگی را در فعالیت های روزانه خود تجربه خواهید کرد زیرا مرزهای رنگی تعیین شده توسط میدان هاله را نقض نمی کنید.

با این حال، برخی در مورد رنگ افراط می کنند. من چندین زن را می شناسم که تقریبا همیشه فقط مشکی می پوشند. برخی دیگر به طور مداوم رنگ‌های خنثی را ترجیح می‌دهند، و برخی از زنان به‌ویژه به رنگ سفید علاقه دارند، اگرچه معمولاً در تمام طول سال نه. از نقطه نظر عملی، درست است که رنگ سفید به دلیل خاصیت بازتابی که دارد، به عنوان رنگ سردتر، برای پوشیدن در تابستان مناسب است، اما من به طور فزاینده ای متوجه می شوم که مردان و زنان حتی در گرم ترین ماه های سال لباس سیاه می پوشند. . از برخی از آنها پرسیدم که چرا حتی در ماه‌های تابستان هم چنین رنگ گرما را ترجیح می‌دهند، و همه پاسخ‌ها، اگرچه کمی متفاوت بودند، اما حول احساس راحتی، راحتی و اطمینانی بود که پوشیدن مشکی می‌دهد. این احتمالا فقط یک مکانیسم دفاعی و راهی برای پنهان کردن میدان انرژی شماست. در سطح ناخودآگاه، این ممکن است تلاشی برای اعمال نفوذ و فشار بیشتر بر دیگران با استفاده از ویژگی‌های اسرارآمیز خاص رنگ سیاه باشد.

به یاد داشته باشید که همان انرژی را جذب می کنید که ساطع می کنید. حیوانات زمانی که می خواهند نامرئی شوند از رنگ های طبیعی خود برای ترکیب شدن با محیط خود استفاده می کنند - هم برای محافظت از خود در برابر شکارچیان و هم برای ساقه شکار. شاید چیزی از این غریزه حیوانی ریشه‌دار در بازی رنگ‌ها وجود داشته باشد که ما برای لباس‌هایمان انتخاب می‌کنیم: هم برای جذب جنس مخالف و هم برای محافظت در برابر کسانی که به انرژی ما تجاوز می‌کنند و هم برای تغییر رنگ اصلی هاله‌های ما. .

تفسیر رنگ های اصلی هاله

رنگ ها ویژگی های عاطفی خاصی دارند که قرن هاست در اکثر فرهنگ های جهان شناخته شده است. این توضیح می تواند به عنوان مبنایی برای تجزیه و تحلیل رابطه بین احساسات و رنگ ها استفاده شود و همچنین اطلاعاتی در مورد اعضای اصلی بدن که تحت تأثیر این رنگ ها قرار می گیرند ارائه می دهد.

قرمز تیره:واقع گرا، سر به زیر، فعال، با اراده، متمرکز بر بقا.
قرمز:فعال، قدرتمند، پرانرژی، سرسخت، رقابتی، برنده، سکسی، پرشور.
نارنجی قرمز:مطمئن، خالق
نارنجی:سازنده، خلاق، شجاع، مبتکر، متکی بر احساسات است.
زرد نارنجی:دقیق، خواستار، منطق دان، تحلیلگر، روشنفکر، دانشمند.
زرد:خلاق، بازیگوش، راحت، آسان برای کنار آمدن با دیگران، ارتباط دارد انرژی حیاتی، خوش بین، روشنفکر.
زرد-سبز:اجتماعی، از دل می آفریند.
سبز تیره:سریع اندیش، هدفمند، جذب کننده به سوی ثروت مادی، اجتماعی، اجتماعی، سازمان دهنده.
سبز:معلم زندگی، اجتماعی، ارتباطی، مردم دوست داشتنی، حیوانات و طبیعت.
سبز-آبی:شفا دهنده، حساس، صلح دوست، دوست داشتنی، آرام، دلسوز.
آبی:دلسوز، حساس، دوست داشتنی، مشتاق مفید بودن، با شهود توسعه یافته، آماده کمک به همه اطرافیان.
نیل:با شهود توسعه یافته، حساس، وفادار، عمیقا آسیب پذیر، مربوط به "چشم سوم"، تجسم کننده.