صفحه اصلی / طلسم / پاتریارک تیخون کمونیست ها را از کلیسا تکفیر کرد. «پتریارک تیخون در میان بزرگترین قدیسان کیهانی ایستاده است

پاتریارک تیخون کمونیست ها را از کلیسا تکفیر کرد. «پتریارک تیخون در میان بزرگترین قدیسان کیهانی ایستاده است

به لطف خداوند، پدرسالار مسکو و تمام روسیه، کشیشان عزیز، شبانان و همه فرزندان وفادار در خداوند کلیسای ارتدکسروسی.

«خداوند ما را نجات دهد از این عصر شیطانی کنونی" ().

کلیسای ارتدکس مقدس مسیح در سرزمین روسیه اکنون دوران سختی را سپری می کند: آزار و اذیت حقیقت مسیح توسط دشمنان آشکار و پنهان این حقیقت برانگیخته شده است و آنها در تلاشند تا کار مسیح را از بین ببرند و در عوض از عشق مسیحی، تا بذر کینه، نفرت و جنگ برادرکشی را در همه جا بپاشیم.

دستورات مسیح در مورد عشق به همسایگان فراموش شده و زیر پا گذاشته شده است: هر روز اخباری از ضرب و شتم وحشتناک و وحشیانه افراد بیگناه و حتی افرادی که روی تخت بیمار دراز کشیده اند دریافت می کنیم، تنها به این دلیل که صادقانه به وظیفه خود در قبال وطن خود عمل کرده اند. ، که تمام توان خود را بر خدمت به خیر و صلاح مردم تکیه کردند. و همه اینها نه تنها در پوشش تاریکی شب، بلکه در روشنایی روز، با وقاحت و ظلم بی‌رحمانه‌ای که تاکنون شنیده نشده، بدون هیچ محاکمه‌ای و با زیر پا گذاشتن تمام حقوق و مشروعیت‌ها - این روزها تقریباً در حال وقوع است. همه شهرها و روستاهای سرزمین پدری ما: هم در پایتخت ها و هم در حومه های دور افتاده (در پتروگراد، مسکو، ایرکوتسک، سواستوپل و غیره).

همه اینها قلب ما را پر از غم و اندوه عمیق و دردناک می کند و ما را وادار می کند که طبق عهد سنت سنت با کلامی مهیب توبیخ و سرزنش به چنین هیولاهای نژاد بشر روی آوریم. رسول: «کسانی را که در برابر همگان گناه می کنند محکوم کن و دیگران نیز خواهند ترسید» ().

به خود بیایید دیوانه ها، دست از تلافی خونین خود بردارید. به هر حال، کاری که شما انجام می دهید نه تنها یک عمل ظالمانه است، بلکه واقعاً یک کار شیطانی است، که به خاطر آن در زندگی آینده - زندگی اخروی و نفرین وحشتناک آیندگان در زندگی فعلی - زمینی مشمول آتش جهنم هستید. .

با اقتداری که خدا به ما داده است، ما شما را از نزدیک شدن به اسرار مسیح منع می کنیم، شما را تحقیر می کنیم، اگر فقط نام های مسیحی دارید و اگر چه از ابتدا به کلیسای ارتدکس تعلق دارید.

ما همچنین از همه شما، فرزندان وفادار کلیسای ارتدکس مسیح، دعوت می کنیم که با چنین هیولاهای نژاد بشر وارد هیچ ارتباطی نشوید: «شیطان را از خود دور کن، سامانخ» ().

شدیدترین آزار و شکنجه نیز علیه کلیسای مقدس مسیح صورت گرفته است: اعلانات سرشار از فیض که تولد یک شخص را تقدیس می کند، یا پیوند زناشویی یک خانواده مسیحی را برکت می دهد، آشکارا غیر ضروری و زائد اعلام می شود. کلیساهای مقدس یا از طریق اعدام با سلاح های مرگبار (کلیسای جامع کرملین مسکو) یا دزدی و توهین کفرآمیز (کلیسای منجی در پتروگراد) در معرض تخریب قرار می گیرند. صومعه های مقدس مورد احترام مردم مؤمن (مانند الکساندر نوسکی و پوچایف لاوراس) توسط حاکمان بی خدا تاریکی این عصر تصرف شده و نوعی مالکیت ظاهراً ملی اعلام می شود. مدارسی که با بودجه کلیسای ارتدکس و کشیشان آموزش دیده کلیسا و معلمان مذهبی حمایت می شدند، غیر ضروری شناخته می شوند و یا به مدارس کفر و یا حتی مستقیماً به محل پرورش فسق تبدیل می شوند. اموال صومعه ها و کلیساهای ارتدکس به بهانه اینکه دارایی مردم است، سلب می شود، اما بدون هیچ حقی و حتی بدون تمایل به در نظر گرفتن اراده مشروع خود مردم... و در نهایت، دولتی که وعده برقراری قانون و حقیقت در روسیه، تضمین آزادی و نظم، در همه جا فقط لجام گسیخته ترین خودخواهی و خشونت کامل را علیه همه و به ویژه علیه قدیس ارتدکس نشان می دهد.

حد و مرز این تمسخرهای مسیح کجاست؟ چگونه و با چه چیزی می توانیم از این حمله دشمنان خشمگین به او جلوگیری کنیم؟

ما به همه شما مؤمنان و فرزندان مؤمن کلیسا می گوییم: به دفاع از مادر مقدس خود بیایید که اکنون مورد توهین و ستم قرار گرفته است.

دشمنان کلیسا با زور سلاح های مرگبار بر او و اموالش قدرت می گیرند و شما با قدرت ایمان خود، فریاد شاهانه سراسری خود در برابر آنها مقاومت می کنید، که دیوانگان را متوقف می کند و به آنها نشان می دهد که آنها را ندارند. حق دارند خود را قهرمانان خیر مردم، سازندگان زندگی جدید بنا به دستور مردم بدانند، زیرا آنها حتی مستقیماً برخلاف وجدان مردم عمل می کنند.

و اگر برای مسیح رنج کشیدن لازم باشد، ما شما را فرزندان عزیز کلیسا می خوانیم، شما را همراه خود به این رنج می خوانیم به قول رسول مقدس: «چه کسی ما را از محبت خدا جدا خواهد کرد؟ آیا مصیبت است یا پریشانی یا جفا یا قحطی یا برهنگی یا دردسر یا شمشیر؟» ().

و شما برادران روحانی و شبانان، بدون اینکه یک ساعت در کار معنوی خود تأخیر بیاندازید، با غیرت آتشین فرزندان خود را به دفاع از حقوق کلیسای ارتدکس که اکنون زیر پا پایمال می شود، فرا می خوانید، فوراً اتحادهای روحانی برقرار کنید، نه از روی ضرورت، بلکه تماس بگیرید. با اراده خوب برای پیوستن به صفوف مبارزان روحانی، که با نیروی الهام مقدس خود با نیروهای خارجی مقابله خواهند کرد، و ما امیدواریم که دشمنان کلیسا با قدرت صلیب مسیح شرمنده و پراکنده شوند. زیرا وعده خود صلیبیون الهی تغییر ناپذیر است: «من خود را خواهم ساخت و درهای جهنم بر آن چیره نخواهد شد». ().

تیخون، پدرسالار مسکو و تمام روسیه. 19 ژانویه 1918

شورای پدران محلی شورای 1917-1918
این نماد در کلیسای رستاخیز مسیح در کاداشی نقاشی شده است

در سال 2018 کنونی، در میان بسیاری، به شدت رویدادهای مهمصد سال پیش، ما به یاد آنتمای معروفی هستیم که توسط پاتریارک مقدس تیخون در شورای محلی کلیسای روسیه در ژانویه 1918 علیه آزارگران کلیسا اعلام شد. این کفر هرگز در محیط کلیسا فراموش نشد، اما در دوران وحشتناک شوروی غیرممکن بود که در مورد آن به عنوان یک رویداد صحبت کنیم. در طول 30 سال گذشته، حجم زیادی از ادبیات کلیسا-تاریخی در مورد کلیسای دوره شوروی ظاهر شده است، جایی که اشارات زیادی به کفر و معنای آن وجود دارد.

صدمین سالگرد باعث می شود دوباره به این موضوع برگردیم.

بی‌درنگ بگوییم که رساله‌ی آناتما یکی از مهم‌ترین نتایج فعالیت‌های شورا است.

به مشیت الهی، تشکیل شورا و فعالیت های آن کاملاً با سرنوشت سازترین وقایع تاریخ روسیه و جهان مطابقت داشت. و این "تصادف" از پیش تعیین شده مهمترین پیامدها را به همراه داشت.

پس از به دست گرفتن قدرت توسط بلشویک ها در اکتبر 1917، تشدید روابط بین دولت جدید و کلیسا هر روز افزایش یافت. وحشت ناشناخته تقریباً فوراً کل کشور غول پیکر را فرا گرفت. در اواسط ژانویه 1918، پیروزی اهریمنی نفرت نسبت به همه چیزهای ارتدوکس-روسی نه تنها در کلیسای جامع، بلکه در هر جایی که "دست آهنین پرولتاریا" به آن می رسید به شدت احساس می شد ...

حوادث خونینی که در حال وقوع بود، شورا را مجبور کرد تا صدای خود را بلند کند تا ارزیابی واقعی از تحولات بی‌سابقه‌ای که کلیسا و تمام روسیه در آن غوطه‌ور شده‌اند، ارائه دهد. درست دو ماه پس از بازسازی پاتریارک (در ماه نوامبر)، شرایط پدرسالار را مجبور کرد که تجدید فعالیت کلیسای روسیه را با جذابیت بی‌سابقه‌ای هولناک با اهمیت واقعاً جهانی مشخص کند.

در هفته صلیب روزه بزرگ، در 19 ژانویه 1918، پاتریارک مقدس تیخون پیامی را منتشر کرد که در آن گروه افرادی را که در روسیه به قدرت رسیده بودند تحقیر کرد. از جنبه رسمی، این اقدام پاتریارک تیخون یک مبنای کلیسا- قانونی داشت، زیرا در سال 1869 یک تنفر به کسانی که جرات شورش و خیانت علیه تزارهای ارتدکس را داشتند اضافه شد.

امکان انتشار چنین سندی در جلسات اولیه مورد بحث قرار گرفت. این به طور مستقیم در قوانین شورا نشان داده شده است. پیام کفر فقط ابتکار خود پدرسالار تیخون نبود. علاوه بر این، در ابتدا فرض بر این بود که گروهی از شرکت کنندگان در شورا روی این سند کار کنند، اما پس از آن پدرسالار تصمیم گرفت که کل پیش نویس پیام را به عهده بگیرد. شکی نیست که او به خوبی از عواقب این سند آگاه بود و می خواست دیگران را از آزار و اذیت محافظت کند.

برای تعیین معنای رساله، ما باید به نحوه دریافت آن توسط معاصران - در درجه اول توسط شرکت کنندگان در شورا - نگاه کنیم. این پیام اولین بار در 29 دی ماه، یک روز پس از تشکیل، در شورا با حضور بیش از صد نفر از اعضای شورا قرائت شد و در شصت و ششمین قانون آن گنجانده شد. قبل از اعلام این پیام، پدرسالار در یک سخنرانی کوتاه، توجه همه حاضران را به موضع خصمانه دولت فعلی در قبال کلیسا جلب کرد: به گفته پدرسالار، «توجه نامطلوبی به کلیسای خدا جلب کرده است. تعدادی فرمان صادر کرده است که شروع به اجرا می کند و مقررات اساسی کلیسای ما را نقض می کند. به عبارت دیگر، پاتریارک تیخون شخصاً پیام را مستقیماً با سیاست های دولت جدید مرتبط می کند. پاتریارک پیشنهاد می کند که این وضعیت را مورد بحث قرار داده و به طور جمعی موقعیت کلیسا را ​​توسعه دهد: "چگونه به این احکام واکنش نشان دهیم، چگونه در برابر آنها مقاومت کنیم، چه اقداماتی باید انجام دهیم." این پیام به طور خاص علیه احکام و سایر اقدامات بلشویک ها است. با اشاره به همه اینها، پدرسالار اتاق کلیسای جامع را ترک کرد. بلافاصله پس از خروج وی، این پیام توسط اسقف اعظم کریل تامبوف (شهید آینده) تنها در حضور اعضای کلیسای جامع قرائت شد. وخامت اوضاع اجازه حضور افراد غیرمجاز را نمی داد. بنابراین، اساس بحث پیشنهادی پدرسالار در مورد روابط در حال ظهور بین کلیسا و دولت، پیام او بود که به لطف این، بخشی جدایی ناپذیر از فعالیت های شورا شد. همانطور که پدرسالار گفت: "جلسه آتی شورا ... علاوه بر وظایف جاری، یک وظیفه ویژه نیز دارد: بحث در مورد چگونگی رویکرد به رویدادهای جاری در مورد کلیسای خدا."

بنابراین، اجازه دهید به طور خلاصه متن پیام را مرور کنیم. می‌توان آن را به‌عنوان مجموعه‌ای از مفاد مفصل ارائه کرد که شرکت‌کنندگان در جلسه باید در مورد آن بحث و گفتگو کنند.

این پیام با کلمات معروف و اغلب نقل شده آغاز می شود: «کلیسای ارتدکس مقدس مسیح در سرزمین روسیه اکنون دوران سختی را پشت سر می گذارد، دشمنان آشکار و پنهان این حقیقت آزار و اذیت حقیقت مسیح را برانگیخته اند تلاش برای از بین بردن کار مسیح.» معنای این عبارت این است که این اعلامیه ای است برای کل مردم ارتدکس از طرف رئیس کلیسا در مورد آزار و اذیت ایمان که برای اولین بار در روسیه آغاز شد. هدف جفاگران بلافاصله مشخص می شود: "تخریب کار مسیح". کسانی که این کار را می کنند، در اصل، خادمان دجال هستند. پس از آن آزار و شکنجه کاملاً "بی رحمانه" نامیده می شود، اگرچه همه چیز تازه شروع شده بود. رساله نشان می دهد که آزار و شکنجه توسط "دشمنان آشکار و پنهان کلیسا" آغاز شد. دشمنان آشکار چه کسانی بودند از سخنان علنی پدرسالار در مورد اقدامات دولت که در بالا ذکر شد مشخص است، اما به دشمنان پنهانی نیز اشاره شده است. آنها که هستند مشخص نشده است، اما بنا به دلایلی پدرسالار تصمیم گرفت وجود آنها را نشان دهد ... پدرسالار نشان می دهد که چگونه این آزار و شکنجه قبلاً بیان شده است و طبق عهد رسول، "کلمه ای وحشتناک" را خطاب به جفاگران می کند. از سرزنش و سرزنش.» او آنها را به طرز تهدیدآمیزی "هیولاهای نسل بشر" می نامد. آنها "حاکمان بی خدا تاریکی این جهان" هستند. اینها شدیدترین عباراتی هستند که می توان در آنها استفاده کرد سند کلیسا، و ما در موردبه طور خاص در مورد دولت فعلی. کاری که این هیولاها که اعمالشان تازه شروع شده است، انجام می دهند، فقط یک کار ظالمانه نیست، بلکه یک «عمل شیطانی» است. در اینجا همه چیز به مستقیم ترین و سازش ناپذیرترین معنا گفته می شود: آنها بندگان مستقیم شیطان هستند. پدرسالار می گوید آنها با آتش جهنم مجازات می شوند. زندگی ابدیو همچنین اشاره می کند که آنها در معرض "نفرین وحشتناک آیندگان در این زندگی - زمینی" هستند. این سخنان شعاری نیست زیرا بخشی از سند رسمی است که به شورا پیشنهاد شده و سپس به تصویب شورا رسیده است. اینها تعاریف متفکرانه، دقیق و قطعی هستند. اقتدار رئیس روحانی مردم ارتدکس روسیه قبلاً از طرف نسل های آینده نفرین و در عین حال "وحشتناک" را اعلام کرده است. بنابراین، پاتریارک تیخون، با پیام خود، آیندگان خود را با این اطمینان بی‌تردید خطاب می‌کند که به ممنوعیت‌هایی که او اعلام کرده است، خواهند پیوست. او به نوادگان هشدار می دهد که هیچ آشتی نمی تواند با این آزار دهندگان صورت گیرد، زیرا آنها توبه نخواهند کرد.

در طول دوره آزار و شکنجه، که معلوم شد طولانی تر از آنچه معاصران آشکارا انتظار داشتند، هر گونه بیان آزاد در روسیه تاریخی غیرممکن بود. با این حال ، پاتریارک تیخون در آن فرزندان خود را موظف کرد که در رابطه با این نیروهای مخرب موضع خاصی اتخاذ کنند.

تشدید با منع نزدیک شدن به اسرار مسیح همراه است که در پیام نیز به آن اشاره شده است، یعنی فقط برای افراد اعمال می شود. منشأ مسیحی، زیرا کسانی که از فیض غسل تعمید محروم شده اند به دلیل اعمال خونین خود در معرض لعنت هستند. تعریف «اربابان تاریکی» جدید به عنوان بندگان شیطان نیز اساساً یک نفرین است.

کلمه «ناثم» به معنای سلب فیض است که در معنای خود نفرین است. در این مورد، شواهدی از مجازات در زندگی ابدی نشان داده شده است، اما نفرین به عنوان چنین، مطابق با کلمات مسیح در این است: "از من دور شو، ای نفرین شده، به آتش ابدی که برای شیطان و فرشتگان او آماده شده است." (متی 25، 41). از آن به عنوان تأییدی بر ابدیت این تکفیر افراطی در آینده یاد می‌شود، اگرچه به معنای مستقیم‌تر تنها به آیندگان واگذار شده است. اما در مورد تکفیر دوباره کمی بعد، در پیام درباره گرسنگان و مصادره اشیاء با ارزش کلیسا در سال 1922 صحبت خواهد شد.

در اینجا، بدیهی است که بدیهیات نه تنها به حاکمان، بلکه به جنجال‌بازان بی‌شمار روسی الاصل نیز اشاره دارد که به‌طور هرج‌ومرج در سراسر کشور کلیسا و به طور کلی همه، اما نه تنها آنها را تسخیر کرده و غارت کرده بودند.

بر اساس پیام، "حاکمان بی خدا تاریکی این عصر" حاملان بسیار مشخصی از قدرت واقعی در آن زمان هستند که آنها را تصرف کردند. همانطور که پدرسالار در سخنرانی افتتاحیه خود اشاره کرد، کلمه "اربابان" مستقیماً به قدرت کسانی اشاره دارد که احکام ضد کلیسا و عموماً ضد مردمی صادر می کنند. در پیام مستقیماً آمده است: «دولتی که وعده برقراری قانون و حقیقت در روسیه برای تضمین آزادی و نظم را داده است، لجام گسیخته ترین خودخواهی و خشونت کامل را علیه همه و به ویژه بر کلیسای مقدس ارتدکس از خود نشان می دهد. ” این قدرتی است که از اکتبر 1917 در روسیه حاکم است. در آن لحظه از مردمی از ملیت های مختلف تشکیل شده بود که همه آنها از نظر منشأ به کلیسای ارتدکس تعلق نداشتند ، با این حال ، با این وجود ، آنها عمدتاً افرادی بودند که غسل ​​تعمید داده شده بودند و به همین دلیل تحت بی احترامی عمومی قرار گرفتند. فهرست افرادی که در اولین دولت شوروی - به اصطلاح شورای کمیسرهای خلق - درج شده بودند، عمدتاً شامل افرادی با اصالت روسی هستند و تقریباً همه آنها به حزب بلشویک و تا حدی به انقلابیون سوسیالیست چپ تعلق دارند. یکی دیگر از با نفوذترین گروه از مردم - منشا یهودیدر ساختارهای جدید قدرت نیز گرجی ها، ارمنی ها، لتونیایی ها و دیگران حضور داشتند. اما در میان آنها افراد زیادی بودند که در کودکی تعمید گرفتند. وضعیت عمومی آزار و اذیت کلیسا به طور هدفمند توسط حزب بلشویک ایجاد شد.

بنابراین، پیام به همه در مورد دوره آتی آزار و شکنجه اعلام می کند، دولت شوروی را از جنایات متعدد محکوم می کند، حاملان آن را از عذاب ابدی هشدار می دهد، نفرین آینده را از اولاد تحقیر می کند، افراد غسل تعمید را از اجتماع مقدس و کلیسا تکفیر می کند، فراخوان می دهد. در مورد مردم ارتدکس و سلسله مراتب حفاظت از زیارتگاه ها.

بلافاصله پس از اعلام پیام مورد بحث حاضرین در جلسه قرار گرفت. این بحث مطالب بسیار جالبی است که گواهی بر درک معاصران از آنچه در حال رخ دادن است دارد. هشت نفر در جلسه سخنرانی های نسبتاً طولانی داشتند که عمدتاً ماهیت تحلیلی جدی داشتند. همه سخنرانان بدون قید و شرط از پیام پشتیبانی کردند. این بحث در جلسات بعدی ادامه یافت. افکار بسیاری در حمایت و توسعه مفاد پیام بیان شد.

بنابراین، طبق گفته Archpriest I.V. Tsvetkova، "قوی ترین مکان در پیام پدرسالار، تحقیر دشمنان میهن و کلیسا و ممنوعیت ارتباط با آنهاست... اما باز هم نیاز به توضیح دارد... من می گویم که مقامات موجود در حال حاضر مشمول تحریف هستند...» (بند 44). پروفسور آنها گروموگلاسوف (شهید آینده) در مورد نیاز به حمایت صلح آمیز از کار پدرسالار صحبت کرد. اسقف اسقف سلنگا (شهید اعظم) از جمله به گناه روحانیون اشاره کرد و مستقیماً به "دسته گل بلشویسم" اشاره کرد که "پیام اعلیحضرت پدرسالار اساساً متوجه آن است." (بند 52). هیچ کس با این واقعیت آشکار بحث نکرد.

در نتیجه بحث، شورا قطعنامه خود را در تأیید پیام پدرسالار تصویب کرد. این قطعنامه یا طبق متن تعیین شده توسط یک کمیسیون ویژه ایجاد شده زیر نظر شورای شورا تنظیم شده است. در جلسه 22 ژانویه، متن تعریف توسط کشیش A.P. Rozhdestvensky به شورا گزارش شد و به پیشنهاد رئیس کلانشهر آرسنی نووگورود به تصویب رسید. بلافاصله در 7 فوریه 1918 در «روزنامه کلیسا» شماره 5، ص 24 منتشر شد: و بنابراین بلافاصله به مالکیت عمومی درآمد. این سندی است با عنوان: «قطعنامه شورای مقدس 22 ژانویه 1918». متن نیز در مصوبات شورا منتشر شد (اصل 67، بند 35-37).

این پیام همچنین به بخش ها فرستاده شد و توسط کشیشان قرائت شد. پاسخ های بسیاری را برانگیخت که برخی از آنها در مصوبات شورا گنجانده شد.

همانطور که قبلاً اشاره کردم، شورا پیام پدرسالار را "شمشیر معنوی" "در برابر کسانی که دائماً علیه مقدسات ایمان و وجدان مردم ظلم می کنند" می نامد. همچنین توجه به عبارت زیر از تعریف ضروری است: «شورای مقدس گواهی می دهد که با پدر و کتاب دعای کلیسای روسیه در اتحاد کامل است، به دعوت او توجه می کند و آماده است فداکارانه به ایمان مسیح در برابر آن اعتراف کند. بدخواهان.» بنابراین، شورا این پیام را - در اتحاد کامل با پدر سالار - به طور کامل می پذیرد، یعنی از نظر تحقیر، تقبیح، هشدارهای وحشتناک و بقیه. شرکت کنندگان در شورا در واقع آمادگی خود را برای اعتراف به ایمان خود که در اینجا بیان شده است تأیید کردند: تقریباً همه آنها بعداً شهید شدند و اکنون به عنوان مقدس شناخته شده اند.

این مهم است زیرا به رسمیت شناختن شورای محلیتنفر پدرسالار به این معنی است که هیچ کس نمی تواند کفر تحمیل شده بر "حکام بی خدا تاریکی این عصر" - حزب بلشویک، پیروان آنها و امثال آنها را لغو کند. این برای همیشه تحمیل شده است و همه پیروان، جانشینان ایدئولوژی بلشویک، و همچنین همه جفاگران، دزدان و قتل عام های کلیسا، حتی بدون هیچ ایدئولوژی، مانند دزدان کلیسا، تابع آن هستند. "دزدی کلیسا" همیشه یکی از جدی ترین گناهان به حساب می آمد و مجرم همیشه در معرض تکفیر کلیسا بود، اما این گناه هرگز به چنین مقیاس جهانی نرسیده است.

بسیاری از اعضای شورا معتقد بودند که این اسناد کافی نیست. و با افزایش تهاجم، حق با آنها بود. پیش از این در 25 ژانویه، شورا در پاسخ به فرمان شوروی در مورد جدایی کلیسا از دولت، قطعنامه جدیدی را به تصویب رساند. این سند با روح پیام پدرسالار در مورد غیرقانونی سازی "اربابان تاریکی" تنظیم شده است که ادامه واقعی آن است. این قطعنامه به تحلیل این فرمان پرداخته، معنای ضد دینی آن را آشکار می کند و آن را «شیطانی» می نامد. این شورا بیان می‌کند که این فرمان «ظاهر یک قانون است، اما در حقیقت نشان‌دهنده تلاشی بدخواهانه علیه کل سیستم زندگی کلیسای ارتدکس و یک عمل آزار و اذیت آشکار علیه آن است». شورا با بیان این مطلب یادآوری می‌کند که «خدا مورد تمسخر قرار نمی‌گیرد»، از مردم ارتدکس می‌خواهد که متحد شوند و ابراز اطمینان می‌کنند که «قضاوت عادلانه خدا بر کفرگویان و جفاگران متهور کلیسا انجام خواهد شد» (بندهای قانون 69، پاراگراف‌های 69). 21-23).

در سند بعدی - قطعنامه شورا در مورد فرمان "در مورد آزادی وجدان" - شورا با همین روح صحبت می کند و مستقیماً پیام پدرسالار در 19 ژانویه را یادآور می شود که در آن مردم را به قهرمانی دعوت می کند. در همان زمان، شورا ادامه آزار و شکنجه را فرض می کند و نشان می دهد که اگر مقاومت مردمی وجود نداشته باشد، "آنگاه روس مقدس ارتدکس به سرزمین دجال، به یک بیابان روحانی تبدیل می شود ...". تاریخ بعدی صحت این اسناد را کاملاً تأیید کرد و اکثر شرکت کنندگان در شورا به شهادت رسیدند. ذکر "سرزمین دجال" نیز جالب توجه است. شورا، اولاً، اصولاً چنین امکانی را در آینده اجازه می دهد. ثانیاً، منظور او آشکارا از آن قلمرو آزار و اذیت جهانی و همه جانبه مسیحیت است. و ثالثاً، شورا از مردم می خواهد که اجازه ی سلطنت دجال در روسیه را ندهند. شورا البته قصد نداشت ادعا کند که دجال به معنای تحت اللفظی آمده است. اما تمام فعالیت های "اربابان تاریکی" کاملاً مطابق است آموزش ارتدکسدر مورد دجال: او "پیش نشینان" خود را خواهد داشت که این مجموعه شامل بلشویک ها می شود. در واقع، حاکمان جدید از قبل رویای قدرت جهانی را در سر می‌پرورانند: انقلاب‌هایی از قبل در کشورهای دیگر آماده می‌شدند، «جمهوری شوراها در سراسر جهان (!)» طراحی می‌شد و غیره. اما جانور هنوز قدرت کافی برای این کار را نداشت...

بنابراین، پیام پدرسالار تیخون در مورد بی‌حرمتی، مهم‌ترین سند اولیه بود که روح و ماهیت زنجیره اقدامات آشتی‌جویانه لازم را در شرایط کنونی علیه نیروهایی که برای اولین بار در تاریخ، یک ضد کلیسای بی‌رحم را به راه انداختند، تعیین کرد. جنگ در چنین مقیاسی این پیام مرکزی برای گروهی از اسناد است که به طور مداوم و همه جانبه اقدامات ضد مسیحی دولت جدید را تجزیه و تحلیل می کند و به آن ارزیابی کاملاً دقیق و نهایی می دهد. در این اسناد بود که شورا یکی از اهداف اصلی خود را برآورده کرد: هشدار به مردم روسیه و کل بشریت در مورد تهدید بی سابقه قدرت مستقیم دجال، در مورد آینده. دوران جدیدو همچنین یک رویارویی بی سابقه بین کلیسا و نیروهای شر. پیام کفر و اسناد همراه با آن مملو از خشم و رقت نبوی است و معنای آنها همین است.

در سال 1923، پاتریارک تیخون اعلام کرد که "از این پس او دشمن قدرت شوروی نیست." البته او، مانند کل کلیسا، دشمن هیچ حکومتی نبوده است.

نفرین دشمنان کلیسا که توسط پاتریارک تیخون و شورای 1917-1918 به آیندگان سپرده شد، در واقع تجسم واقعی خود را در کفر جدید اعلام شده توسط شورای کلیسای خارجی در سال 1970 دریافت کرد. در این تعریف شخصاً ولادیمیر لنین و همچنین دیگر آزارگران نام برده می شود. همچنین اشاره به قتل مسح شده خدا - حاکم نیکلاس دوم، جدید است.

در اینجا گزیده ای از متن آمده است:

مجمع اسقفان کلیسای ارتدکس روسیه در خارج از روسیه

کلیسای روسیه در خارج از کشور، با بیان آرزوهای گرامی کشان، روحانیون و گله خود، با نگرانی ویژه مادرانه، همیشه همه را به اتحاد در دعا برای نجات مردم رنجدیده ما از یوغ خونین کمونیسم بی خدایی که توسط لنین کاشته شده است، فرا می خواند. نتیجه آن مجمع اسقف ها تعیین می کند:

1. در روز یکشنبه 16/29 مارس 1970، در هفته صلیب، پس از عبادت الهیدر تمام کلیساهای کلیسای ارتدکس روسیه در خارج از کشور، یک مراسم دعا باید با اعلام اولیه پیام سال 1918 اعلیحضرت پاتریارک تیخون در مورد تکفیر بلشویک ها و با موعظه مربوطه - در مورد نجات دولت روسیه و دولت روسیه برگزار شود. آرام سازی احساسات انسانی (این دنباله روی برگه های جداگانه پیوست شده است).

2. پس از برکناری نماز، لنین و همه آزاردهنده ها را کفر گویید کلیسای مسیح، که در سال 1918 توسط اعلیحضرت پاتریارک تمام روسیه تیخون به شکل زیر تحقیر شد:

کفر به ولادیمیر لنین و دیگر آزارگران کلیسای مسیح، مرتدان شرور که دستان خود را بر علیه مسح شدگان خدا بلند کردند، روحانیون را کشتند، زیارتگاه ها را زیر پا گذاشتند، معابد خدا را ویران کردند، برادران ما را شکنجه کردند و به وطن ما هتک حرمت کردند.

گروه کر سه بار می خواند: آناتما.

کلیسای روسی پاتریارک مسکو به هیچ وجه در مورد این کینه توزی صحبت نکرد، زیرا در آن زمان در اسارت دولت بی خدا بود. اما هر دو بخش کلیسا در سال 2008 با به رسمیت شناختن مشروعیت مجدداً متحد شدند.

تمام فعالیت های کلیسا هر دو طرف.

قبلاً در 2 مارس 1917 اعضای مجمع به موعود خدا خیانت کردند و نیاز به همکاری با دولت جدید خودخوانده را تشخیص دادند. بسیاری از اسقف‌ها حتی "از ظهور عصر جدیدی در زندگی کلیسای ارتدکس ابراز شادی صمیمانه کردند". در 4 مارس، صندلی سلطنتی از اتاق جلسه خارج شد. عذاب خدا به سرعت گریبانشان را گرفت...

از دسامبر 1917، بلشویک‌ها تصرف ساختمان‌های کلیسا، معابد و صومعه‌ها را در ژانویه 1918 مصادره کردند.

در 19 ژانویه، یک گروه از گارد سرخ به لاورا حمله کرد، در حالی که کشیش سالخورده پیتر اسکیپتروف، که از سربازان ارتش سرخ می خواست که حرم را هتک حرمت نکنند، کشته شد و متروپولیتن بنیامین پتروگراد و فرماندار، اسقف پروکوپیوس، دستگیر شدند. .

در پاسخ به این، در همان روز، 19 ژانویه 1918، پاتریارک تیخون پیام معروف خود را با تحقیر قدرت بلشویک و فراخوانی برای مقاومت مردمی در برابر حملات فزاینده بلشویک ها به کلیساها و کشتار روحانیون صادر کرد:

دیوانه ها به خود بیایید، دست از تلافی خونین خود بردارید. به هر حال، کاری که شما انجام می دهید نه تنها یک عمل ظالمانه است، بلکه واقعاً یک کار شیطانی است، که به خاطر آن در زندگی آینده - زندگی اخروی و نفرین وحشتناک آیندگان در زندگی فعلی - زمینی مشمول آتش جهنم هستید. .

با اقتداری که خدا به ما داده است، ما شما را از نزدیک شدن به اسرار مسیح منع می کنیم، شما را تحقیر می کنیم، اگر فقط نام های مسیحی دارید و اگر چه از ابتدا به کلیسای ارتدکس تعلق دارید. ما همچنین از همه شما فرزندان وفادار کلیسای ارتدکس مسیح دعوت می کنیم که با چنین هیولاهای نژاد بشر وارد هیچ ارتباطی نشوید...

حکومتی که وعده برقراری قانون و حقیقت در روسیه و تضمین آزادی و نظم را داده بود، در همه جا فقط لجام گسیخته ترین خودخواهی و خشونت کامل را علیه همه و به ویژه بر کلیسای مقدس ارتدکس نشان می دهد. حد این تمسخر کلیسای مسیح کجاست؟ چگونه و با چه چیزی می توانیم از این حمله دشمنان خشمگین به او جلوگیری کنیم؟

ما به همه شما مؤمنان و فرزندان مؤمن کلیسا می گوییم: به دفاع از مادر مقدس ما بیایید که اکنون مورد توهین و ستم قرار گرفته است. ما همه شما را، مؤمنان و فرزندان وفادار کلیسا فرا می خوانیم: به دفاع از مادر مقدس خود بیایید، که اکنون مورد اهانت و ستم قرار گرفته است... و اگر لازم باشد برای مسیح رنج بکشید، شما را عزیز می خوانیم. فرزندان کلیسا، ما شما را فرا می خوانیم که این رنج را با ما تحمل کنید... .

و شما ای برادران روحانی و شبانان، بدون اینکه یک ساعت در کار معنوی خود تأخیر بیاندازید، با غیرت آتشین فرزندان خود را به دفاع از حقوق کلیسای ارتدکس که اکنون پایمال می شود فرا می خوانید، فوراً اتحادهای روحانی ترتیب دهید، نه از روی ضرورت، بلکه تماس بگیرید. با اراده خوب برای پیوستن به صفوف مبارزان روحانی، که با نیروی الهام مقدس خود با نیروهای خارجی مقابله خواهند کرد، و ما امیدواریم که دشمنان کلیسا با قدرت صلیب مسیح شرمنده و پراکنده شوند. زیرا وعده خود صلیبیون الهی تغییر ناپذیر است: "من کلیسای خود را خواهم ساخت و دروازه های جهنم بر آن چیره نخواهد شد."

پیام پاتریارک تیخون در اولین جلسه دومین جلسه شورا که روز بعد در 20 ژانویه 1918 افتتاح شد توسط شورای محلی تصویب شد. از کلیسا محافظت کنید خبر سرکشی پدرسالارانه دشمنان کلیسا و دولت از طریق فرستادگان شورا برای مؤمنان ارسال شد. آنها آن را در کلیساها خواندند و خواستار اتحاد برای محافظت از کلیسا شدند.

پاسخ بلشویک‌ها به این کفر، فرمان شورای کمیسرهای خلق بود که روز بعد در مورد "جدایی کلیسا از دولت" تصویب شد: به طور دقیق تر، کلیسا از حقوق یک شخص حقوقی محروم شد و تمام دارایی ایجاد شد. در طول هزاره قبل توسط اجداد ما. راه "قانونی" برای هولوکاست یهودیان بر سر مردم ارتدوکس روسیه باز شد.

این نتیجه خیانت سلسله مراتب کلیسای کلیسای ارتدکس روسیه در سال 1917 به مسح شده خدا بود!

سپس وضعیت معنوی روسیه در رفتار بالاترین اسقف های کلیسای ارتدکس روسیه آشکار شد. آنها انقلاب فوریه را محکوم نکردند، در دفاع از تزار صحبت نکردند، از نظر روحی از او حمایت نکردند، بلکه علیرغم فراخوان های رفیق دادستان N.D فقط تسلیم دولت موقت شدند. ژواخوف و تلگراف هایی از برخی از شاخه های اتحادیه خلق روسیه به سینود برای حمایت از سلطنت.

قبلاً در 2 مارس ، اعضای شورای "نیاز به برقراری ارتباط فوری با کمیته اجرایی دومای دولتی" یعنی با دولت جدید خودخوانده را تشخیص دادند. حتی بسیاری از اسقف ها ابراز خوشحالی صمیمانه از ظهور یک دوره جدید در زندگی کلیسای ارتدکس"؛ 4 مارس از اتاق جلسه صندلی سلطنتی بیرون آورده شد که "نمادی از بردگی کلیسا توسط دولت" بود..

به استثنای موارد نادر، اسقف ها در تصمیم 7 مارس به طرز شگفت انگیزی عجله داشتند نام مسح شده خدا را از کتب مذهبی خط زدو به جای آن دستور داد «دولت موقت مبارک»، یعنی ماسون های توطئه گر که توسط هیچکس برای این سمت انتخاب نشده بودند، که در همان روز تصمیم به دستگیری خانواده سلطنتی گرفتند، یادی کنند. کشیش های عالی حتی به یاد نداشتند در مورد شهادت دروغ، عملاً ارتش و مردم را از سوگند به تزار برحق آزاد می کند ، که هر شهروند خدمتگزار امپراتوری انجیل را می پذیرد.

در 7 مارس، متن سوگند به دولت جدید با این عبارت به تمام اسقف‌ها فرستاده شد: «در خاتمه سوگند یاد شده، علامت صلیب می‌گذارم و زیر آن را امضا می‌کنم». این سوگند با مشارکت روحانیون اقامه شد. و در نهایت، خطاب معروف شورای مقدس 9 مارس گفت:

«اراده خدا انجام شده است. روسیه راه یک زندگی دولتی جدید را در پیش گرفته است... به دولت موقت اعتماد کنید. همه با هم و هر یک به صورت جداگانه، با کار و عمل و نماز و اطاعت، برای او بکوشند. چیز عالی ایجاد اصول جدید زندگی دولتی و با خرد مشترک، هدایت روسیه به مسیر آزادی، خوشبختی و شکوه واقعی. شورای مقدس صمیمانه به درگاه خداوند متعال دعا می کند که کارها و تعهدات دولت موقت روسیه را برکت دهد.».

بنابراین، مجمع به جای دعوت به رعایت قوانین اساسی و سوگند به موعود الهی، انقلاب را به خاطر موهبت های زمینی «آزادی، سعادت و شکوه واقعی» توجیه کلیسایی کرد. اتحادیه می توانست حداقل بر ماهیت موقت و مشروط دولت جدید تأکید کند، اما اسقف ها حتی قبل از تصمیم مجلس مؤسسان آینده(که قرار بود مشکل شکل حکومت را حل کند) سلطنت را با «اراده خدا» و «عقل مشترک» لغو ناپذیر می‌دانست. این پیام به امضای همه اعضای اتحادیه، حتی متروپولیتن های کیف ولادیمیر و ماکاریوس مسکو، که به عنوان سلطنت طلبان صد سیاه شهرت داشتند، رسید.

چنین فراخوانی از طرف کلیسا مقاومت سازمان های سلطنتی و مردم کلیسای ارتدکس را در سراسر کشور فلج کرد. فقط در چند محله دعا برای امپراطور شنیده شد و از چند شهر درخواست سوگند و ندای مقاومت در برابر انقلاب به اتحادیه دریافت شد. اکثر روحانیون در سردرگمی سکوت کردند و بسیاری از مجامع اسقفی (در ولادیووستوک، تومسک، اومسک، خارکف، تولا) نیز از «نظام جدید» استقبال کردند. در 12 ژوئیه، سینود پیامی را به شهروندان روسیه ارسال کرد که "زنجیره های سیاسی را که آن را بسته بود کنار زد".

فرقی نمی کند که اسقف ها این کار را تحت فشار قدرت ماسونی انجام دهند یا به دلیل احساس "بردگی" خود به قدرت سکولار در رقابت با آن. در هر صورت، این امر به این دلیل امکان پذیر شد که حتی رهبری کلیسای روسیه تسلیم روند کلی ارتداد شد و درک ماهیت بازدارنده سلطنت ارتدکس را از دست داد. این دلیل اصلی انقلاب بود: ابتدا در رأس لایه های پیشرو رخ داد. و این بود دلیل اصلیضعف داخلی روسیه در برابر هجوم دشمنان...

در سال 2015، کلیسای روسیه همزمان دو سالگرد را جشن گرفت: 1 فوریه - 150 سالگرد تولد او، و 7 آوریل - 90 سالگرد مرگ او. پاتریارک تیخون کشتی کلیسا را ​​در طوفان خونین آزار و شکنجه ضد کلیسا که از رهبران بی خدا رژیم کمونیستی الهام گرفته شده بود، هدایت کرد.

پاتریارک تیخون یکی از محترم ترین مقدسین دوران مدرن است - او سه روز در سال یاد می کند: 26 سپتامبر / 9 اکتبر - تجلیل، 25 مارس / 7 آوریل - استراحت، 5/18 نوامبر - انتخاب به عنوان پدرسالار تمام روسیه . اما، علیرغم سالها مطالعه زندگی و خدمت پدرسالار تیخون، هنوز نقاط خالی زیادی در زندگی نامه او وجود دارد.

در آستانه بزرگداشت روز فعالیت PSTGU در 18 نوامبر، از رئیس بزرگترین مرکز مطالعه تاریخ شهدای جدید و اعتراف کنندگان در کلیسای روسیه NIO NIPTs PSTGU، رئیس دانشگاه ارتدکس سنت تیخون، کشیش ولادیمیر وروبیوف، خواستیم تا در مورد مشکلات تحصیل صحبت کند. زندگی و وزارت پاتریارک تیخون، در مورد احترام او، تصویر تقدس و جایگاه در تاریخ روسیه.

پاتریارک تیخون به عنوان بزرگترین قدیس جهانی

- پدر ولادیمیر، نقش شخصیت پاتریارک مقدس تیخون در تاریخ کلیسای روسیه و تاریخ روسیه چیست؟

- امسال 90 سال از مرگ پاتریارک مقدس تیخون می گذرد که در روز بشارت رخ داد. مادر خدا– 7 آوریل 1925. او در بیمارستان باکونین، نه چندان دور از صومعه مفهوم در Ostozhenka درگذشت. وقتی او مرد، همه مشکوک شدند که او مسموم شده است. اگرچه بعداً بارها نوشتند که "مسمومیتی وجود نداشت" ، او "به سادگی از حمله قلبی" درگذشت ، اما با این وجود ، نسخه مسمومیت را نمی توان حذف کرد ، بسیار محتمل است. هنوز کسی این نسخه را تست نکرده است. نمی‌دانم این موضوع قابل تأیید است یا خیر، اما هیچ تلاشی برای بررسی صورت نگرفته است. اگر این مسمومیت است، پس پدرسالار تیخون باید شهید نامیده شود. اگر مرگ بر اثر سکته قلبی باشد، باز هم مرگ اعتراف کننده است.

سنت تیخون در فضای آزار و شکنجه شدید کلیسا زندگی کرد و هفت سال خدمت پدرسالارانه را به عنوان یک راه واقعی صلیب، مسیر گلگوتا طی کرد. همین سال ها بود که منجر به مرگ زودرس او شد. در 60 سالگی از دنیا رفت، یعنی عمری به این درازی نداشت.

امروزه، با نگاهی به تاریخ قرن بیستم، می توان گفت که پاتریارک تیخون یکی از بزرگترین مقدسین روسیه است و البته در زمره بزرگترین قدیسان جهانی قرار دارد. او توسط شگفت انگیزترین شورای تاریخ کلیسای روسیه انتخاب شد.

- لطفاً به ما یادآوری کنید که این انتخابات چگونه برگزار شد.

- آماده شدن شورای 1917 11 سال طول کشید. نمایندگان به صورت دموکراتیک و بدون فشار سیاسی انتخاب شدند. بسیار نماینده بود - بیش از 500 نماینده.

پدرسالار نیز به طرز شگفت انگیزی انتخاب شد. در ابتدا 28 نامزد انتخاب شدند. سپس سه نفری که بیشترین رای را داشتند انتخاب شدند. سپس آنها نماد ولادیمیر مادر خدا را از کلیسای جامع تصور کرملین مسکو آوردند. کرملین قبلاً توسط کمونیست ها اشغال شده بود، بنابراین خدمت در آنجا غیرممکن بود و این نماد از کرملین به کلیسای جامع مسیح ناجی آورده شد. شهید هیرو ولادیمیر (اپیفانی) در کلیسا عبادت کرد - اولین شهید در میان اسقف های شهید جدید. بعد از عبادت و نماز ویژه قبل از نماد ولادیمیرپیر الکسی از هرمیتاژ زوسیموا با نام پاتریارک تیخون قرعه کشی کرد. در اینجا مشارکت فعال مردم و خواست خدا با هم ترکیب شد.

او در طول سال های وحشتناک ترین آزار مسیحیان در تاریخ جهان، رهبری کلیسا را ​​بر عهده داشت. به حق می توان گفت که پدرسالار تیخون رئیس ارتش شهدای جدید شد.

او خود از روزهای اول ایلخانی تحت آزار و اذیت قرار گرفت.

- آیا می توانید به برخی از قسمت های کمتر شناخته شده آزار و شکنجه اشاره کنید؟

"زمانی که پدرسالار مطلع شد که یک کالسکه کامل از ملوانان از پتروگراد برای دستگیری او می آیند و از او خواستند که متوکیون ترینیتی را ترک کند که تا سال 1922 در آنجا زندگی می کرد. عصر بود که پاتریارک تیخون به رختخواب می رفت. او گوش داد و پاسخ داد: من جایی نمی روم. ملوانان صبح رسیدند، بر روی سکو رفتند، مشورت کردند، سوار کالسکه شدند و عقب راندند. خدا خودش از مقدسش محافظت کرد.

همه نامه‌های اعتراف‌آمیز پاتریارک تیخون به بلشویک‌ها را می‌دانند، آنها پیام تنفر او را به بلشویک‌های بی‌قانون می‌دانند. او با پیام های خود سعی کرد از کلیسا در برابر آزار و اذیت و سرقت محافظت کند. در سال 1922 دستگیر شد. او در دادگاه مورد بازجویی قرار گرفت. بروشوری از این بازجویی با یادداشت های خودش حفظ شده است. سپس یک سال حبس شدید در صومعه دونسکوی وجود داشت. از آنجا او را برای بازجویی به لوبیانکا بردند. او مدتی را در زندان لوبیانکا گذراند. اطلاعات کمی در این مورد وجود دارد.

دفتر سیاسی حکم اعدام پدرسالار تیخون را صادر کرد. این دادگاه نبود، بلکه دفتر سیاسی بود که این تصمیم مخفیانه را گرفت

دفتر سیاسی او را به اعدام محکوم کرد. این دادگاه نبود، بلکه دفتر سیاسی بود که این تصمیم مخفیانه را گرفت. این حکم اجرا نشد زیرا کمیسر خلق در امور خارجه جی. چیچرین دفتر سیاسی را متقاعد کرد که قتل پاتریارک تیخون برای دولت شوروی مفید نخواهد بود. همه دنیای مسیحی- در اروپا و آمریکا - برای دفاع از پدرسالار روسیه ایستاد. "کشورهای خارجی" همانطور که اکنون می گویند با تحریم های اقتصادی تهدید کردند. تصمیم گرفته شد که به پاتریارک تیراندازی نشود، بلکه از او درخواست توبه نامه شود. با دریافت آنچه می خواستند، او را آزاد کردند.

- آیا چنین عملی مظهر، فرضاً، ضعف بود؟

- پدرسالار تیخون، البته، به هیچ وجه نمی توانست بفهمد که در رده های بالای قدرت بلشویکی چه می گذرد، زیرا او در زندان بود. مسیحیان در چنین مواردی چه می کنند؟ از خدا خواستند. نگهبانانی که از او محافظت می کردند در خاطرات خود نوشتند: "پیرمرد برای همه خوب است، او فقط تمام شب را نماز می خواند." او دعا کرد و خداوند به او آموخت که چه کند. پاتریارک تیخون با امضای "توبه نامه" در مورد او موافقت کرد.

هنگامی که او آزاد شد، فعالیت های تحریک آمیز کلیسای زنده فوراً از بین رفت. تعداد زیادی از مردم متوجه شدند که چه اتفاقی می افتد، از رفتن به کلیساهای کلیسای زنده دست کشیدند و به پاتریارک تیخون بازگشتند. روحانیون که به سمت کلیسای زنده رفتند، با توبه به پاتریارک تیخون آمدند. "توبه نامه" او به اقتدار پدرسالار در بین مردم لطمه ای وارد نکرد. مردم می دانستند که پاتریارک تیخون یک مرد مقدس است.

بلشویک‌ها نزدیک‌ترین فداییان پدرسالار مقدس را دستگیر کردند، زندانی کردند، به تبعید فرستادند و تعدادی را تیرباران کردند. در برابر چشمان او کلیساها، صومعه ها و مدارس الهیات بسته شد، زیارتگاه ها برداشته شد و آثار باز شد. بسیاری از کشیش های بزرگ نتوانستند جرات پیدا کنند و سعی کردند با مقامات شوروی "به توافق برسند" و در نتیجه علیه رئیس کلیسا حرکت کردند. پاتریارک تیخون گاهی مجبور بود به تنهایی در برابر آزار و اذیت شوروی بایستد و به دنبال راه درست برای کلیسا باشد.

حتی در زمان حیات او، روزنامه های شوروی بی وقفه به پدرسالار تیخون تهمت می زدند، او را تحقیر می کردند و او را مسخره می کردند. هنگامی که او درگذشت، "وصیت نامه" جعلی به نام او صادر شد. اما هیچ کس این جعلی را باور نکرد. کسانی که پدرسالار تیخون را می شناختند معتقد بودند که او مردی مقدس است. مردم بی حد و حصر به او ایمان داشتند، او را به عنوان قدیس خود باور داشتند. پاتریارک تیخون دارای اقتدار اخلاقی بود که معلوم شد نیروی غیرمعمول قدرتمندی است که کلیسا، روحانیون و کل مردم روسیه را متحد می کند.

وقتی پاتریارک تیخون درگذشت، دوران سخت تری برای کلیسا آغاز شد. غیبت یک رهبر معنوی عواقب ناگواری داشت. پس از مرگ او، دولت شوروی شروع به انتخاب افرادی کرد که دوست داشت پست پدرسالاری را اشغال کنند. تا زمانی که پدرسالار زنده بود، امکان دستگیری او وجود داشت، اما مصالحه با او غیرممکن بود: مردم به او ایمان داشتند.

به حق می توان در مورد اهمیت جهانی شاهکار پاتریارک تیخون صحبت کرد. قرن بیستم سخت ترین دوران در تاریخ بشریت است، زمانی که ماتریالیسم، بی خدایی، و کمونیسم مانند یک بیماری همه گیر طاعون در سراسر جهان گسترش یافت، زمانی که انقلاب ها و آزار و اذیت های ضد مسیحی در همه جا شروع شد. علم ادعا کرد که مسیح یک افسانه است، یک افسانه، که او اصلا وجود ندارد. و در این هنگام غول ایمان مسیحی ظاهر می شود! یک مسیحی واقعی که تصویر قدوسیت مسیحی را در بالاترین تخت پدرسالار به نمایش می گذارد! بر روی شمعدانی که تمام جهان آن را می بیند، آتش ایمان اعتراف درخشید و پدر آسمانی ما را تجلیل کرد.

پاتریارک تیخون تصویر یک قدیس ارتدکس است که به تنهایی در برابر طوفان شر خونین مقاومت می کند: انقلاب، جنگ داخلی، خشونت دسته جمعی، اعدام ها، قتل ها. خود او را تهدید به کشتن کردند و چندین بار قاتلان فرستادند. او از مرگ فرار نکرد.

تنها چیزی که برای او عزیز بود خدمت به کلیسا بود. او فهمید که خداوند او را به عنوان چراغی قرار داده است که باید در تاریکی بدرخشد و راه مسیح را نشان دهد.

پیام های او آموزه های پدرانه برای تمام مسیحیان در تمام قرن های باقی مانده است.

- اهمیت فعالیت های پاتریارک تیخون چیست؟

- پدرسالار تیخون، مانند همه افراد مقدس، از نظر داخلی بسیار آزاد بود. او به عنوان پدرسالار و به عنوان یک قدیس، اشتراک مکرر اسرار مقدس مسیح را برکت داد و بدین وسیله مشروعیت بخشید. مردم را به این امر فراخواند. این نعمت برای ما معنای خاصی دارد.

اعتراف و شهادت را برکت داد. او با مثال خود نشان داد که چگونه کلیسا می تواند وحشتناک ترین و باورنکردنی ترین نیروی شر را شکست دهد.

او نشان داد که کلیسا می تواند توسط اسقف های مقدس اداره شود، حتی اگر از اشکال اداری محروم باشند. و زندگی او، اگرچه در ظاهر فاجعه بار است، اما نمونه ای خارق العاده از ایمان است. کلیسا این قدیسان را نامید. آزار و اذیت کمونیستی به این معنا درخشان ترین صفحه تاریخ است کلیسای مسیحی. چه زمانی دیگر چنین لشکرهای مقدسین آشکار شدند؟ و رهبری آنها بر عهده پدرسالار بود. سربازان مسیح در زیر اوموفوریون راه می رفتند. این یک پدیده منحصر به فرد در تاریخ است.

اگر به تاریخ ما در مقیاس تاریخ نگاه کنید کلیسای جهانی، سپس تصویر وحشتناکی از یک جنگ معنوی را خواهیم دید، زمانی که آزار و شکنجه در منطقه خاصی انجام نمی شود، جایی که امپراتور به آنجا رسید و یک قتل عام محلی انجام داد. نه، یک کشور بزرگ مورد آزار و اذیت قرار گرفت - بیشترین کشور بزرگدر جهان در روسیه کل کلیسا غیرقانونی بود. و نه برای مدتی، بلکه با هدف تخریب کامل کلیسا. کل اسقفی تحت سرکوب قرار گرفت. تقریباً همه کشیش ها کشته یا زندانی شدند. قبل از جنگ، تنها چند اسقف و حدود 100 کشیش در روسیه آزاد بودند.

اما کلیسا ثابت کرده است که یک سازمان زمینی نیست که بتوان آن را بسته یا نابود کرد، بلکه بدن زنده مسیح است. معلوم شد که او با هیچ شکل زمینی مرتبط نیست. شما می توانید تمام اشکال زمینی زندگی او را نابود کنید، اما این او را ضعیف تر نمی کند. او به آزار و شکنجه مرگبار با یک شاهکار اعترافانه، قدوسیت پاسخ می دهد و پیروز می شود.

اگر بوم را تصور کنید، در این تصویر نبرد خیر و شر، صالح و گناهکار خواهید داشت، در راس ارتش در میان رهبران، به دنبال مسیح و نیروهای فرشته، پاتریارک تیخون راه می رود و ارتش را رهبری می کند. روح رویارویی پیروزمندانه در راه صلیب توسط انجیل بر ما آشکار می شود. اینها مسیحیانی هستند که صلیب را برداشته و از مسیح پیروی کردند. صدها هزار نفر بودند. پاتریارک تیخون نمادی از دوران است که نشان دهنده تصویر شاهکار کلیسا است.

پدرسالار ما

- چه ویژگی های شخصیتی پدرسالار تیخون برای ما مهم است؟

- کسانی که پدرسالار تیخون را می شناختند شهادت دادند که او مردی با فروتنی، فروتنی و عشق باورنکردنی بود. او کاملا ساده بود. او هیچ ترحمی نداشت. در زندگی، در برخورد با دیگران ساده بود. این را می گویم چون پدربزرگم او را می شناخت. او رئیس مسکو بود و یکی از اعضای شورای اسقف نشین تحت رهبری پاتریارک تیخون بود.

در سرگیف پوساد (که در آن زمان زاگورسک نامیده می شد) یک بزرگ بزرگ به نام پدر تیخون پلیخ، رئیس کلیسای الیاس در پشت سرگیوس لاورای ترینیتی وجود داشت. او در خانواده ای دهقانی به دنیا آمد و به ارتش اعزام شد. اینجا داستان خودش است. او در یک کت سرباز به مسکو رسید و برای خدمت به پاتریارک تیخون به کلیسا آمد. او پسر جوانی بود، گرسنه و سرد. او گفت: «من خودم نمی‌دانم که چگونه به محراب رسیدم. نیرویی مرا آورد و به سوی پاتریارک تیخون هل داد. نمی دانستم چه بگویم. برای تبرک آمد. پدرسالار با محبت پرسید: نام تو چیست؟ من پاسخ می دهم: "تیخون." او می گوید: "و من - تیخون." من هیچ چیز دیگری به خاطر ندارم، فقط اسقف ها با دم کتم مرا از محراب بیرون کشیدند.» هرکسی که با پاتریارک تیخون در تماس بود به لطف و عشق تقدیس شد.

غیرقابل توصیف است که مردم چگونه پدرسالار تیخون را دوست داشتند. هنگامی که او برای خدمت در یکی از شهرهای نزدیک مسکو آمد، کارخانه ها و کارخانه ها در آنجا متوقف شدند، همه کارگران برای ملاقات پدرسالار تیخون بیرون آمدند و تا زمانی که او رفت کار نکردند. قدوسیت، عشق و ارادت او به اراده خدا، مسیحیان را متحد کرد و به آنها کمک کرد تا در برابر تهاجم وحشتناک دنیای تاریک مقاومت کنند.

اغلب از ما می پرسند: چرا پدرسالار تیخون را به عنوان حامی دانشگاه خود انتخاب کردیم؟ شورای آکادمیک چنین انتخابی را انجام داد زیرا پاتریارک تیخون شاهکاری را که کلیسای روسیه باید در آن دنبال کند به ما نشان داد. آخرین بار، زیرا با شاهکار خود تجدید شد زندگی ارتدکسدر روسیه

در آن لحظه، انقلاب‌ها در حال وقوع بودند، نوسازی‌کنندگانی بودند که اصلاحاتی را برای تجدید کلیسا به منظور ایجاد یک «کلیسای زنده» انجام دادند. اما پاتریارک تیخون زندگی کلیسا را ​​"تجدید" کرد و دوباره قدوسیت کلیسا و شاهکار روحانی را آشکار کرد. این مسیر اصلی تجدید است. او نتوانست اصلاحات برنامه ریزی شده توسط شورا را انجام دهد، اما روح اولین مسیحیان را زنده کرد، که آماده بودند جان خود را به خدا بدهند تا دفاع کنند. ایمان مسیحیتا مرگ ما هم به این روحیه نیاز داریم. زمان ما بسیار سخت است، تهاجم تاریکی ضعیف نمی شود. ما می توانیم با الهام گرفتن از شاهکار مقدسین در برابر این تجاوز مقاومت کنیم. ما پاتریارک تیخون را به عنوان حامی خود انتخاب کرده ایم تا از طریق دعاهای او بتوانیم صادقانه به کلیسا خدمت کنیم و خادمان جدید کلیسا را ​​آموزش دهیم.

برای داشتن درک درست از تاریخ

- اعضای کلیسا می دانند که مرکز تاریخ روسیه، تاریخ کلیسا است. اما پاتریارک تیخون تقریباً در تاریخ سکولار روسیه ناشناخته است. این به شدت درک مردم روسیه از تاریخ خود را مخدوش می کند. من پس از فروپاشی اتحادیه در مدرسه درس خواندم، اما حتی در آن زمان هیچ کلمه ای در مورد پاتریارک تیخون در کتاب های درسی وجود نداشت. چگونه می توانیم بر این حجاب غلبه کنیم و توجه هموطنان خود را به زندگی و خدمت پاتریارک تیخون و تاریخ کلیسا جلب کنیم؟

ما باید بیشتر به پدرسالار تیخون دعا کنیم. شاید با ثمراتش در حرم نماز بخوانند

- انجام این کار آسان نیست، زیرا بسیاری از مردم سعی می کنند به هر طریق ممکن تاریخ کلیسا را ​​پنهان کنند. اما من فکر می کنم نمی توان کاری کرد که پدرسالار تیخون فراموش شود. ما باید بیشتر به پدرسالار تیخون دعا کنیم. شاید خدمات دعا را انجام دهید، همانطور که در Trinity-Sergius Lavra در مقدسات خدمت می کنند سنت سرجیوسرادونژسکی. مردم به صومعه دونسکوی خواهند رفت.

ضد کمونیست مقدس؟

- چندی پیش ما شاهد بداخلاقی تاریخ بودیم: رئیس حزب کمونیست، جی. پدرسالار تیخون یک بار به قدرت شوروی کفر گفت. این کفر به چه معناست؟

در تحقیر قدرت شوروی توسط پاتریارک تیخون، هیچ دستورالعمل رسمی مبنی بر اینکه اعضای حزب کمونیست هستند که مورد تحقیر قرار می گیرند، وجود ندارد.

- در کفر پدرسالار تیخون به قدرت شوروی، هیچ دستورالعمل رسمی مبنی بر اینکه اعضای حزب کمونیست هستند که مورد تحقیر قرار می گیرند وجود ندارد. می‌گوید افراد بی‌قانونی که مرتکب جنایات می‌شوند، مخالفان کلیسا، تخریب‌کنندگان کلیساها، قاتلان و غیره مورد تحقیر قرار می‌گیرند. من فکر نمی کنم که بتوان آن را علیه اعضای حزب کمونیست امروزی مشخص کرد. به نظر نمی رسد حزب کمونیست امروزی مانند سابق چنین الحاد مبارزاتی را در منشور خود نداشته باشد. من نمی‌توانم این بی‌حرمتی را اینقدر گسترده درک کنم.

- پدرسالار تیخون شخصاً برای شما چه معنایی دارد؟

- من از دوران کودکی پدرسالار تیخون را می دانستم، زیرا او در خانواده ما بسیار مورد احترام بود. پدربزرگم شخصاً با او ارتباط داشت. ما تخم مرغ عید پاک را که پدرسالار تیخون به پدربزرگم داده بود به عنوان زیارتگاه حفظ کرده ایم. تعدادی از اسناد امضا شده توسط پاتریارک تیخون حفظ شده است.

پیرزنی را می شناختم که در جوانی از صرع وحشتناک رنج می برد: 18 تشنج در روز. سپس او دختری بود که به خدا اعتقاد نداشت. در شب مرگ او، پدرسالار تیخون بر او ظاهر شد و او را برکت داد. او شفا یافت و به فردی عمیقاً مذهبی تبدیل شد. در مورد قدوسیت پدرسالار تیخون چنین شواهد زیادی وجود دارد. برای من او حتی قبل از قدیس شدنش یک قدیس بود. به آرامگاه او در صومعه دونسکوی رفتم. من به ویژه چیزهای زیادی در مورد او از میخائیل افیموویچ گوبونین آموختم که خود در محراب در خدمات پاتریارک تیخون خدمت می کرد ، عمیقاً به او احترام می گذاشت و اسناد زیادی در مورد زندگی او جمع آوری کرد.

پیام اعلیحضرت پدرسالارتیخون در مورد کینه توزی بلشویک ها

تیخون فروتن، به لطف خدا، پدرسالار مسکو و تمام روسیه،
کشیش های عزیز، کشیش ها و همه فرزندان وفادار کلیسای ارتدکس روسیه.

«یَهُوَه ما را از این عصر بد کنونی نجات دهد» (غلاطیان 1:4).
کلیسای ارتدکس مقدس مسیح در سرزمین روسیه اکنون دوران سختی را پشت سر می گذارد: آزار و اذیت حقیقت مسیح توسط دشمنان آشکار و پنهان این حقیقت برانگیخته شده است و در تلاش هستند تا کار مسیح و به جای مسیحی را از بین ببرند. عشق، تا بذر کینه توزی، نفرت و جنگ برادرکشی را در همه جا بپاشیم.
دستورات مسیح در مورد عشق به همسایگان فراموش شده و زیر پا گذاشته شده است: هر روز اخباری از ضرب و شتم وحشتناک و وحشیانه افراد بیگناه و حتی افرادی که روی تخت بیمار دراز کشیده اند دریافت می کنیم، تنها به این دلیل که صادقانه به وظیفه خود در قبال وطن خود عمل کرده اند. ، که تمام توان خود را بر خدمت به خیر و صلاح مردم تکیه کردند.
و همه اینها نه تنها در پوشش تاریکی شب، بلکه در فضای باز، در روشنایی روز، با گستاخی و ظلم بی‌رحمانه‌ای که تاکنون شنیده نشده، بدون هیچ محاکمه‌ای و با زیر پا گذاشتن همه حقوق و مشروعیت‌ها در حال وقوع است. این روزها تقریباً در تمام شهرها و روستاهای سرزمین پدری ما: هم در پایتخت ها و هم در حومه های دور افتاده (در پتروگراد، مسکو، ایرکوتسک، سواستوپل و غیره).
همه اینها قلب ما را پر از غم و اندوه عمیق می کند و ما را وادار می کند که طبق عهد سنت سنت با یک کلام سرزنش سهمگین به چنین هیولاهای نژاد بشر روی آوریم. رسول: «کسانی را که در حضور همگان گناه می‌کنند سرزنش کن تا دیگران نیز بترسند» (و تیم 5:20).

به خود بیایید دیوانه ها، دست از تلافی خونین خود بردارید. به هر حال، کاری که شما انجام می دهید نه تنها یک عمل ظالمانه است، بلکه واقعاً یک عمل شیطانی است، که به خاطر آن در زندگی آینده - زندگی اخروی و نفرین وحشتناک آیندگان در حال - زندگی زمینی مشمول آتش جهنم هستید. .

با اختیاری که خدا به ما داده است، ما شما را از نزدیک شدن به اسرار مسیح منع می کنیم، شما را تحقیر می کنیم، اگر فقط نام های مسیحی دارید و با وجود اینکه از ابتدا به کلیسای ارتدکس تعلق دارید.
.
ما همچنین به همه شما، فرزندان وفادار کلیسای ارتدکس مسیح، سوگند می‌دهیم که با چنین هیولاهای نژاد بشر وارد هیچ ارتباطی نشوید: "شیطان را از خود دور کن، سامک" (اول قرنتیان 5:13).

شدیدترین آزار و شکنجه نیز علیه کلیسای مقدس مسیح صورت گرفته است: عبادات مملو از فیض که تولد یک شخص را تقدیس می کند یا پیوند زناشویی یک خانواده مسیحی را برکت می دهد، غیر ضروری و زائد اعلام می شود. کلیساهای مقدس یا از طریق تیراندازی با سلاح های مرگبار (کلیسای جامع کرملین مسکو) و یا در معرض دزدی و توهین کفرآمیز (نمایشگاه منجی در پتروگراد) قرار می گیرند. صومعه های مقدس مورد احترام مردم مؤمن (مانند الکساندر نوسکی و پوچایف لاورا) توسط حاکمان بی خدا تاریکی این عصر تصرف می شود و نوعی مالکیت ظاهراً ملی اعلام می شود. مدارسی که با هزینه کلیسای ارتدکس نگهداری می شوند و کشیشان کلیسا و معلمان مذهبی را آماده می کنند، غیر ضروری شناخته می شوند و یا به مدارس کفر و یا حتی مستقیماً به محل پرورش فسق تبدیل می شوند.

اموال صومعه ها و کلیساهای ارتدکس به بهانه اینکه دارایی مردم است، سلب می شود، اما بدون هیچ حقی و حتی بدون تمایل به در نظر گرفتن اراده مشروع خود مردم... و در نهایت، دولت، که وعده برقراری قانون و حقیقت در روسیه، تضمین آزادی و نظم را داده بود، در همه جا فقط لجام گسیخته ترین خودخواهی و خشونت کامل را علیه همه و به ویژه علیه کلیسای ارتدکس مقدس نشان می دهد.

حد و مرز این تمسخر کلیسای مسیح کجاست؟ چگونه و با چه چیزی می توانیم از این حمله دشمنان خشمگین به او جلوگیری کنیم؟ ما از همه شما مؤمنان و فرزندان مؤمن کلیسا می خواهیم: به دفاع از مادر مقدس ما که اکنون مورد توهین و ستم قرار گرفته است، بیایید.

دشمنان کلیسا با زور سلاح های مرگبار بر او و اموالش قدرت می گیرند و شما با قدرت خود، فریاد شاهانه سراسری خود در برابر آنها مقاومت می کنید، که دیوانه ها را متوقف می کند و به آنها نشان می دهد که حق ندارند خود را قهرمان بنامند. به صلاح مردم، بنا به دستور ذهن مردم، سازندگان یک زندگی جدید، زیرا آنها حتی مستقیماً بر خلاف وجدان مردم عمل می کنند. و اگر رنج کشیدن در راه مسیح ضروری شود، شما را فرزندان عزیز کلیسا می خوانیم، شما را به این رنج می خوانیم به قول رسول مقدس: «چه کسی می تواند ما را از محبت خدا جدا کند. " خواه مصیبت باشد، یا پریشانی، یا آزار و اذیت، یا قحطی، یا برهنگی، یا دردسر، یا شمشیر» (رومیان 8:35).
و شما ای برادران، کشیشان و شبانان، بدون اینکه یک ساعت در کار معنوی خود تأخیر داشته باشید، با غیرت آتشین فرزندان خود را به دفاع از حقوق پایمال شده کلیسای ارتدکس فرا می خوانید، فوراً اتحادیه های روحانی ترتیب دهید، نه از روی ضرورت، بلکه با حسن نیت تماس بگیرید. به صف مبارزان روحانی بپیوندید که آنها با نیروی الهام مقدس خود با نیروهای خارجی مقابله خواهند کرد و ما امیدواریم که دشمنان کلیسا به خاطر وعده صلیب مسیح شرمنده و پراکنده شوند. خود صلیبی الهی تغییر ناپذیر است: "کلیسای خود را خواهم ساخت و دروازه های جهنم بر آن چیره نخواهد شد" (متی 16:18).

تیخون، پدرسالار مسکو و تمام روسیه.
روز 19 ژانویه. 1918.