صفحه اصلی / به سلامتی شما / در خواب می بینم که یک سیارک روی سرم می افتد. چرا دنباله دارها، سیارک ها و دیگر اجرام کیهانی را می بینیم؟ آیین، آینه های وانگا

در خواب می بینم که یک سیارک روی سرم می افتد. چرا دنباله دارها، سیارک ها و دیگر اجرام کیهانی را می بینیم؟ آیین، آینه های وانگا

سیارک یک جرم آسمانی است که در امتداد مسیر خود حرکت می کند و از وسعت فضا عبور می کند. در خواب، این اغلب نماد موفقیت و چشم اندازهای جدیدی است که در واقعیت در انتظار فرد خوابیده است. در عین حال، سیارک می تواند در مورد خطر هشدار دهد. برای اینکه خواب خود را به درستی تعبیر کنید، باید تمام جزئیات را با جزئیات به خاطر بسپارید.

اگر در خواب دیدید که روی سطح یک سیارک هستید، پس همین است علامت فرخنده. مطمئن باشید دوران خطرناک خیلی زود به پایان می رسد. اگر در مورد سیارک با افراد دیگر صحبت کنید، این یک دستاورد ارزشمند را به همراه دارد زندگی واقعی. در دست گرفتن ذره ای از یک سیارک و بررسی آن نوید پیشرفت موفقیت آمیز در یک موضوع مهم را می دهد. لازم است تمام توان خود را جمع کنید و به سمت هدف خود پیش بروید. به احتمال زیاد، موفقیت در آینده نزدیک در انتظار شما است.

معنای منفی خواب

اگر در خواب یک سیارک درخشان ببینید، این هشداری است که نمی توانید به نتایج مورد انتظار دست یابید. این بدان معنا نیست که شما باید برنامه های خود را رها کنید. ارزش این را دارد که در اعمال خود تجدید نظر کنید و دوباره تلاش کنید تا برنامه های خود را به زندگی برسانید. اغلب، یک سیارک در خواب می تواند در مورد خیانت یک عزیز یا دوست نزدیک هشدار دهد. ارزش دارد که حداکثر توجه را به این فرد داشته باشید تا از چنین اشتباهاتی جلوگیری کنید.

سیارکی که در خواب دیده می شود و با سرعت زیاد در حال حرکت است، نوید مشکلات زیادی را برای بیننده خواب می دهد. اگر این جرم آسمانی باعث ترس یا ناراحتی شما شود، این نشان دهنده حضور است مشکلات روانییا احساسات بدی که به شما اجازه آرامش و آسودگی نمی دهد.

سقوط یک سیارک در آسمان نوید ناامیدی قریب الوقوع را می دهد. حتی اگر 100% خود را بدهید، این تضمینی نیست که بتوانید به آنچه می خواهید برسید. اگر در یک دوره زمانی معین در حال انجام یک تجارت مهم هستید، باید از اجرای آن خودداری کنید، زیرا به سادگی وقت و انرژی خود را هدر خواهید داد. انفجار سیارک در خواب از ناسازگاری داخلی صحبت می کند. شما باید هوشیارانه وضعیت را ارزیابی کنید و سپس تصمیم بگیرید.

کتاب رویایی معتقد است که تعبیر معنای شهاب سنگ در خواب تا حد زیادی با خلق و خوی فرد خوابیده تعیین می شود. بدن کیهانی در خواب می تواند ترس، کنجکاوی یا لذت را برانگیزد. در انزوای باشکوه یا در شرکت هم نوع خود ظاهر می شود. این و جزئیات دیگر هنگام رمزگشایی رویا در نظر گرفته می شود.

منادی فاجعه

اگر خواب بارش شهابی را دیدید، در حقیقت باید برای هر گونه غافلگیری آماده باشید. نبی خانم وانگا در این نماد یک فجایع جهانی را دید، تقریباً پایان جهان.

کتاب رویای باطنی بارش شهابی را منادی تغییرات در مقیاس بسیار کوچکتر می داند. با این حال، رویدادهای روشن غیرقابل پیش بینی فقط روی خود رویاپرداز و حلقه نزدیک او تأثیر می گذارد.

این تنها توضیحی نیست که چرا بارش شهابی در خواب اتفاق می افتد. کتاب رویای وابسته به عشق شهوانیوعده اشتیاق ناگهانی را می دهد که شما را تحت تأثیر قرار می دهد. عشق جنون آمیز بالاتر از اقوام، دوستان، مسائل مهم و دیگر کارکردهای جامعه خواهد بود.

نشانه های خوب

اگر سقوط یک شهاب سنگ در خواب علاقه و تحسین را برانگیزد، کتاب رویای مدرنبه رویاپرداز چشم اندازهای درخشان را نوید می دهد. دوره آتی برای کارهای پرخطر مساعد است.

اگر خواب دیدید که چگونه سقوط یک شهاب سنگ باعث تخریب شدید شد، در حقیقت یک ملاقات سرنوشت ساز در انتظار شماست. شخصی در زندگی خوابیده ظاهر می شود که بعداً نقش مهمی در سرنوشت او خواهد داشت.

هنگامی که در خواب نمی توانید با چشمان خود ببینید که چگونه یک شهاب سنگ سقوط کرد ، با این وجود ، مطمئناً می دانید که این اتفاق افتاده است ، در واقعیت می توانید وضعیت مالی خود را به میزان قابل توجهی بهبود بخشید.

اگر در خواب یک شهاب سنگ درست زیر پای شما به زمین بیفتد، در حقیقت یک تاریخ فراموش نشدنی خواهید داشت. مرد بالاخره تصمیم می گیرد که از منتخب خود خواستگاری کند. یک زن این شانس را خواهد داشت که شریک زندگی آینده خود را در کسی که می شناسد تشخیص دهد.

اغلب یک شهاب سنگ در حال سقوط تغییرات بزرگی را در سرنوشت فرد خواب می بیند. به عنوان مثال، نقل مکان به شهر، کشور دیگر یا یک سفر طولانی. شگفتی‌های زیادی در انتظار خانه‌نشینان است، از جمله تغییر در فعالیت یا سبک زندگی.

تعبیر خواب هاس می گوید که چرا خواب می بینید که چگونه یک شهاب سنگ در نزدیکی سقوط کرده است. یک رویداد روشن و شاد در انتظار رویاپرداز است. شما باید زمان داشته باشید تا به طور کامل از آنچه در حال رخ دادن است لذت ببرید، زیرا خوشبختی کوتاه مدت خواهد بود. اما خاطرات خوش برای همیشه با شما خواهد ماند.

کتاب رویای پاییزی افراد تولد توضیح می دهد که وقتی یک شهاب سنگ از آسمان به زمین می افتد، رویاها چه معنایی دارند. آنچه در خواب دیدید بیانگر معنویت و تمایل شما به عرفان است. شاید شما موهبتی دارید که نیاز به توسعه دارد.

کتاب رویای رسول شمعون کنعانی شهاب سنگی در حال سقوط را مهمان گذشته می داند. رویدادهای ناخوشایند گذشته می توانند شما را به یاد خود بیاورند. از چیزی که قابل اصلاح نیست ناراحت نشوید.

جالب است بدانید که شهاب سنگ در خواب از دیدگاه روانشناسی به چه معناست. دیدن اشیاء فضایی مرموز اغلب برای کسانی اتفاق می افتد که حتی در بیداری گاهی به صورت داوطلبانه یا به دلیل اختلالات روانی ارتباط خود را با واقعیت از دست می دهند.

پیام رسان های فضایی

کتاب رویای بهاری برای افراد تولد هشدار می دهد که هر کسی که در خواب سقوط یک سیارک را ببیند به زودی از اخبار غم انگیز در مورد یکی از نزدیکان خود ناراحت می شود. خوشبختانه این شایعات تایید نخواهد شد.

اگر طبق طرح رویا، مطمئن باشید که جرم آسمانی که در خواب دیده اید یک دنباله دار است، در واقعیت خبر خیره کننده ای در انتظار شماست. اطلاعاتی که دریافت می‌کنید دنیای شما را وارونه می‌کند و به شما انگیزه می‌دهد تا خودسازی و دستاوردهای جدید را تجربه کنید.

وقتی رویای سقوط یک ستاره منحصراً باعث می شود احساسات مثبت، کتاب رویای میلر آنچه را که در خواب دید به عنوان حمایت یک قدرت برتر توضیح می دهد.


36 نظر

    خواب دیدم که یک شهاب سنگ سقوط کرد، سپس یکی دیگر، سپس موشک هایی با گاز پرواز کردند، پوسته ها افتادند، سپس هر موجودی دوتایی دوید و همه دویدند، حتی بچه ها یک خانواده کامل را دیدند، و من از طریق حیاط ها به خانه دویدم، سپس از میان باغ ها، سپس از پشت بام ها فرار کرد و از سگ ها فرار کرد، حتی یکی را به طور تصادفی کشت... دیوانه شدن از چنین رویایی.

    یک چیز درخشان از آسمان افتاد، من به تنهایی پشت در خانه دویدم و این منظره باشکوه را دیدم، در 100 متری من افتاد و معلوم شد که یک گاو نر سیاه بزرگ است، با شاخ های بزرگ، نه مانند شاخ های روی زمین. من از او فرار کردم، او همه چیز را در سر راهش خراب کرد، به مردم در ساختمان های بلند هشدار دادم، اما آنها گوش نکردند، فقط چند نفر زمانی که او نزدیک بود شروع به پنهان شدن کردند. چه فاجعه ای برای بشریت... در خوابم فکر می کردم که در شهرها و کشورهای دیگر هنوز حتی از آنچه بر زمین آمده اطلاعی ندارند.

    چرخید و پرواز کرد گلوله آتشین. همه برای تاثیرگذاری آماده شدند. او به دوردست سقوط کرد، آتش درخشید، موج ضربه ای از آن عبور کرد و بلوک های یخ از آسمان افتاد.

    برخورد دو شهاب سنگ را در آسمان دیدم. انفجار، سر و صدا ترکش ها در جهات مختلف پرواز کردند. ثانیه بعد در خانه هستم و از پنجره بیرون را نگاه می کنم. یک شهاب سنگ به سمت من پرواز می کند، پنجره را می شکند، بین پاهایم پرواز می کند، پایم را می گیرد، به دنبال آن شهاب سنگ بعدی، من یادم نمی آید که بعد چه اتفاقی افتاد، اما من را نکشت.

    او موشکی را با دستان خود پرتاب کرد (که بعداً برای آن از پلیس پنهان شد) که با یک شهاب سنگ بزرگ برخورد کرد که به زمین پرواز کرد و آن را تا حد زیادی از مدار خارج کرد. از پایان دنیا خیلی خوشحال شدم.

    در خبرها می گفتند باران آتش می بارد، اما همه به نوعی به این موضوع اهمیتی نمی دادند. من و دوست پسرم در جایی استراحت می کردیم که هوا گرم بود. اما ناگهان ناپدید شد، من به دنبال او نبودم، انگار می دانستم کجا رفته است. و سپس باران شروع به باریدن کرد، چند تکه باران در همان نزدیکی بارید. و سپس بدترین چیز شروع شد. زمین با سرعت باورنکردنی شروع به چرخش کرد. واضح بود که شب و روز روی زمین به سرعت تغییر کرد. از رویا، مردم گفتند که همه چیز توسط خورشید ترتیب داده شده است. به همین دلیل، من آنقدر خورشید را دوست نداشتم، فکر می کردم که فقط یک جرم آسمانی درخشان است، که نمی تواند آسیبی ایجاد کند. ناگهان یکی گفت که باید به هتل برویم. و دوباره باران آتشین شروع شد، سرم را بلند کردم و در همین لحظه تکه ای از باران ساعدم را سوزاند. هیچ دردی حس نکردم اما هنوز گرما رو حس میکردم. محل درد را با کف دستم پوشاندم و به سمت هتل دویدیم. وارد اتاق شدیم اما تنها مبلمان آنجا یک میز، یک صندلی راحتی و یک مبل بود. به بالکن رفتم و از آن حیاط خانه ام را دیدم. یکی در همان نزدیکی افتاد و یک موج شوک از آن بیرون آمد. دویدم داخل خانه و سرم را بلند کردم و سقف پر از سوراخ بود. من ترسیدم و به دوستانم دستور دادم که برای محافظت همه وسایل خانه را برگردانند. ناگهان بارانی آتشین از بالای هتل می گذرد. با دوستانم میز را برگرداندم و زیر آن پنهان شدم. این چرخش دوباره شروع شد. وقتی زیر میز بودم این را از پنجره دیدم. یک ترکش درست کنارم افتاد، اما آسیبی به من نرسید و میز ضربه را خورد. ناگهان مرد جوانم دستش را به من داد. و ما خود را در مکانی کاملا متفاوت یافتیم. در فلان فروشگاه اما کسی آنجا نبود. مرد جوان به من گفت هر آنچه را که لازم دارم بردار. در راه خروج منتظرت هستم من هر چیزی را که لازم داشتم برداشتم و همه را مجانی گرفتم. بیرون رفتم و دوست پسرم بسته ها را گرفت که ناگهان یکی اسمم را فریاد زد، برگشتم و دوستانی را که همراهم بودند دیدم. دوست پسرم گفت بیرون منتظر می ماند. سرمو تکون دادم. و دوستانم به سمت من آمدند و شروع کردند به فریاد زدن چیزی مانند: چرا پیش ما نماندی، ما به نوعی آن مکان وحشتناک را ترک کردیم. ولی من به هیچی گوش نکردم و بعد به یاد آوردم که فروشگاهی که مواد غذایی را در آن تهیه کردم، فروشگاه دوستانم بود. من به آنها چیزی نگفتم. و او غذا را به عنوان غرامت گرفت. این چیزی بود که من فکر کردم، سپس برای دوستانم آرزوی موفقیت کردم و عذرخواهی کردم. که آنها نیز خداحافظی کردند و همچنین از رفتار خود عذرخواهی کردند. بیرون رفتم، زنی به ملاقاتم آمد و گفت: چند وقت است اینجا هستی؟ من جواب دادم نه از او پرسیدم تا فلان منطقه چقدر راه است؟ او گفت که به آنجا بپیچ و همه اینها جایی است که تو زندگی می کنی. گفتم خیلی ممنون. و او: همه چیز خوب است، این فقط یک رویا است. و برای شما بهترین ها را آرزو کردم. و به سمت در خروجی حرکت کردم. دوست پسرم اومد بیرون و بغلم کرد و به سمت خونه راه افتادیم.

    نه چندان دور از خانه ایستاده بودم که ناگهان زلزله خروشانی آمد، برگشتم و گلوله آتش بزرگی از آسمان به پرواز درآمد. و توپ به زمین می خورد! غرش، جیغ، سر و صدا! سپس به محل برخورد رفتم، خطوط ضربه شکست خورده را به صورت عمودی و افقی، با ضربدر دیدم!

    آناتولی:

    اولین شهاب سنگ از آسمان سقوط کرد و برخورد کرد خانه قدیمیبا شکستن آن از وسط، و در همان زمان تشکیل یک دهانه در زمین، دومی بسیار بیشتر پرواز کرد و رنگ سنگ بسیار قهوه ای بود و بسیار شبیه به اندازه شهاب سنگ اول (شن سرباره) بود. از اتوبوس فراتر رفت

    والنتینا:

    خواب زیر را دیدم: یک اردوگاه کودکان، یک اتاق با هوای آزاد، درختان بلندی در اطراف ما بود، همه خواب بودند و ناگهان بارش شهابی شروع شد، ابتدا کسی نگران نشد، انگار این اولین بار نیست و همه فکر می کردند که تاثیری بر ما نخواهد گذاشت. اما در نهایت، باران شروع به باریدن روی درختان کرد و آنها را سوزاند، خاکستر درست روی ما ریخت، ما خود را با پتو پوشاندیم تا نسوخته باشیم، اما این کمکی نکرد، حتی بدتر شد. بعد تخلیه بچه ها شروع شده بود، به اتاق دیگری دویدم تا لباس گرم بپوشم و نسوزم، فکر می کردم بعدش چه اتفاقی می افتد، اما افسوس که از خواب بیدار شدم.

    من چنین خوابی دیدم. تصادف کردم، از ماشین واژگون شده پیاده شدم و زمستان بود. بعد طوری راه رفتم که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و ناگهان تابستان آمد و یک روز آفتابی. سمت چپ من زمینی با چمن سبز بود و سمت راستم جاده ای هموار. در امتداد پیاده رو پشت جاده، زمین دیگری با چمن سبز وجود داشت و در پشت آن یک دریاچه آبی بود. آسمان آبی و صاف بود، حتی یک ابر نبود. ناگهان متوجه دو اجرام آسمانی شدم که در آن نزدیکی پرواز می کردند. ابتدا فکر کردم دو هواپیما هستند، اما بعد متوجه شدم که آنها شهاب سنگ هستند. یکی بر فراز افق پرواز کرد و دیگری در دریاچه ای عظیم افتاد. یک انفجار و یک ابر خاکستری بود. روی زمین افتادم و ترسیدم اما فرار نکردم. فکر کردم برای تنها نژاد هوشمند جهان (احتمالا) با حیوانات چه اتفاقی می افتد، و ناگهان یک ابر خاکستری از غبار در نزدیکی محل برخورد ظاهر شد و یک موج انفجار ظاهر شد و متوجه شدم - همه چیز مرگ بود. به این فکر کردم که بعد از مرگ چه چیزی در انتظارم است. موج انفجار به من رسید و من احساس درد کردم و ناگهان از خواب بیدار شدم. سقف من سبک است و فکر می کردم در بهشت ​​هستم و بعد متوجه شدم که این یک رویا است.

    در روستوف-آن-دون هم تیرهای چراغ و هم فتا مورگانا داشتیم و من هم می خواستم آن را ببینم. و درست روز بعد چنین خوابی دیدم. یک شهاب سنگ سقوط کرد و من در کل شوکه شدم، اما خوشحال شدم! رویای من به حقیقت پیوست! شهاب سنگ ها به نوعی سبز بودند. پس از 5 دقیقه، چنین شهاب سنگی پرواز کرد. علاوه بر این، شهاب سنگ در شب سقوط کرد، نه در روز. خلاصه یه رویای عالی من تعجب می کنم این برای چیست!؟

    روی بالکن ایستادم و سیگار می کشیدم. و من به ستاره های آسمان نگاه می کنم. من همچنین تعجب کردم که ستاره ها در طول روز به وضوح قابل مشاهده بودند، سپس آنها رنگ خود را به یاسی تغییر دادند و من با یکی از دوستانم به خیابان دویدم. ایستادند و تماشا کردند. و اولین سنگ بر دوستم افتاد و او کشته شد. من شروع به فرار از این شهاب سنگ ها کردم و وقتی متوقف شدم، کشته شدم. و من روح شدم و من به خانه ای رسیدم که در آن بزرگ شدم. دوستان من ایستاده اند و اخبار را تماشا می کنند. و محل کار تخریب شده را نشان دادند و وزیرم می گوید من آنجا کار کردم. و اینکه چیزی از شهر ما نمانده بود، همه چیز از روی زمین محو شد. و بعد با ترس از خواب بیدار شدم.

    ولادیمیر:

    در خواب می بینم که در میامی آفتابی پرسه می زنم ، با بچه ها معاشرت می کنم ، یکی از آشنایان سگش را برای پیاده روی از خانه بیرون می گذارد ، او دائماً مرا آزار می دهد و من سعی می کردم در صورت گاز گرفتن او را لمس نکنم. چه کسی می داند، ناگهان روز به غروب تبدیل شد، دوباره به آسمان نگاه کردم و یک گلوله آتشین به اندازه ماه دیدم و اول نفهمیدم کجا می روم، همه وحشت کردند و به جهات مختلف دویدند. به یاد آوردم که من خانواده ای دارم و باید به آنها برسم، در مورد مکان مناسبی برای پنهان شدن توافق کردم و صاحب خانه را ترک کردم و دوباره به بالا نگاه کردم و متوجه شدم که یک شهاب سنگ با دم آتشین در حال سقوط به زمین است. با تمام توانش شروع به دویدن به سوی خانواده من کرد. در طول مسیر، من می بینم که برخی از مردم با استفاده از بولدوزر، آسفالت را از روی زمین جدا می کنند. ناگهان ماشین سفیداو پشت سر من سوار شد، اول فکر کردم که برای بردن من آمده است، اما نه، ایستاد، در باز شد و دختر حامله ای سرش را بیرون آورد، حالش بد شد، استفراغ می کرد. گفتم کمک می‌کنم او را به زایشگاه ببرم و او پاسخ داد: نه برو! از یک کابوس بیدار شدم.

    با معجزه ای به سن پترزبورگ رسیدم. داشتم تو خیابون راه میرفتم به آسمون نگاه میکردم یه چیزی داشت میریزه. به دوستم گفتم یک شهاب سنگ در حال سقوط است و زیباست. سپس چنین انفجاری رخ داد که از یک سلاح هسته ای و یک جریان بیرون ریخت آب سرد، او از ما دور بود. به همین دلیل مدت زیادی دویدیم، اما زمانی برای پیاده روی نداشتیم.

    خواب دیدم که با دختری روی تاب تاب می‌خوردم و ناگهان به آسمان نگاه کردم و دیدم که یک شهاب سنگ قرمز روشن به زمین می‌افتد، سپس همه شروع به فرار از جایی در جهات مختلف کردند و هنوز یک برق درخشان وجود داشت. در نهایت به سلامت از خواب بیدار شدم.

    من 3 خواب در مورد یک شهاب سنگ دیدم. اولی خیلی خارق العاده بود دومی یک ماه پیش بود. من 10 ساله هستم و در یک شب تاریک با برادرم دانیل (16 ساله) در یک فضای سبز بازی می کردم. ناگهان یک شهاب سنگ در آسمان چرخید و سپس به سمت ما پرواز کرد و ما دویدیم. شهاب سنگی شبیه به کارتون Gigantika. فقط سقوط کرد و حتی هیچ انفجاری هم در کار نبود. برادرم به سرعت شروع کرد به آموزش آنچه که یک دانش آموز کلاس نهم باید بداند. سپس شروع به زنده ماندن کردم، در اطراف گاراژها دویدم، موجوداتی مانند سگ در پوست انسان مرا تعقیب می کردند. سپس بهترین دوستم را دیدم و او گفت: همین الان پیش من بیا. من موافقت کردم. رویای سوم مادرم مرا به شهر خاباروفسک به آسایشگاه برد. ناگهان متوجه گروهی شدم که در آن مشغول رقصیدن بودم. مرا با خود بردند و به خانه ام رفتند. کسی در آپارتمان نبود. به من گفتند بروم بیرون، پسری از گروهم همراهم بود و پشت گاراژ ندیدم که شهاب سنگی سقوط کرده باشد، اما می دانستم که او بود. دویدم داخل خونه ولی چیزی نشد. سپس پس از مدتی اقیانوسی با دایناسور زیر آب که در آنجا شنا می کرد ظاهر شد و بار دیگر ما آن را دیدیم، یک شهاب سنگ با سرعت زیاد درست داخل پنجره ها سقوط کرد. انفجار هم نبود ولی زلزله بود.

    خواب دیدم همه در مورد پایان دنیا صحبت می کنند، روز اول یک زنگ خطر اشتباه بود، فقط شهاب سنگ های کوچک سقوط کردند، روز دوم همه شهاب سنگ های کوچک ناپدید شدند زیرا توسط یک سیارک بزرگ جذب شدند، اما همه چیز درست شد و روی زمین نیفتاد، زمین دور یک دورش چرخید و پرواز کرد.

    در خانه نشسته بودم، ناگهان بلند شدم و به سمت پنجره رفتم، از قبل برف در خیابان آمده بود، هوا تاریک بود، و سپس یک شهاب سنگ در آسمان پرواز کرد و کیلومترها پشت جنگل افتاد. 5 و موج شیشه‌های خانه را شکست، می‌خواستم بروم آنجا و نگاه کنم، اما بعد یک هلیکوپتر با نورافکن پرواز کرد و آن را به آن معدن پرتاب کرد، ستونی از دود بود، چیزی مشخص نبود، نمی‌دانم چه برای بود؟

    در آپارتمانم (در طبقه آخر) از پنجره 10 متری توده ای از شهاب سنگ ها را دیدم که همراه با دود سیاه در حال سقوط بودند، دویدم تا به خانواده ام بگویم که به طبقه دوم بروند، اما به نوعی به خیابان رسیدیم. و دیدم که به سمت شهاب سنگ ما پرواز می کند، آنها به سمت خانه دویدند، اما ناپدید شد و دود سیاه غلیظی در افق باقی ماند.

    آناستازیا:

    همین اواخر خواب دیدم که شهاب سنگی را دیدم که بی صدا از آسمان در حال سقوط بود و در حالی که در حال پرواز بود سعی کردم تا آنجا که ممکن است بدوم و در جایی پنهان شوم، صدا را شنیدم و متوجه شدم که شهاب سنگ سقوط کرده است و این موج را احساس کردم. سپس به دنبال آن یکی دیگر سقوط کرد. اما بعد از آن ساکت شد، انگار همه فهمیدند چه اتفاقی افتاده است. فقط یک احساس اضطراب شدید وجود داشت. من دوست ندارم این را در واقعیت ببینم و احساس کنم. به طور کلی، من تمام رویاهایی را که در اینجا منتشر شده بود خواندم و هنگام خواندن آنها این احساس را داشتم که اینها رویا نیستند، بلکه داستان افرادی از زندگی های گذشته درباره یک شهاب سنگ و پایان جهان هستند. انگار همه این افراد یک داستان را تعریف می‌کنند، اما در مکان‌های مختلف، در شهرهای مختلف، انگار در آن‌ها بوده است. زندگی گذشته. با این حال، من به زندگی های گذشته اعتقاد دارم، و اگر روی رویاها تمرکز نکنید، چه می شود اگر قبلاً این اتفاق افتاده باشد و مردم همه آن را با چشمان خود ببینند، و یک رویا فقط یادآور این موضوع است.

کارشناسان ما به شما کمک می کنند تا دریابید که چرا در خواب سیارک دیده اید، کافی است رویای خود را به شکل زیر بنویسید تا تعبیر کنند اگر این نماد را در خواب دیدید، چه تعبیری دارد. آن را امتحان کنید!

    سلام من خواب دیدم که یک سیارک با سرعت زیاد در حال پرواز است، خیلی بزرگ بود، سپس به زمین برخورد کرد و امواج شروع به پخش شدن روی زمین کردند، از خواب بیدار شدم و خیلی ترسیدم، روز جمعه خواب دیدم. پیشاپیش ممنون

    خواب 2 سیارک عظیم را دیدم که یکی پس از دیگری به قدری نزدیک به زمین پرواز می کردند که سطح آنها قابل مشاهده بود، اما اولی ناگهان با نور درخشان چشمک زد و ناپدید شد و دومی از کنار زمین گذشت و سقوط نکرد.

    یا شهاب سنگ یا دنباله دار... مستقیم از آسمان به زمین افتاد و در آسمان شب اثر درخشان و عظیمی از خود به جای گذاشت... قرار بود مثل همیشه در آمریکا جایی بیفتد، اما همه منتظر بودند. موج از دقیقه به دقیقه... به زودی آب در خیابان ها شروع به بالا آمدن کرد، اما نه برای مدت طولانی... به زودی شروع به فروکش کرد... شهاب سنگ عظیم در صبح تأثیر واضحی بر جای گذاشت.

    سلام شب یکشنبه تا دوشنبه خواب یک بارش شهاب سنگ را در شهرمان دیدم که تقریباً در مرکز شهر پیدا کردم و تا خانه من رفت و به طور دوره ای ساختمان ها را ویران کرد و به خانه نزدیک شدم متوجه شدم که همچنین توسط شهاب سنگ ها از بین رفته بود، خوشبختانه در آن لحظه کسی در خانه نبود، پس از آن من و خانواده و سگم به آپارتمان دیگری (آن طرف شهر) رفتیم، هیچ ترس و هیجانی در طول همه چیز وجود نداشت. اتفاق می افتد.

    خواب دیدم که به ساحل دریا نزدیک شدم و سیارکی را دیدم که بالای آب آویزان شده بود که طبق پیش بینی ها قرار بود از نزدیک زمین بگذرد. در ابتدا کمی ترسناک بود که ممکن است سقوط کند، اما بعد تماشای او جالب شد. این سیارک مانند یک آهنربا چشم را به خود جلب کرد.

    من در حیاط خانه‌ام ایستاده‌ام، برقی را در آسمان می‌بینم، با دوستم از ورودی به حیاط خلوت می‌گذرم و در آسمان یک شهاب‌سنگ عظیم به رنگ ماه را می‌بینم که به سمت زمین می‌رود. ناگهان شهاب‌سنگ‌های کوچک شروع به سقوط می‌کنند، صدا، انفجار، انفجار وجود دارد. شهاب‌سنگ‌های در حال سقوط بزرگ‌تر می‌شوند، ما وارد ورودی می‌شویم و می‌ترسیم بیرون بیاییم، اما می‌دانیم که باید فرار کنیم وگرنه زیر آوار ساختمان پنج طبقه غرق خواهیم شد. ما به خیابان می رویم و در حال حاضر بلوک های عظیمی از سنگ ها روی زمین پرواز می کنند ..... از خواب بیدار شدم.

    سلام خواب اینگونه بود: شب با دوستانم در یک مزرعه قدم می زدم، آسمان پرستاره بود... و سیارک های بزرگ به سمت ما پرواز می کردند، آنها در ارتفاعی تکه تکه شدند و ما مجبور شدیم! طفره رفتن و طناب زدن برای اینکه مورد اصابت سیارک قرار نگیرید، گرچه شب بود، رویا رنگارنگ و درخشان بود.

    شب روی بالکن ایستادم، بیرون زمستان بود. متوجه شدم که مردم می دوند و به آسمان نگاه می کنند. من هم آنجا را نگاه کردم. یک شهاب سنگ بزرگ مانند یک سنگ بزرگ، کمی مستطیل به زمین پرواز کرد. در یک نقطه، من فکر کردم که آن پرواز خواهد کرد - بالاخره هیچ نشانه ای از تماس با جو وجود نداشت (نه دمی مانند دنباله دار، هیچ آتشی از هر نوع) فقط یک بلوک بزرگ به سمت زمین پرواز می کرد. اما پس از آن غوغایی دنبال شد و زمین "لرزید" و من دیدم که مقدار زیادی زمین به صورت موجی از جایی که با زمین تماس پیدا می کند بالا می آید. به اتاق برگشتم و به یک نفر گفتم: "بچه ها، ما لعنت کردیم." در آن لحظه نه دخترم و نه شوهرم همراهم نبودند. از این رو از اینکه نزدیک آنها نبودم بسیار پشیمان شدم. من شروع به درخواست از خدا کردم که از کودک محافظت کند (اگرچه من به ویژه مذهبی نیستم). و بعد همه چیز متوقف شد. خودم را در خیابان دیدم، دیگر روز شده بود. اما همه چیز به نوعی اشتباه بود، مردم مانند من روی زمین راه نمی‌رفتند. برای چند دقیقه همه چیز وارونه شد و بعد همه چیز سر جای خودش قرار گرفت.

    من خواب یک سیارک غول پیکر را دیدم که تقریباً تمام آسمان را پوشانده بود، حتی می‌توانستید سطح عظیم سیارک را ببینید، به آرامی پرواز می‌کرد، من کاملا آرام آن را تماشا کردم، سپس خودم را دیدم که در خیابان در اطراف خانه‌ای در روستا قدم می‌زنم. من در مورد چیزی به دختری رسیدم و با او صحبت کردم و ناگهان فرار کردم یا خودم را در خانه دیدم، شروع کردم به نگرانی در مورد خانواده و اقوامم، احساس ناخوشایندی وجود داشت، چیزی برای آنها فریاد زدم، سعی کردم آنها را بیرون بیاورم یا پنهان کنم. آنها، و لحظه بعد دیدم توده ای از سنگ و آوار درست روی من افتاد، اما به دلایلی نترسیدم، پس من... انگار بالای زمین بودم و دو انبوه آوار در حال پرواز را دیدم. من از این سیارک فهمیدم، آنها پراکنده شدند و به طور منظم روی زمین افتادند، سپس قسمت بعدی، در جای این زباله ها نوعی غول دیدم، به دلایلی شبیه بتمن)) غول پیکر مانند یک سیکلوپ و بیرون از گوشه در چشمانم کسی را دیدم که دست غول پیکری نیز در دستش داشت کپی کوچکی از این غول نامفهوم شبیه بتمن را خفه می‌کرد، تا این غول در اثر خفگی مرد، آنقدر خفه می‌کردند و چنان احساس عجیبی به من دست می‌داد که انگار دست من بود. احساس کردم روی شانه این موجود غیرقابل درک نشسته ام که با خفه کردن این غول به او کمک کردم، سپس از خواب بیدار شدم (((

    ظهر بخیر من بیش از 1 سال پیش خواب دیدم. چند نفر مرا به سمت دستگاهی بردند که شبیه ترمینال بود. پرسیدم این چیست؟ آنها پاسخ دادند که این ماشین زمان است و من می توانم گذشته را ببینم. من تاریخ 01/01/2013 را وارد کردم و سیاره خود را روی صفحه دیدم. وارد 01/01/2014، دوباره سیارات. 1394/01/01 به جای سیاره خورشید را دیدم ولی کم نور می درخشید. پرسیدم چی؟ خورشید سرد شده است؟، آنها به من پاسخ دادند که این زمین است. سپس شروع کردم به وارد کردن تاریخ ها به ترتیب معکوس، 12/01/2014 - سیاره سوزان، 11/01/2014 - زمین معمولی، 11/02. 2014 - سیاره در حال سوختن. سپس رویا تغییر می کند، من در حیاط خود هستم، هوا ابری است، گرم. من در کراسنودار زندگی می کنم. پس این برای من عادی است. بعدازظهر است، ساعت 5 بعدازظهر، ناگهان نور درخشانی در آسمان ابری می تابد، سپس یک سیارک عظیم از میان ابرها پرواز می کند و دنباله ای از آتش را دنبال می کند. فراتر از افق می افتد و از آن دور می شود موج عظیمآتش دارم میسوزم

    من دیدم که چگونه سیارک در نزدیکی من به زمین افتاد و پس از آن یک موج ضربه ای شروع شد و رهگذران شروع به دمیدن در هوا کردند و من به درختی چسبیده بودم و همسر سابقم به پشتم چسبیده بود. نگه داشتیم

    یک سیارک عظیم بر فراز زمین در حال پرواز بود که تمام آسمان عصر را با درخشش خود - از رنگ های نئون طلایی تا تمشک-بورگوندی - روشن کرد. همه ساکنان زمین احساس ترس کردند، اما این اطمینان وجود داشت که هیچ اتفاقی برای زمین نخواهد افتاد. سیارک بسیار پایین بر فراز خانه ها، به صورت دایره ای پرواز کرد، سپس سرعت خود را کاهش داد و به اقیانوس افتاد (که به دلایلی نزدیک خانه من نیز بود)

    سلام! خواب دیدم که با دختری (به نظر می رسد خواهر بزرگترم) به خیابان خود در کنار کوچه می روم. و ناگهان در سمت چپ من در آسمان، خورشید ناگهان چیزی را پوشاند (احتمالاً یک ماه گرفتگی) و تاریک شد، سپس روبروی من در آسمان چیزی شبیه دریچه باز شد و ستاره ها نمایان شدند و در دوردست شهاب سنگ ها (سیارک ها) سقوط قابل مشاهده به زودی چیزی منفجر شد و زمین لرزید، ما ترسیدیم و به سمت آن انفجار دویدیم تا به خانه برسیم. اما بعد انگار یک شهاب سنگ در راه ما افتاد و منفجر شد، آتش زیاد بود، ما به عقب فرار کردیم، خیلی ترسناک بود و شهاب سنگ ها به دنبال ما افتادند. و این همه...

    من و مادرم داشتیم از مغازه برمی گشتیم، و وقتی در حیاط بودیم، ایستادم و به سیارکی که از آسمان به زمین افتاد نگاه کردم، در حال چرخش بود. به مامانم نشونش دادم و تازه شروع کردیم به دیدنش. او در حدود یک کیلومتری خانه ما افتاد و وقتی تکه های آتشین چیزی پرواز کرد، از خواب بیدار شدم. یک ماه پیش خوابی دیدم که ماه در اثر برخورد با مریخ منفجر شد و تکه هایی به زمین پرواز کردند. اما باز هم تکه ها به من نمی رسند و بیدار می شوم.

    در خواب، نزدیک کوهی قدم می زدم، عصر بود، ستاره ها در آسمان می درخشیدند، وقتی به آسمان نگاه کردم یک ستاره زرد بسیار درخشان دیدم، ابتدا فقط می درخشید و این مرا مجذوب خود کرد، اما بعد شروع به سقوط کرد، نه فقط سقوط، بلکه شروع به نزدیک شدن به زمین کرد، در آن زمان (معلوم نیست چرا) روز بود، و در لحظه ای که سیارک سقوط کرد، من و چند نفر دیگر موفق شدیم پشت یک تپه کوچک برویم. قابل توجه است که حداقل یک موج ضربه ای وجود داشت، اما با توجه به اندازه سیارک، بسیار کوچک بود، بیشتر به نظر می رسید که یک باد شدید وجود داشته باشد، همچنین، دو هفته قبل، خواب دیدم که ماه منفجر شد. و قطعات آن نیز به سمت زمین پرواز کردند، اما مطلقاً هیچ نیروی ضربه ای وجود نداشت، گویی آنها به سادگی از بلندی سنگ پرتاب می کردند.

    خواب دیدم که من و دوستم در بشقاب به داخل پرواز کردیم فضای باز. از کنار ستاره‌هایی که شبیه تکه‌های یخ بودند عبور کردیم. ناگهان دیدیم که در حال پرواز به سمت سیارکی هستیم که در حال پرواز به سمت زمین بود. لحظه ای قبل از عبور از سیارک، باران روی ما بارید. وقتی از میان سیارک روی صفحه پرواز کردیم، به تدریج شروع به فرود از فضا به زمین کردیم و من موفق شدم با دستانم دو ستاره را بگیرم. اما زمانی که با آنها به خانه پرواز کردم، آنها در کف دستم ذوب شدند.

    سلام.رویا-من در طول روز در ساحل تنها هستم (یک ساحل شیبدار 2 متری از تخته سنگ های کوچک، سپس علف) با مقداری آب کوچک، شبیه به ماهیگیری، آسمان آبییک سیارک بزرگ (نه یک شهاب سنگ) از راست به چپ به رنگ خاکستری یا نقره ای در حال پرواز بود و دنباله آن یک دنباله کوچک سفید رنگ (نه آتشین) بود. به نظر می رسد که در خواب چندین مورد از آنها (سیارک ها) وجود داشته است، به نظر می رسد که یکی از آنها در آب افتاده و باعث پاشیدن آب شده و به من نرسیده است، اما یکی را جلوی چشمانم به یاد دارم.

    یک سیارک در نزدیکی شهر ما سقوط می کند. همه در هراس هستند و سعی می کنند هر چه سریعتر فرار کنند. من برای نجات خانواده ام به خانه فرار می کنم، متوجه می شوم که همه ما اکنون خواهیم مرد، اما امید بسیار کمی وجود دارد...

    ظهر بخیر
    خواب دیدم از تلویزیون پخش شد که یک سیارک به سمت زمین پرواز می کند و برخوردش دقیقا ساعت 8 شب اتفاق می افتد، من و مادرم با هم صحبت کردیم که چه کار کنیم، زیرا این سیارک قرار بود همه چیز روی زمین را بکشد، در نهایت ما به این نتیجه رسیدم که همه چیز به این بستگی دارد که کجا بیفتد، روز طبق معمول گذشت، حتی سیارک را فراموش کردم، اما بعد سرم را به سمت ساعت چرخاندم و ساعت را دیدم 7:45 است، سپس متوجه شدم که فقط کمی تا سقوط باقی مانده بود، به بالکن رفتم، سرم را بالا گرفتم و دیدم که تکه کوچکی از آسمان قرمز است و در مرکز خود سیارک قرار دارد، سیارک در حال نزدیک تر شدن است. و نزدیکتر، سعی کردم بفهمم کجا می افتد، اما بعد دیدم که به صورت مماس، نسبت به جو زمین می گذرد، سپس به شدت، انگار که او از بالای زمین به فضا بلند شد و عبور او از کنار زمین را تماشا کردم. فکری را در سرم به یاد بیاور، حتی اگر نیروی گرانش او را به داخل نکشاند، سیارک همچنان لایه های بالایی جو را لمس کرد و شروع به فروپاشی کرد تا اینکه کاملاً فرو ریخت، پس از همه اینها، ترس ظاهر شد، اگرچه در تمام خواب من تجربه اش نکردم

    در خواب دیدم که چگونه یک سیارک آتشین به روستای همسایه پرواز می کند و انفجاری مهیب رخ داد و قطعات آتشین روی من و خواهرم و دوست پسرش در خیابان افتادند، اما من موفق شدم خود را با یک تخته عریض بپوشانم. به من بزن و بعد صدای معشوق به من می گوید که برو داخل ورودی و من خود را نجات دادم

    ظهر بخیر امروز خواب دیدم که چگونه در یک ساختمان هستم. افراد دیگری هم آنجا بودند. ما تحت مراقبت بودیم و اجازه خروج نداشتیم. با معجزه ای با چند نفر از آنجا خارج شدیم. به خیابان دوید هیچ خانه یا افراد دیگری در اطراف وجود ندارد. جنگل ها، مزارع، جاده ها. و همه هجوم آوردند تا به میان آوارهای پراکنده بروند، و من ریشه دار ایستادم و به آسمان نگاه کردم و آنجا یک شهاب سنگ بسیار بزرگ با سرعتی سرسام آور به سمت زمین پرواز کرد... سقوط کرد و موجی از آن شکل گرفت. که همه چیز اطراف را پوشانده بود. او نزدیک و نزدیکتر می شد، ایستادم و فکر کردم، حالا نمی خواهم بمیرم، منتظر بودم تمام شود، اما مرا پوشاند...

    سلام. من خودم را در رودخانه می بینم، نمی توانم بگویم که آب شفاف است. دارم چیزی می شوم، علف سبزی در ساحل است، انگار تابستان است. احساس می کنم چیزی بالای سرم حرکت می کند. و من می فهمم، و می بینم که یک سیارک است، به آرامی، انگار که در کنار آن شناور است. احساس ترس و ترس از اینکه اتفاق وحشتناکی در شرف وقوع است...

    یک سیارک گرد در حال سوختن از آسمان به سمت خانه ای که من قبلاً در آن بودم پرواز کرد، ترسناک بود و من دویدم تا در مورد آن به همه هشدار دهم، فقط نیمی از ساختمان را ویران کرد، اما به طور کامل سقوط نکرد، اما به نصف گیر کرد

در خواب، یک ستاره دنباله دار یا یک جسم کیهانی دیگر ممکن است قبل از یک رویداد مهم یا به خصوص شادی آور ظاهر شود. کتاب رویا با جزئیات به شما می گوید که چرا در مورد یک مهمان از فضای بیرونی خواب می بینید.

چرا در خواب دنباله دار می بینید؟

یک مهمان کیهانی دنباله دار، یک ستاره دنباله دار، که در خواب بر روی بیننده سقوط می کند، نه تنها خبرهای خوشایند، بلکه کاملاً خیره کننده را به او نوید می دهد. اطلاعات آنقدر قدرتمند و مرتبط خواهد بود که به سادگی کل زندگی فرد خواب را تغییر می دهد. او برای خودسازی، خودشناسی و خودسازی آماده خواهد بود. یک فرد الهام گرفته، با الهام از موفقیت‌های خود و با آموختن راز جهان، می‌تواند کوه‌ها را جابجا کند و رودخانه‌ها را برگرداند، اگر کسی پره در چرخ‌هایش نگذارد.

اگر اتفاقاً دنباله‌داری را دیدید که با سرعتی سرسام‌آور در آسمان حرکت می‌کند، نمی‌توان چنین دیدی را خوب نامید، زیرا نوید قحطی، جنگ، ویرانی و هرج و مرج عمومی را می‌دهد. و اگر او بین ستاره ها مانور دهد، باید منتظر مرگ سریع باشیم خویشاوند نزدیک. هنگامی که یک دنباله دار با سرعت کامل به زمین می افتد و همه موجودات زنده را می کشد و شهرها را ویران می کند، رویاپرداز باید فقر را تجربه کند، زیرا وضعیت مالی او به شدت بدتر می شود.

چرا خواب ماهواره می بینید؟

اگر در خواب دیدید که یک ماهواره زمین مصنوعی در آسمان پرواز می کند و چشمک می زند، به زودی رویاپرداز پشتیبانی قدرتمندی از بیرون دریافت خواهد کرد. لزومی ندارد که این کمک از سوی مردم باشد. این امکان وجود دارد که او هوش عالیبه رویاپرداز توجه کرد و به هر طریق ممکن در تجارت و همچنین در زندگی به او کمک خواهد کرد.

اگر خواب دیدی ماهواره طبیعیهر سیاره ای، به عنوان مثال، مشتری، این بدان معنی است که رویاپرداز در نهایت جفت روح خود را پیدا می کند و در ازدواج بسیار خوشحال خواهد شد. همچنین ممکن است فرد خوابیده دوست جدیدی داشته باشد که هرگز به او خیانت نمی کند، نمی فروشد یا ناامید می کند. هنگامی که یک ماهواره مدار خود را ترک می کند و به زمین می افتد و دهانه ای چشمگیر بر روی سطح خود می گذارد، چنین دیدی زمان های دشواری را برای فرد خواب پیش بینی می کند که دوستان قابل اعتماد به او کمک می کنند زنده بماند.

چرا در خواب یک سیارک می بینید؟

هرکسی که در خواب یک سیارک می بیند، نباید ناراحت شود: این جرم آسمانی نماد موفقیت و منادی چشم اندازهای باز است. رویای بسیار مطلوب خوابی است که در آن بیننده روی یک سیارک می نشیند و در کهکشان روی آن سفر می کند. اگر فردی تکه ای از یک سیارک را در دستان خود نگه دارد، به این معنی است که تمام ایده های او، حتی احمقانه ترین آنها، زنده می شوند و با موفقیت اجرا می شوند.

سقوط یک سیارک منادی ناامیدی های آینده است، و اگر با سرعت فوق العاده بالا پرواز کند، باید منتظر مشکلاتی باشید که به زودی در آن به وجود می آیند. مسیر زندگی. هنگامی که یک بدن کیهانی در فاصله ای نه چندان دور از رویاپرداز می افتد، این پیش بینی یک ملاقات اولیه با شخصی است که می توانید با خیال راحت سرنوشت خود را با او مرتبط کنید. سیارکی که در حال پرواز است، اما سقوط نمی کند، نوید یک حرکت سریع به محل زندگی جدید را می دهد. تماشای حرکت یک سیارک در خواب به معنای سفر یا سفر طولانی است. اگر یک جسم کیهانی قبل از رسیدن به زمین منفجر شد، باید به دقت فکر کنید و تمام تصمیمات خود را بسنجید.

چرا خواب شهاب سنگ می بینید؟

هر جرم آسمانی که در خواب ببینید می تواند احساسات متناقضی ایجاد کند. شهاب سنگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. از چنین دیدی، رویاپرداز می تواند هم لذت وصف ناپذیر و هم ترس بدوی را تجربه کند. به طور طبیعی، برای رمزگشایی صحیح یک رویا، باید هم وضعیت عاطفی و هم احساسات عمومی فرد خوابیده را در نظر گرفت.

چه زمانی شهاب سنگ سقوط کردهعلاقه بیننده را برمی انگیزد، این اولین نشانه ای است که حتی مخاطره آمیزترین اقدامات او موفقیت آمیز خواهد بود و هیچ عارضه ای ایجاد نخواهد کرد. اگر یک شهاب سنگ هنگام سقوط یک خانه یا کل شهر را ویران کند ، به زودی رویاپرداز با شخصی ملاقات می کند که تأثیر زیادی در سرنوشت او خواهد داشت.

با اطمینان از سقوط یک شهاب سنگ، اما ندیدن آن - نشانه خوب. این نوید یک تغییر جدی را می دهد وضعیت مالی. سقوط یک شهاب سنگ زیر پای شما پیشگویی از یک تاریخ عاشقانه است و اگر در جایی نزدیک باشد، به زودی یک رویداد روشن و شاد در زندگی فرد خواب رخ می دهد. بارش شهابی تغییراتی را در زندگی پیش بینی می کند، اما به گفته فالگیر بلغاری وانگا، چنین دیدی نوید یک فاجعه جهانی در سطح پایان جهان را به سیاره زمین می دهد.

چرا خواب ماشین می بینید؟

دیدن ماشین در تمام شکوهش در واقعیت کار آسانی نیست، زیرا فوراً می سوزد و تنها اثری از خود به جای می گذارد. اما در رویا همه چیز ممکن است. بنابراین، با دیدن یک ماشین طلایی رنگ، در واقعیت شانس دریافت ارث وجود دارد و این یک شگفتی کامل برای بیننده خواهد بود. یک ماشین نقره ای خرید یک ماشین جدید را به تصویر می کشد. حدس زدن رنگ آن سخت نیست - نقره ای متالیک. گلوله آتشینی که علامت قرمزی در آسمان به جا می گذارد، منادی بیماری است و گلوله سبز، منادی بی پولی است.

اگر ماشین خیلی سریع پرواز می کند و هیچ اثری از پرواز آن باقی نمانده است، این خیلی نیست نشانه خوب. چنین ناهنجاری به این معنی است که این نقشه به وقوع نمی پیوندد یا مقدر است، اما نه بلافاصله. چنین انتظار خسته کننده ای به وضوح بخشی از برنامه های رویاپرداز نیست ، بنابراین او چیزی را تغییر می دهد و آن را به طور اساسی تغییر می دهد ، اما چنین اقداماتی نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.

چرا در خواب یک سیارک می بینید؟

کتاب رویای مدرن

دیدن یک سیارک در خواب به این معنی است که چشم اندازهای شگفت انگیزی در انتظار شماست.

اگر در خواب دیدید که بر روی یک سیارک هستید، به این معنی است که یک کار پرخطر را با موفقیت انجام خواهید داد.

رویایی که در آن درخشش یک سیارک را دیدید به این معنی است که تمام نقشه های شما خالی از واقعیت است.

برای یک زن، چنین رویایی به معنای خیانت به یک عزیز است.

چرا در خواب یک سیارک می بینید؟

کتاب رویای ترکیبی

دیدن یک سیارک در خواب به این معنی است که چشم اندازهای عالی و موفقیت در انتظار شماست.

اگر در خواب دیدید که در یک سیارک هستید، یک تجارت پرخطر را با موفقیت به پایان خواهید رساند. برای یک دختر یا زن، چنین رویا خیانت به یک عزیز را پیش بینی می کند.

رویایی که در آن نوری را مشاهده می کنید که از یک سیارک ساطع می شود ، به این معنی است که همه برنامه های شما محقق نمی شوند ، تلاش خود را برای آنها هدر ندهید.

چرا در خواب یک سیارک می بینید؟

کتاب رویای ریک دیلون

دیدن یک سیارک در خواب، پیشگویی از زمان های دشوار است.

چرا در خواب یک سیارک می بینید؟

کتاب رویای مدرن

سیارک رویای شگفتی یا شگفتی بزرگی در زندگی دارد. سیارک ها و شهاب سنگ ها به طور کلی نوید تغییرات را می دهند، اما همیشه تغییرات خوشایند نیستند.

چرا در خواب یک سیارک می بینید؟

تعبیر خواب E. Avadyaeva

اگر خواب یک سیارک را دیدید که در فضا پرواز می کند، این نشان می دهد که سال سختی با بلایای فراوان در انتظار شما است.

اگر در خواب دیدید که یک سیارک به زمین می افتد، این هشدار در مورد مشکلات قریب الوقوع می دهد. به طور کلی، یک سیارک در خواب نشانه خبر بد، شر، بیماری های همه گیر، امیدهای شکسته است.

همچنین ببینید: چرا در مورد شهاب سنگ خواب می بینید، چرا در مورد کیهان خواب می بینید، چرا خواب ستاره های در حال تیراندازی را می بینید.

چرا در خواب یک سیارک می بینید؟

کتاب رویای قرن بیست و یکم

یک سیارک، شهاب سنگ، بارش شهابی در خواب - چشم انداز در تجارت که به تغییر مشکلات کمک می کند مرکز مرده، شانس در کار همراه با ریسک. دیدن یک سیارک نیز نشان دهنده جدایی شما از زندگی واقعی است

واقعیت و معنای رویاها

از یکشنبه تا دوشنبه بخوابید

رویا با وضعیت ذهنی، ترس ها و نگرانی های بیننده خواب همراه است. رویای خوشنوید حل مشکلات، ترسناک - توسعه افسردگی. چنین رویاهایی به ندرت محقق می شوند. با این حال، برای متولدین دوشنبه، آنها نبوی هستند.

روز 27 قمری

این رویا برای خلاصی از تصورات نادرست رویاپرداز در مورد زندگی خود است. این عمق تفاوت بین توهم و وضعیت واقعی امور را نشان می دهد. چنین رویاهایی تنها در صورتی می توانند سودمند باشند که به درستی تعبیر شوند.