صفحه اصلی / برای سلامتی تو / قابیل و هابیل فرزندان کی هستند؟ قابیل و هابیل - داستان اولین افرادی که روی زمین متولد شدند

قابیل و هابیل فرزندان کی هستند؟ قابیل و هابیل - داستان اولین افرادی که روی زمین متولد شدند

قابیل و هابیل چه کسانی هستند؟ مَثَل دو برادر که یکی از آنها برادرکش است چیست؟ او به ما چه می آموزد؟ شما در مورد این از مقاله ما یاد خواهید گرفت!

شب بر روی زمین خارج از عدن دردناک است.
پرتگاه فانی در میان رگها جریان دارد.
زمزمه ها و گریه ها، به زانو در می آیند،
آدم پیر تا حوا در حال مرگ:
"سازمان بهداشت جهانی
آیا او از پرتگاه پا خواهد گذاشت؟
سازمان بهداشت جهانی
آیا خانواده هابیل را بازسازی می کند؟
سازمان بهداشت جهانی،
هموار کردن جاده ای در میان آسمان،
کلمات را خواهد گفت
به شخص
و به خدا؟
چه کسی عذاب فراق را خواهد شکست -
درخت به درخت،
با دست - با دست؟..”

یک افسانه باستانی سومری می گوید که چگونه الهه بهشتی اینانا از بین دو مرد جوانی که به دنبال دست او بودند، چوپان را انتخاب کرد و کشاورز را رد کرد. این چوپان بود که وارد یک ازدواج شاد و الهی شد و در مفهوم ساکنان بین النهرین باستان به زندگی الهی و جاودانگی الهی پیوست.

اما این نوع «ازدواج الهی» نقض وفاداری به خدای اسرائیل بود.

«از مادرت شکایت کن، شکایت کن. زیرا او همسر من نیست و من شوهر او نیستم. زنا را از صورت خود و زنا را از سینه های خود دور کند... و او را به کیفر روزهای عبادت بعل می رسانم که برای آنها بخور می سوزاند و خود را به گوشواره و گردنبند آراسته به دنبال عاشقان خود می رود و خداوند می گوید، مرا فراموش کرد» (هوشع 2: 2؛ 13).

داستانی که در یکی از فصل های آغازین کتاب پیدایش یافت می شود، درباره یک چوپان و یک کشاورز نیز می گوید. اما آنها برای الهه Inanna رقابت نمی کنند (همانطور که اقوام ابراهیم برای قرن ها اور را ترک نکردند) - آنها برای خدای زنده قربانی می کنند که سپس خود را به ابراهیم نشان می دهد. داستان کشاورز قابیل، برادر بزرگتر، و هابیل، چوپان، برادر کوچکتر، پیش مزه ای از داستان دعوت ابراهیم، ​​و داستان خروج، و - پیش بینی شده توسط آنها - خروج بزرگ مسیح است. ، فصح او ...

...قربانی می کنند - و در ایثار جدایی آنها در وجه خدا واقع می شود. در واقع، کل تاریخ نسل بشر، طبق پیدایش، تاریخ تقسیم است، به طوری که قوم مقدس از هم جدا شده می توانند راه دشوار خود را برای شنیدن خدای زنده آغاز کنند، تا زمانی که خود او در میان قوم خود در «یک» بایستد. جای مساوی» (لوقا 6). : 17) و بر اساس ظاهر او بین کسانی که مسیح را در او شناختند و کسانی را که نشناختند تقسیم خواهد کرد.

«... قابیل از میوه های زمین هدیه ای برای خداوند آورد، و هابیل نیز از اولین فرزندان گله خود و از چربی آنها آورد. و خداوند به هابیل و هدیه او نگاه کرد، اما به قابیل و هدیه او نگاه نکرد. قابیل بسیار اندوهگین شد و صورتش افتاد» (پیدایش 4: 3-5).

در مورد هابیل و عدالت اسرارآمیز او سخن کمی گفته می شود. او با وجود همه چیز مورد قبول خداوند است - علیرغم این واقعیت که او اولزاده نیست، با وجود این واقعیت که مادرش با الهام از تولد اولین فرزندش، قابیل، به نام او تمام ناامیدی را که بر او وارد شده بود بیان کرد. همانطور که قابیل نسل موعود زن نیست، برادر کوچکتر او نیز بیهوده و بیهوده است و نمی توان به او تکیه کرد. اگر قابیل، «مردی از جانب خداوند» (پیدایش 4: 1)، شکست خورد و کل نسل بشر را با قدرت عقل و حیله گری خود به عدن برنگرداند و نتوانست خدا را خشنود کند، پس هابیل چه می شود. و گوسفندش!

اما خدا طور دیگری قضاوت کرد و شوک قابیل حد و مرزی نداشت. شرح پیدایش مرموز است و تفسیر آن دشوار است، اما واضح است که به نظر می‌رسد بر شخصیت قابیل، برادر بزرگتر متمرکز است. گویی در آغاز جنون، قابیل سخنان خدا را می شنود - از دور، از خنکای دور بهشت، کلماتی که خداوند سعی دارد با آنها از او محافظت کند.

«و خداوند [خدا] به قابیل گفت: چرا ناراحتی؟ و چرا صورتت افتاد؟ اگر نیکی کنی، صورتت را بلند نمی کنی؟ و اگر نیکی نکنید، گناه بر در است. او شما را به سوی خود می کشاند، اما شما باید بر او حکومت کنید» (پیدایش 4: 6-7).

یکی از ترجمه های این قسمت به این صورت است: «این [گناه] تو را می خواهد، تو سرور آن خواهی بود».(پیدایش 4:7)

... محافظت از یک فرد بسیار دشوار است. برای این، خدا باید بمیرد. اما هنوز زمانش نرسیده...

قابیل سخنان خدا را می شنود، اما ذهن او که عادت دارد نه خدای مهربان، بلکه بتی را ببیند که بر اساس عقاید خود ساخته شده و قدرت می بخشد، آنها را به طرز وحشتناک و مخربی برای هر دو برادر درک می کند.

قابیل می شنود: «تو بر او حکومت می کنی» و سخنان عجیبی به هابیل می گوید.

شاید قابیل لذت خاصی را احساس می کرد و آن را وحی الهی می دانست. همه چیز برای تسلط به قابیل داده شد - حتی عدالت هابیل! به راستی، دیگر چه نیازی به یک برادر کوچکتر و ناخوشایند است، اگر نه به خاطر آرمان بزرگ برادر بزرگتر، که شاید امید مادر را از این طریق برآورده کند، رهایی بخش و "بذر همسر" مورد انتظار شود. "بازگشت به بهشت ​​گمشده؟! قربانیش اندک است - یعنی خدا می خواهد با دادن خود هابیل که با قربانی هایش مورد رضایت خدا بود، آن را تقویت کند! چه پارادوکس درخشان و وحشتناکی! فقط یک انسان بزرگ و خارق‌العاده، ناجی کل بشریت، می‌تواند از طریق خون برادرانه بر انسان پا بگذارد! این همان چیزی بود که قابیل می خواست تبدیل شود. و هابیل را با چاقو زد.

و خداوند فرمود:

«چه کردی؟» (پیدایش 4:10).

قابیل متوجه می شود که چه کرده است. اما او خودکشی نمی کند - زندگی طولانی آینده او در ترس و آشفتگی ذهنی با این واقعیت به پایان می رسد که همانطور که برخی از مفسران باستانی گفته اند توسط نوادگانش لمک کشته خواهد شد - او مرد بدبختی را که در بیشهزار پنهان شده بود برای مدتی می برد. حیوان جنگلی...

به نظر می رسد که نجات بشر برای همیشه از دست رفته است. اگر کسی می توانست او را نجات دهد، آن هابیل غیرزمینی یا فردی از نسل او بود. اما هابیل بذری نداشت. ست، که به جای هابیل از زوج اولیه متولد شد، در تقوای خود بیش از حد محکم بر روی زمین ایستاد بدون اینکه از مرزهای معقول فراتر رود - او دیگر به دنبال نجات جهان نبود، او محتاط بود. آدم و حوا با ناراحتی فهمیدند که دیگر کسی مثل هابیل روی زمین نخواهد بود. و حتی خنوخ معراج شده قربانی رنجوری نبود که کاملاً خود را تسلیم کند - نه، نه به ظلم برادرش، بلکه در برابر ندای اسرارآمیز خدا، که در پی آمدن به زمین بود تا در مرگش شریک شود، و - تا کنون نتوانسته است. .

او فرود آمد - هزاران سال بعد. او قربانی شد، و بی دلیل نبود که نام هابیل و ریختن خون او را ذکر کرد (متی 23:35؛ لوقا 11:50-51).

زمانی برای خدا نیست. او خون انسانی خود را که به دست جنگجویان ظالم و حیله گری افکار کاهنان اعظم ریخته شده بود، که معتقد بودند "بهتر است که یک نفر بمیرد تا اینکه همه مردم هلاک شوند" یکپارچه کرد - آن را با خون هابیل متحد کرد. ، داوطلبانه از نسل او می شود.

بیش از عقل و امید - مسیح از نسل هابیل است. او پسر و نسل زن است، مردی از جانب خداوند. او خود را فدا کرد، بدون اینکه از دیگران فداکاری کند. او نیازی به قدرت بر برادرانش نداشت - خودش را برای برادران سپرد...

و قربانی کامل او همه برادران پراکنده در سراسر زمین را که امیدشان به بازگشت خدا به زمین از دست رفته است را آشتی می دهد و در خنکای بهشت ​​با آنها صحبت خواهد کرد.

تبر به ریشه! آیا او زایمان خواهد کرد؟
مانای صحرا و عسل؟
دعای پسر ابراهیم
و برای گناه قربانی خواهد کرد.

اما چیزی زیر آفتاب شده است
نه مثل قرن ها پیش:
دستش را روی پشت بام گذاشت
برادر کوچکتر ناشناس،

زمین را با گاوآهن می چرخاند،
خون بره ها را خواهد ریخت
دریا، شمال، جنوب
به دنبال برادرش می رود.

سمیرن پر از تخته نرد است
عبا و سرش.
تمام عدالت را برآورده خواهد کرد،
سخنان زنان برآورده خواهد شد.

سنگ ها از هم جدا می شوند. کرین
در شن ها برای همیشه شکوفا خواهند شد.
تنها پسر مریم،
از طرف پروردگار - انسان.

قابیل و ایبل چه زمانی متولد شدند؟

قابیل و ایول (هابیل) فرزندان انسان اول، آدم و همسرش چاوا (در نسخه روسی - حوا) هستند.

اولین انسان آدم، در روز ششم خلقت، در روز هشنه - روز اول ماه تشری، توسط خداوند متعال خلق شد. برشیت 1:27، 31; روش هاشانه 10 ب; Zohar 1, 37a).

هر دو روز (ساعات روز) و شب (زمان تاریک روز) دارای 12 ساعت هستند. در ساعت سوم آن روز، خداوند متعال انسان را از خاک زمین آفرید. برشیت 2:7، تشکیل اندام ها، حفره ها و اندام های مربوطه ( سنهدرین 38b; سدر هادوروت). و در ساعت چهارم آفریدگار «روحی حیاتبخش در سوراخهای بینی او دمید و آن مرد زنده شد» ( برشیت 2:7; سنهدرین 38 ب).

در ساعت هفتم روز، خداوند متعال «یکی از اجزاء» مرد خفته را گرفت و «این قسمت را به زن تبدیل کرد». برشیت 2:21-22).

در پاسخ به این سوال که قابیل و ایبل در چه زمانی متولد شدند، نظرات حکما تقسیم شد.

برخی معتقدند که قابیل و ایول قبل از اخراج [از گان عدن - باغ عدن به دنیا آمدند. یادداشت ویراستار.]، و دیگران - چه پس از آن. مثلا در کتاب سفر یوحسیناین عقیده وجود دارد که قابیل در پانزدهمین سال از آفرینش جهان و حول - در سال 30 به دنیا آمدند.

با این حال، مفسران اغلب استناد می کنند هاگادااز رساله سنهدرین (38 باز آن چنین برمی‌آید که قابیل و حوّل در اولین جمعه در ساعت هشتم به دنیا آمدند. در وب سایت: Haggadah چیست].

در ساعت هشتم روز، آدم و نیمه دیگرش که به زبان مقدس او نامگذاری شده است. ایشا(زن)، وارد صمیمیت شد. آدم و عشا با هم بر بالین رفتند و چهار نفره از آن پایین آمدند. (سنهدرین 38 ب) - در اثر نزدیکی آنها دوقلوها در یک ساعت به دنیا آمدند: پسری که این نام را دریافت کرد قابیل (برشیت 4:1و دختر ( راشی، برشیت 4:1). اندکی بعد، این زن سه قلو دیگر به دنیا آورد: پسری به نام ایول (برشیت 4: 2و دو خواهرش ( برشیت خادم 22:2-3; راشی، برشیت 4:1; توصافوت، سنهدرین 38 ب).

بحث و جدل

در نتیجه گناهی که انسان اول مرتکب شد، [...] در دوازدهمین و آخرین ساعت آن روز، خالق تصمیم گرفت که آدم را از باغ عدن بیرون کند. سنهدرین 38 ب). در پایان شبات، خالق آدم را از باغ بیرون کرد ( برشیت 3:23-24).

سپس صد و سی سال در روزه و توبه ماند و از صمیمیت با همسرش پرهیز کرد. Eruvin 18b). آدم امیدوار بود که حکم اعدامی که بر او و فرزندانش صادر شده بود را جبران کند. اما اصلاح کاری که او انجام داده بود حتی با توبه کامل غیرممکن بود، زیرا گناه او قبلاً منجر به تغییرات غیرقابل برگشت در وضعیت معنوی جهان شده بود. میختاو میالیاهو ۲، ص ۸۵).

در این مدت، پسران آدم با خواهران خود ازدواج کردند - خداوند متعال به مخلوقات خود رحم کرد و به آن نسل اجازه داد تا ازدواج همخونی مشابهی داشته باشد تا جهان را «ساخت» کند، همانطور که گفته می شود ( تهیلیم 89:3): "صلح با حسن نیت ساخته می شود" ( Yerushalmi, Yevamot 11:1, Korban haeda). قابیل با خواهرش کلمانا ازدواج کرد و ایول با بلویرا (ابراوانل) ازدواج کرد ، برشیت 4:1; سدر هادوروت).

قابیل زمین را کشت کرد و ایبل از گله ها نگهداری کرد ( برشیت 4: 2).

در چهلمین سال از آفرینش جهان، در پانزدهمین روز از ماه نیسان، بنی آدم، به توصیه او، برای خدای متعال قربانی کردند: قابیل بذر کتان را بر قربانگاه گذاشت و ایبل بهترین گوسفند از او بود. گله خالق فقط قربانی ایول را پذیرفت، اما «از قابیل و هدیه او راضی نشد» ( برشیت 4:5; تنهوما، برشیت 9; پیرکی درابی الیزر 21; یالکوت شیمونی، برشیت 35).

قابیل با کینه توزی برادرش را دعوت کرد تا دنیا را تقسیم کند: او تمام زمین را برای خود گرفت و ایول گله ها را گرفت. و بلافاصله نزاع بین آنها در گرفت که ناشی از این واقعیت بود که ایبل گله خود را از طریق زمین زراعی قابیل هدایت کرد. قابیل ابل را به خاطر چرای گاوهایش در زمینش سرزنش کرد. و ایول برادرش را به خاطر پوشیدن لباسهای ساخته شده از پوست گوسفند سرزنش کرد. بنده برشیت 22:7; تنهوما، برشیت 9; سیفر عیاشار). یکی دیگر از دلایل درگیری این بود که قابیل به دنبال این بود که همسر ایول را که زیباترین خواهران بود، بگیرد. پیرکی درابی الیزر 21).

در مبارزه، قابیل ضربه مهلکی به ایول وارد کرد ( برشیت 4: 8) - و آدم برای پسرش عزادار شد (Pirkei derabi Eliezer 21).

با مرگ حوّل، فرصت تاریخی دیگری از دست رفت: بالاخره آدم لایق بود که دوازده قبیله بنی اسرائیل از او بیایند، اما پس از مرگ حوّل، حضرت عالی فرمود: «به او فقط دو پسر دادم، یکی از آنها دیگری را کشت - چگونه می توانم از او دوازده قبیله بیاورم؟! ( برشیت بنده 24:5).

قابیل فرزندان زیادی داشت و این سرزمین به تدریج شروع به آباد شدن کرد. برشیت 4: 17-22).

در یکصد و سی امین سال از آفرینش جهان، قابیل توسط نوادگانش لمخ کشته شد که به اشتباه او را با حیوانی در جنگل اشتباه گرفت. برشیت 4:23، راشی; Yagel Libeinu 11) [ - یادداشت ویراستار.].

پس از مرگ پسر دومش، آدم "دوباره همسرش را شناخت" ( برشیت 4:25و صاحب یک پسر به نام شث شدند. و بعد از شیث آنها فرزندان بسیار بیشتری داشتند ( برشیت 5:4; سدر هادوروت).

قابیل و هابیل،در کتاب مقدس، دو برادر، پسران آدم و حوا. طبق کتاب پیدایش، قابیل اولین قاتل در تاریخ و هابیل اولین قربانی قتل بود. نام عبری قابیل شبیه فعل کانا (به وجود آمدن) است که حوا وقتی گفت: «انسان را پدید آوردم» (پیدایش 4: 1) و همچنین به کلمات «کائین» ( آهنگر) به کار می رود. و «کانا» (حسادت). نام هابیل (به عبری Hevel) ممکن است از کلمه عبری hevel (نفس) گرفته شده باشد.

داستان قابیل و هابیل در پیدایش 4 یافت می شود و در هیچ جای دیگری در کتاب مقدس عبری ذکر نشده است. هابیل دامدار بود، قابیل کشاورز بود. قابیل از میوه های زمین هدیه ای برای خدا آورد، در حالی که هابیل حیوانات نخست زاده گله خود را قربانی کرد. قابیل که از اینکه خداوند قربانی هابیل را مورد پسند قرار داد، عصبانی بود، برادرش را کشت. وقتی خدا از او پرسید: برادرت هابیل کجاست؟ - جواب داد: آیا من نگهبان برادرم هستم؟ (پیدایش 4:9). خدا قابیل را با لعن مجازات می کند: "تو تبعیدی و سرگردان در زمین خواهی بود" (پیدایش 4:12)، اما در عین حال او را با "مهر قابیل" مشخص می کند تا کسی او را نکشد. قابیل به «سرزمین نود» (سرزمین سرگردان)، در شرق عدن می رود.

دویدن در سراسر کتاب مقدس، انگیزه ترجیح خدا برای برادران کوچکتر، مانند یعقوب، یوسف یا داوود است. هابیل اولین نفر در این ردیف است. برخی از محققان در داستان کتاب مقدس بازتابی از تضاد بین دو شیوه زندگی، شبانی و کشاورزی را می بینند. با این حال، مهمتر از آن، هدایایی که قابیل و هابیل آورده اند، اولین قربانی هایی هستند که در کتاب مقدس ذکر شده است. بنابراین پیشنهاد شده است که این سنت منعکس کننده این عقیده است که خدا از هدایای حیوانی به جای هدایای گیاهی خشنود است.

به ویژه مهم است که در این داستان موضوع مسئولیت اخلاقی، که برای اولین بار در داستان قبلی درباره آدم و حوا شنیده شد، بیشتر توسعه یافته است. وقتی قابیل شروع به حسادت به برادرش کرد، خداوند به او می‌گوید: «اگر نیکی کنی، صورتت را بلند نمی‌کنی؟ و اگر نیکی نکنید، گناه بر در است. او تو را به سوی خود می کشاند، اما تو باید بر او حکومت کنی» (پیدایش 4: 7). این اولین ظهور کلمه "سین" ("het") در کتاب مقدس است. گناه قابیل به ویژه قابل توجه است زیرا فقط قتل نیست، بلکه برادرکشی است.

طبق سنت خاخام ها، قابیل از گناه خود پشیمان شد و متعاقباً به طور تصادفی توسط نسل خود، لمک نابینا، کشته شد. اگر قابیل در عهد جدید به عنوان نمونه ای از شرارت ذکر شده است (اول یوحنا 3:12)، پس هابیل به عنوان اولین مرد عادل که دچار مرگ خشونت آمیز شد (متی 23:35) و به عنوان نمونه ایمان (عبرانی) ذکر شده است. 11:4). در سنت تفسیری مسیحی، هابیل اشتباه تایپی (نوع) مسیح است. از سوی دیگر، شواهدی وجود دارد که برخی از گنوسی ها قابیل را به عنوان دشمن خدای خالق اسرائیل می پرستیدند که پرستش او را رد کردند.

کتاب مقدس می گوید که قابیل ازدواج کرد، صاحب فرزندان شد و اولین شهر را ساخت (پیدایش 4: 17-24). ظاهراً همسر قابیل یکی از خواهران او بود (پیدایش 5: 4). نوادگان قابیل در نسل مذکر از سیل جان سالم به در نبردند، اما «کنئیت‌ها»، قبیله‌ای از آهنگران و متالورژیست‌ها که به عنوان معاصران ابراهیم (پیدایش 15:19)، موسی (قضاوت 1:16)، دبورا (قضاوت 4:11) ذکر شده‌اند. ) و شائول (اول سم. 15:6)، احتمالاً از نسل قابیل. در حماسه آنگلوساکسون بیوولفهیولا گرندل از نوادگان قابیل است.

خوب، چه کسی داستان اولین برادرکشی در تاریخ بشر را نشنیده است؟ برادر بزرگتر حسود برادر کوچکترش را به خاطر یک فداکاری نادرست می کشد. اسامی آنها مدتهاست که به نامهای معروف تبدیل شده است و هر بار که در مورد درگیری ها یا جنگ های داخلی صحبت می کنیم به یاد می آیند. اما کتاب مقدس، مانند هیچ کتاب دیگری، حاوی آنقدر اسرار و ناسازگاری است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. داستان قابیل و هابیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. ابتدا بیایید به یاد بیاوریم که چگونه بود و سپس سعی کنیم بفهمیم.

جولیوس شنور فون کارولسفلد "قربانی قابیل و هابیل"


همانطور که کتاب مقدس می گوید

روزی روزگاری آدم و حوا زندگی می کردند و صاحب دو پسر شدند - قابیل و هابیل. هر دو برادر بزرگ شده اند. قابیل کشاورز شد و هابیل دامدار شد. و سپس یک روز برادران تصمیم گرفتند برای خداوند قربانی کنند. هرکس هر چه داشت به او پیشنهاد داد. قابیل غله آورد و هابیل بره های اول زاده را از گله خود آورد. تعجب هر دو را تصور کنید زمانی که نور از آسمان نازل شد و قربانی هابیل را برد، نه بهشت ​​را، اما در مورد قابیل این اتفاق نیفتاد. خداوند قربانی کوچکترین برادر را پذیرفت که باعث خشم و حسادت بزرگتر شد. نتیجه یک قتل خونین بود. این یک نسخه کوتاه از آنچه اتفاق افتاده است، اما چه چیزی پشت همه آن است؟

خوب چرا من نه؟

9 تفسیر مختلف از این داستان توسط مسیحیان، یهودیان و مسلمانان ارائه شده است. به گفته یکی از آنها، خداوند قابیل را آزمایش می کند. به او می فهماند که برادر کوچکتر استعداد بیشتری در بندگی خدا دارد و این را باید پذیرفت. شما نمی توانید همه چیز را یکباره بدست آورید. باید آشتی کرد و با برادرت بدون توهین و غرور به کارهای خداپسندانه پرداخت.

مسلمانان معتقدند که قلب هابیل قلب انسان صالح است و خداوند این را می بیند. به همین دلیل قربانی او پذیرفته شد.

یک زن را جستجو کنید

با وجود این واقعیت که طبق نسخه کلاسیک، در زمان وقایع ذکر شده، تنها چهار نفر روی زمین زندگی می کردند: آدم، حوا، قابیل و هابیل، گزینه دیگری وجود دارد. علاوه بر برادران، خواهرانی نیز بودند. یکی از آنها، آوان، برای هابیل در نظر گرفته شده بود. قابیل از شور و اشتیاق نسبت به عروس برادرش برافروخته شد و تصمیم گرفت او را به همسری خود بگیرد. پس با توجه به روایت مذکور معلوم می شود که این درگیری دو مرد بر سر یک زن بوده است. و همانطور که می دانید در این مورد خونریزی نتیجه سنتی اختلاف است. بعدها چنین شد: قابیل با آوان ازدواج کرد و پسری به نام خنوخ (حانوک) به دنیا آورد.

نسخه تصادف

آنچه را که عیسی در حال مرگ بر روی صلیب گفت: "خداوندا آنها را ببخش، زیرا آنها نمی دانند چه می کنند." قابیل هم همینطور. اگر نمی دانست مرگ چیست، چگونه می توانست عمداً برادرش را بکشد؟ تا این لحظه هیچ کس روی زمین نمرده بود. با عصبانیت برادرش را گرفت و او به گفته مسلمانان دعا کرد: خدایا هر چه می خواهی با من کن! قابیل مردد بود، نمی‌دانست چه باید بکند، و سپس دستیار گرفت. شیطان با او زمزمه کرد که چگونه با برادرش رفتار کند. شما باید یک سنگ بردارید و به سر هابیل بزنید. قابیل که از عصبانیت کور شده بود، به نصیحت گوش داد و تنها در آن زمان، با هق هق بر جسد برادرش، متوجه شد که چه کاری انجام شده است. معلوم شد که قابیل به معنای واقعی کلمه توسط یک شیطان گمراه شده است.


جولیوس شنور فون کارولسفلد "برادرکشی"


اختفای ادله مادی مستوجب مجازات قانونی است

و به این ترتیب، قابیل نگون بخت، گیج از شیطان، آزرده از خدا، بر بدن خنک برادرش می نشیند. چه اتفاقی افتاده است؟ من چه کار کرده ام و بعد چه باید بکنم؟ جسد را کجا بگذاریم؟ و سپس می بیند که یک کلاغ دیگری را می کشد. او را تا حد مرگ نوک می زند، سپس چاله ای حفر می کند و دشمن مرده خود را در آنجا قرار می دهد. قابیل نیز همین کار را کرد - او جسد برادرش را در خاک دفن کرد.

وقتی خداوند پرسید هابیل کجا رفته است، قابیل پاسخ داد: "آیا من نگهبان برادرم هستم؟" او نه تنها کشت، بلکه دروغ گفت و سعی کرد جنایت را پنهان کند! این هم دلیل دیگری برای خشم عادلانه خداوند است.

"نشانه قابیل" مرموز

و بنابراین قابیل نفرین شده است. او برای سرگردانی ابدی به سرزمین نود تبعید شد. اما او می ترسد. او می ترسد افرادی که در راه با او روبرو می شوند او را بکشند. در اینجا یک معمای کتاب مقدس دیگر برای شما وجود دارد: اگر فقط قابیل، والدینش و چند خواهر روی زمین بمانند، چه نوع مردمی وجود دارند؟ هنوز پاسخ قابل اعتمادی برای این سوال وجود ندارد.

اما به هر حال خداوند رحم کرد و قابیل را با علامت خاصی مشخص کرد و از او محافظت و حمایت کرد. خداوند مهربان است و هیچ گناهکاری برای او نیست که آنقدر در گناه غوطه ور باشد که نتواند آمرزیده شود.

نسخه ای وجود دارد که این نماد نمادین "نشانه قابیل" کل قوم یهودی را که محکوم به سرگردانی در جهان در جستجوی سرنوشت خود هستند، نشان می دهد. اما، با وجود همه سختی ها، او مهمترین چیز را دارد - محافظت از خداوند.

آگوستین مقدس در نوشته های خود قوم یهود را با قابیل و عیسی و کلیسای مسیحی را با هابیل مرتبط می داند. یهودیان حسود و حسود، چوپان عیسی را می کشند که به خاطر آن لعنت پدرش را دریافت می کنند.

زمانی، امپراتور کنستانتین به همه یهودیان دستور داد که علامت خاصی را که نشان دهنده منشاء آنها بود، بپوشند. و هر کس نافرمانی کند یا جریمه می شود یا شلاق.

چند نسخه دیگر

متکلمان مسیحی بر این باورند که قربانی قابیل پذیرفته نشد، زیرا از دل پاکی نشأت نگرفت و بنابراین پذیرفته نشد.

یوسف آلبو فیلسوف یهودی معتقد بود که قابیل به جان یک حیوان و همچنین زندگی انسان ارزش قائل است و به همین دلیل با برادرش برخورد می کند. او به سادگی انتقام بره مقتول را گرفت. سپس این سؤال مطرح می شود: اگر در آن زمان اصلاً مفهومی به عنوان مرگ وجود نداشت، چگونه می توانست یک چیز را به چیز دیگر ربط دهد؟

هاگاده (بخشی از ادبیات تلمودی) بیان می کند که هابیل از برادرش قوی تر بود و قابیل را در جنگی شکست داد. او نیز التماس و طلب رحمت کرد. هابیل با رحمت مرد نگون بخت را آزاد کرد و او از این لحظه استفاده کرد و برادرش را کشت.

برخی از محققان بر این باورند که این رویارویی بین برادران نمادی از تضاد بین شیوه های زندگی شبانی و کشاورزی است.

قابیل چه شد؟


جولیوس شنور فون کارولسفلد "قابیل تبعیدی"


طبق منابع باستانی، قابیل فقط در سراسر جهان سرگردان نبود. او با خواهر محبوبش ازدواج کرد و شهر را تأسیس کرد. کشاورزی برای یافتن مراتع حاصلخیز نیازی به حرکت مداوم نداشت. قابیل با شروع یک سبک زندگی بی تحرک، به مرحله جدیدی در توسعه جامعه رفت.

نقطه عطف یا اولین اشک های مادر

پس از کشتن هابیل، شیطان نزد حوا می آید و می گوید پسرش مرده است. او می پرسد: این به چه معناست، چگونه آن را بفهمیم؟ شیطان پاسخ می دهد که دیگر با او غذا نمی خورد، نمی خندد و نفس نمی کشد. ایوا به اصل ماجرا پی می برد و اشک تلخ می ریزد. از این لحظه به بعد، موضوع اشک و اندوه از صفحات کتاب مقدس خارج نمی شود. برای اولین بار، شیطان در دنیایی که هیچ کس از آن خبر نداشت، درد ایجاد می کند.

به جای خروجی

این فقط کتاب مقدس نیست که مملو از داستان های روابط بین برادران است. جوهر اصلی آنها بخشش است. پس از سالها خصومت، عیسو یعقوب را در آغوش گرفت. یوسف با آغوش باز از برادرانی که او را به بردگی فروخته بودند استقبال کرد. این ایده اصلی صلح‌طلبی است که دقیقاً از این روایات سرچشمه می‌گیرد - ما همه برادر هستیم و چیزی برای به اشتراک گذاشتن نداریم. اینکه چرا قابیل هابیل را کشت، یک سوال ابدی است. شما باقی مانده اید که خودتان نتیجه گیری کنید.

اخبار دیگر

بسیاری از مردم می‌دانند که آدم و حوا دو پسر داشتند و بزرگتر پسر کوچک‌تر را به قتل رساند، اما اینکه چرا قابیل هابیل را کشت، برای بسیاری یک راز باقی مانده است. این اولین نمونه برادرکشی در تاریخ بشر است که اغلب توسط مردم در موقعیت های زندگی یکسان استفاده می شود. با وجود توصیف نسبتاً دقیق آنچه در کتاب مقدس رخ داده است، امروزه نسخه های زیادی وجود دارد که با یکدیگر متفاوت هستند.

چرا قابیل هابیل را کشت؟

برای درک این موضوع ابتدا باید خود داستان را به خاطر بسپارید. آدم و حوا اولین افرادی بودند که پس از ارتکاب گناه از بهشت ​​بیرون رانده شدند. آنها دو پسر داشتند: قابیل و هابیل. اولی زندگی خود را وقف کشاورزی کرد و دومی به دامداری پرداخت. وقتی تصمیم گرفتند که قربانی را به خدا بدهند، برادران ثمره کار خود را آوردند. قابیل غلات را به عنوان هدیه به خدا تقدیم کرد و هابیل یک بره تقدیم کرد. در نتیجه، قربانی برادر کوچکتر در بهشت ​​پذیرفته شد، اما بزرگتر بدون آن باقی ماند. همه اینها قابیل را خشمگین کرد و برادرش هابیل را کشت. این داستانی است که کتاب مقدس بیان می کند.

به طور کلی، چندین توضیح مختلف توسط مسیحیان، یهودیان و مسلمانان ارائه شده است. یک نسخه می گوید که این یک نوع آزمایش برای برادر بزرگتر بود. او باید درک می کرد که یک فرد نمی تواند همه چیز را یکباره بدست آورد. قابیل مجبور شد خود را فروتن کند و بدون هیچ رنجش و ناامیدی به زندگی ادامه دهد. مسلمانان یقین دارند که هابیل دل مرد صالحی دارد و همین امر سبب پذیرفتن قربانی شد.

نسخه های دیگری از اینکه چرا قابیل هابیل را کشت

اگرچه در کتاب مقدس آمده است که در زمان وقوع حادثه فقط 4 نفر روی زمین زندگی می کردند، اما روایت دیگری نیز وجود دارد. خواهرانی هم بودند که یکی از آنها به نام ایوان بین دو برادر اختلاف پیدا کرد. همانطور که می دانید بسیاری از درگیری های مردان بر سر زنان به خونریزی ختم می شود. این نسخه بر اساس این واقعیت به وجود آمد که ایوان بود که قابیل ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.

نسخه ای وجود دارد که قابیل نمی تواند عمداً کسی را بکشد ، زیرا در آن زمان معلوم نبود مرگ چیست. مسلمانان عقیده دارند که همه چیز کاملاً تصادفی اتفاق افتاده است. قابیل که از برادرش خشمگین بود او را گرفت و از خدا پرسید که بعد از آن چه باید بکند. در این لحظه بود که شیطان ظاهر شد و او را به قتل رساند. در نتیجه قابیل برادرش را کاملاً ناخواسته کشت.

متکلمان مسیحی نسخه ای را که در کتاب مقدس آمده است تکمیل می کنند. به گفته او، خداوند نخواست قربانی قابیل را بپذیرد زیرا از دل پاکی نبود. فیلسوف یهودی یوسف آلبو عقیده دیگری داشت که معتقد بود برای برادر بزرگتر کشتن حیوان غیرقابل قبول است و به همین دلیل از خویشاوندان خود به خاطر اعمالش انتقام گرفت. این نسخه دارای تناقضاتی است: اگر مفهوم مرگ هنوز وجود نداشت، بر چه اساسی چنین افکاری ممکن است بوجود بیاید.

در ادبیات تلمودی اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه برادران در شرایط مساوی جنگیدند و قابیل شکست خورد، اما او موفق شد طلب بخشش کند. در نتیجه، هابیل مرد بدبخت را آزاد کرد، اما برادرکشی از کتاب مقدس، با استفاده از فرصت، با یکی از بستگان برخورد کرد بر اساس روایتی دیگر، برادران مظهر تقابل بین سبک زندگی کشاورزی و دامداری هستند.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

قابیل پس از کشتن برادر خود، با آوان ازدواج کرد و شهر را تأسیس کرد. او به کشاورزی ادامه داد، که اساس توسعه یک جامعه جدید شد. در مورد حوا، او به لطف شیطان از مرگ پسرش مطلع شد، او آنچه را که اتفاق افتاده بود با وحشتناک ترین رنگ ها برای او توضیح داد. مادر تلخی از دست دادن را تجربه کرد و تمام روز گریه کرد. این را می توان اولین تجلی درد انسان نامید. از آن زمان، این موضوع اغلب در صفحات کتاب مقدس وجود داشته است.