صفحه اصلی / عدد شناسی / دانش و در دسترس بودن خاصی مورد نیاز است. دانش! چیست؟ دانش در مورد ساختار جهان

دانش و در دسترس بودن خاصی مورد نیاز است. دانش! چیست؟ دانش در مورد ساختار جهان

دانش، -i، ر.ک. 1. ببینید بدانید. 2. نتایج دانش، اطلاعات علمی. حوزه های مختلف دانش. 3. مجموعه ای از اطلاعات به نوعی. مناطق یک متخصص با دانش خوب. با اطلاع از موضوع


مشاهده ارزش دانشدر سایر لغت نامه ها

میانگین دانش- 1. داشتن smb. اطلاعات، آگاهی در مورد کسی، چیزی. // مالکیت smb. مهارت ها و توانایی های عملی 2. نتیجه آزمایش شده ........
فرهنگ لغت توضیحی افرموا

دانش- دانش را ببینید
فرهنگ لغت توضیحی کوزنتسوف

دانش کسب و کار- دانش عمومی از اقتصاد و صنعتی که واحد تجاری در آن فعالیت می کند، و همچنین دانش خاص تر از نحوه عملکرد واحد تجاری.
فرهنگ لغت اقتصادی

دانش- انتشارات، مسکو. در سال 1951 تأسیس شد. ادبیات علمی رایج در شاخه های مختلف دانش (مجموعه "جدید در زندگی، علم، فناوری"، "دانشگاه مردمی" و غیره).

دانش مستقیم- دانش به دست آمده از طریق اختیار مستقیم، بدون توجیه از طریق شواهد. در تاریخ فلسفه یا حسی تلقی می شد (دموکریتوس، اپیکور، ل. فویرباخ)،.........
بزرگ فرهنگ لغت دایره المعارفی

دانش- یک حالت، متعلق به کسی که چیزی می داند، ثمره آموختن و تجربه (V.I. Dal). در اندیشه های روسیه مقدس، بالاترین دانش، درک خیر و شر بر اساس آموزه های جدید است.
فرهنگ لغت تاریخی

دانش غلط- (1 تیم. 6.20) - در اصل: «دانش نادرست».
فرهنگ لغت تاریخی

دانش ناخودآگاه- دانشی که شخص از داشتن آن آگاه نیست، دانشی که بیان نشده باشد (3).
دایره المعارف روانشناسی

دانش اعلامی- اصطلاحی که به هر دانشی اشاره می کند که شخص آگاهانه به آن دسترسی دارد و می تواند به هر طریقی بیان شود. بنابراین، وقتی تایپ کردن را یاد می گیریم، تکیه می کنیم.........
دایره المعارف روانشناسی

دانش زنده— - دانش زنده را ببینید.
دایره المعارف روانشناسی

دانش- (دانش زبان انگلیسی).1. نتیجه کنونی بررسی باز برای بحث و نقد (در یک جامعه خاص) مسائل، پدیده ها (بر اساس قواعد توصیف و معیارهای رضایت،......
دایره المعارف روانشناسی

دانش زیستن است- (دانش زنده انگلیسی) - مفهوم "3. zh." در آغاز قرن XX استفاده شده توسط G. G. Shpet (1914,1922), S. L. Frank (1915,1917,1923). چنین دانشی ممکن است. اعم از ماقبل نظری، ماقبل علمی و پسا نظری.........
دایره المعارف روانشناسی

آشنایی با دانش— (علم آشنایی) (علم مستقیم). چنین دانشی حسی، شهودی و شاعرانه است. این همان چیزی است که جیمز دانش به دست آمده از طریق تجربه مستقیم نامید.
دایره المعارف روانشناسی

دانستن چگونه- دانش رویه ای را ببینید.
دایره المعارف روانشناسی

دانش درباره- (علم به) (علم با واسطه). به گفته جیمز، این یک سطح بالاتر از دانش است، دانشی است که از طریق تأمل انتزاعی به دست می آید. متمرکز است، فکری.........
دایره المعارف روانشناسی

دانش درباره نتایج- یک اصطلاح بسیار کلی که برای تعیین اطلاعات دریافتی به عنوان بازخورد به کار می رود: (الف) یک آزمودنی در یک آزمایش در مورد صحت واکنش هایش؛......
دایره المعارف روانشناسی

دانش درباره مرگ- ایده ها و مفاهیم رایج در مورد مرگ در جامعه. قابل استفاده در کارهای پیشگیرانه برای جلوگیری از شکل گیری رفتار خودکشی.........
دایره المعارف روانشناسی

شناخت خود- رجوع به من، رجوع به نفس (من، 2).
دایره المعارف روانشناسی

دانش از طریق آشنایی- بر خلاف دانش رویه ای و دانش اعلامی، این دانشی است که ما مستقیماً از آن آگاه هستیم، دانش در مورد افراد، مکان ها و چیزها که از داده های احساسات ما به دست می آید.
دایره المعارف روانشناسی

دانستن چیست- دانش اعلامی
دایره المعارف روانشناسی

معرفتی، اعلامی- دانش در مورد جهان که می تواند به عنوان دانش آگاهانه شناخته شده، واقعی ارائه شود. یعنی دانشی که انسان می تواند اعلام کند; مثلا «رز – مهربان.......
دایره المعارف روانشناسی

دانش، عمومی- دانش کلی در مورد چیزهایی در جهان که مستقل از هر رویداد یا قسمت خاصی وجود دارد. این اصطلاح به جای معنایی استفاده می شود........
دایره المعارف روانشناسی

دانش، رویه- دانستن چگونگی انجام کاری؛ دانشی که عملیاتی و عملی است. بر خلاف دانش اعلامی، دانش رویه ای خارج از قلمرو آگاهی است.........
دایره المعارف روانشناسی

دانش اساس وجود ما در این جهان است که توسط انسان بر اساس قوانینی که توسط جامعه بشری شکل گرفته است ایجاد شده است. حجم عظیمی از اطلاعات از انواع مختلف به لطف اکتشافات نیاکان ما به میراث ما تبدیل شده است.

دانش و مهارت چیزی است که سیستمی که تقریباً بلافاصله پس از تولد در آن قرار می گیریم ما را جهت می دهد. و خیلی خوب است که می توانیم از داده های آماده استفاده کنیم و بر اساس آنها نتیجه گیری کنیم.

اما دانش چیست؟ تعریف مطالعات اجتماعی و سایر مفاهیم همراه با آن در مقاله ما مورد توجه ما است. امیدواریم اطلاعات جمع آوری شده به شما کمک کند آگاهانه به مشکل دانش نزدیک شوید و اهمیت آن را در زندگی یک فرد مدرن بپذیرید.

دانش چیست؟ تعریف مطالعات اجتماعی

یکی از علوم مربوط به همه پدیده های مرتبط با زندگی اجتماعیانسان علم اجتماعی است او تعریف روشنی از این اصطلاح به ما می دهد. بنابراین، مطابق با اصطلاحات علوم اجتماعی، دانش فعالیت شناختی (در منابع دیگر - شناختی) انسان است.

علاوه بر این، دانش شکل معینی است که در آن نتایج فرموله شده و حقایق ثابت وجود دارد، به منظور انتقال و استفاده، نظام مند و ذخیره می شود.

دانش و شناخت

علاوه بر این سؤال فوری که دانش چیست (ما در بالا تعریف را در علوم اجتماعی ارائه کردیم)، ارزش درک مفاهیم مرتبط را دارد. ما مفهوم شناخت را برای در نظر گرفتن کامل موضوع مرتبط ترین موضوع می دانیم.

شناخت فرآیندی است که از طریق آن شخص به دانش خاصی دست می یابد. حقایق در مورد آگاهی فرد منعکس می شود و جای خود را در آنجا می گیرد. موضوع معرفت، خود شخص است و مفعول آن مجموعه ای از حقایق درباره پدیده ها و اشیاء واقعیت است که به شکل معینی جمع آوری و ارائه شده است.

ویژگی های دانش

رمزگشایی مفهوم "دانش" نه تنها توسط علوم اجتماعی، بلکه توسط فلسفه و روانشناسی نیز انجام می شود. بنابراین، در فلسفه مدرنهنوز بحث هایی در مورد اینکه چه اطلاعات دریافتی به منزله دانش است، وجود دارد.

بر اساس عقیده غالب متفکران مدرن، برای ورود به این مقوله، اطلاعات باید دارای ویژگی هایی باشد، یعنی درست، تایید شده و قابل اعتماد باشد.

همانطور که می بینید، همه معیارها بسیار نسبی و ذهنی هستند. دلیل باز شدن این موضوع به همین دلیل است علوم مدرنکه شامل سوالات مطالعات اجتماعی نیز می شود.

طبقه بندی دانش

بنابراین، یکی از طبقه بندی های آشکار دانش بر اساس حامل و به عبارت دیگر بر اساس مکان دانش است. همانطور که می‌توان تصور کرد، آنها در خاطرات مردم، نشریات چاپی، انواع رسانه‌های الکترونیکی، در پایگاه‌های اطلاعاتی و موارد دیگر ذخیره می‌شوند.

از نظر ما جالب تر، طبقه بندی دانش بر اساس درجه علمی است. مطابق با آن، دانش می تواند علمی و غیر علمی باشد. هر گونه زیرگونه های خاص خود را دارد.

بنابراین، دانش علمیمی تواند تجربی (به دست آمده در نتیجه مشاهدات، دانش خود) و نظری (درک به عنوان حقیقت مدل های انتزاعی داده ها در مورد جهان - جداول، نمودارها، انتزاعات، قیاس ها) باشد.

دانش غیر علمی انواع بیشتری دارد و به خودی خود به عنوان دسته بندی جالب هستند. دانش غیر علمی شامل آنهایی است که داده‌هایی در مورد چیزهای اساسی روزمره هستند - موارد عملی روزمره. دانش شبه علمی آن چیزی است که بر روی فرضیه های علمی شناخته شده ای عمل می کند که هنوز تایید یا رد نشده اند. دانش شبه علمی چیزی است که ما آن را پیش داوری، تصورات غلط و گمانه زنی می نامیم. همچنین شبه علمی (که توسط نظریه ها منتشر می شود، اما با واقعیات تایید نمی شود)، ضد علمی (آرمان شهر، تضعیف ایده واقعیت)، شبه علمی (که هنوز فرصتی برای تأیید پیدا نکرده اند) وجود دارد.

پرسش‌های مربوط به علوم اجتماعی بخش کوچکی را در نظر می‌گیرند، اما برای خودآموزی، دانستن نظریه‌های موجود و تقسیم‌بندی آرایه‌های اطلاعاتی که توسط بشریت انباشته شده است، جالب است.

نتیجه گیری

در مقاله خود به بررسی یکی از تعاریف بنیادی علوم اجتماعی یعنی دانش پرداختیم. پس دانش چیست؟ تعریف علوم اجتماعی به ما می گوید که نتیجه یک شخص و همچنین شکلی است که این نتیجه در آن ذخیره و منتقل می شود.

طبقه بندی مدرن دانش بسیار گسترده است و معیارهای زیادی را در نظر می گیرد. هم دانش روزمره و هم دانش حرفه ای ما و هم فرضیه های انحصاری و اتوپیایی ما، همگی انواع و زیرگونه های جداگانه ای از دانش هستند.

امیدواریم مقاله ما برای شما جالب بوده باشد.

وقتی هنوز بچه بودیم، اغلب این جمله را از والدین خود می شنیدیم: «برای دانش به مدرسه برو»! حتی آن زمان هم که جوان بودیم، نمی فهمیدیم دانش چیست و چرا به آن نیاز داریم. ما فکر می کردیم که والدین بیش از خود ما به دانش نیاز دارند. جلوتر رفتن مسیر زندگی، ما با این احساس بزرگ شدیم که دانش لازم است. و آنها واقعاً به ما کمک می کنند، اگرچه در واقع ما به ندرت به این فکر می کنیم که چه نوع دانشی داریم.

دانش را نمی توان محدود کرد. شناخت و معرفت فراتر از افق هر علمی وجود دارد. اما هر علم خاصی دارای دانش است. فلسفه حکیمانه، دین تشنه، سیاست بلندپروازانه، اساطیر اسرارآمیز... همگی حاوی دانش هستند که مبتنی بر مفاهیم، ​​نمادگرایی، هنر، تصاویر است.

از نظر تاریخی، عموماً پذیرفته شده است که خاستگاه دانش بشری، شناخت بازیگوشانه از دنیای اطراف بوده است. این دانش بر اساس مفهوم قوانین و اهداف تعیین شده ساخته شده بود و به برداشتن پرده زیبایی، بالا رفتن از وجود، عدم اندیشیدن به سود خود، احترام به خود و رفتار به عنوان یک فرد جدید، داشتن چیزی که نمی تواند کمک کند. لمس شود، اما این "چیزی" داد افراد بیشتراز ارزش های مادی این به من کمک کرد تا از نظر روانی رشد کنم، به من کمک کرد تا مفاهیم "زیبا" و "وحشتناک" را پذیرا باشم. این مرزهای روابط بین اجداد ما را آشکار کرد. حتی در آن زمان، دانش به دو دسته تقسیم می شد: فراعلمی (روزمره)، علمی، روزمره-عملی (عقل عادی بشری وجود دارد)، دینی (بدون توجه به دین)، شهودی (ذاتی در همه مردمان، کل نسل بشر به عنوان یک کل).

دانش و فرمول بندی آن

با بررسی فرهنگ لغت می توانید چندین فرمول از این اصطلاح را بیابید.

  • دانش اطلاعات فرمول بندی شده ای است که بر آن تکیه می شود یا در فرآیند یافتن پاسخی برای یک مسئله استفاده می شود.
  • دانش عبارت است از قطعیت یک حوزه موضوعی (ارتباطات، اصول، الگوها) که در نتیجه تمرین و تجربه حرفه ای (کیفی) به دست می آید و به متخصصان رشته خود اجازه می دهد تا مسائل را به روشی مشخص حل کنند.
  • دانش موادی است که به خوبی مرتب شده اند، یا داده هایی در مورد مواد یا ابرداده ها.
  • دانش (حوزه موضوعی) توصیف چیزی، محیط اشیا، حقایق ضروری، رویدادها و همچنین روابط بین آنهاست.
  • دانش ( هوش مصنوعی) یک رابطه گروهی از چیزی است که از طریق تعریف کیفی شی نشان داده می شود. کار علمی در صنعت پایگاه داده دسترسی با کیفیت بالا به تعداد زیادی از انواع شی را فراهم می کند.

دانش چیست؟ حکما می گویند دانش سازمان یافته و قابل درک است، چیزی که به ما کمک می کند اشتباه نکنیم، چیزی که زندگی ما را راحت تر و امن تر می کند. اما شایان ذکر است که دانش به صورت ذهنی درک می شود. این بدان معناست که شما، خواننده، اطلاعاتی را که از خارج می‌آید را به روش خود درک خواهید کرد و بعداً آن را به روش خود اعمال خواهید کرد. از این قاعده این عبارت به دست می آید: «علم به اندازه علاقه مهم نیست، علاقه است که باعث می شود انسان دریافت کند. دانش واقعی" اما مهم نیست که چگونه دانش خود را به کار می گیریم، باید آن را تا حد امکان با زندگی خود تطبیق دهیم.

حالا انسان بالغ شده است و بعد این سوال پیش می آید که علم چه می دهد؟ پاسخ بسیار ساده است. دانش متحول می شود، دانش قدیمی تجدید می خواهد. واقعیت ها زندگی مدرندرخواست آخرین اکتشافات بهترین کشف هر شخص شناخت خود خواهد بود. دانش می تواند انسان را از زنجیر زندگی جاهلانه رهایی بخشد، به درک آنچه واقعاً در آن می گذرد می دهد. دنیای مدرنو حتی قبل از تولدش چه اتفاقی افتاده است. دانش انسان را به عنوان یک موجود زنده از کسی می سازد که از شنیدن او لذت می بریم، آثارش را می خوانیم، از ما فردی معقول می سازد. تنها با کسب دانش به منشا جهان می اندیشیم و به دنبال پاسخی برای پرسش های به ظاهر بی پاسخ هستیم. و ما این پاسخ ها را پیدا می کنیم! چقدر مردم قبلاً یاد گرفته اند؟ ما پرواز را یاد گرفتیم، یاد گرفتیم عناصر را پیش بینی کنیم، پنی سیلین را کشف کردیم! و این اتفاق نمی افتاد اگر فردی به رشد و دانش دست نیافته بود. دانش خود فرد را تسریع می کند و او را عاقل تر و سازگارتر با زندگی و شرایط مختلف می کند.

دانش علمی چیست

دانش علمی سیستمی از ایده های انسان در مورد قوانین طبیعت، جامعه و خود است.

دانش علمی به دو دسته تقسیم می شود:

  • تجربی (به دست آمده در نتیجه تجربه خود شخص، در نتیجه مشاهدات او)
  • نظری (این دانش فقط در نتیجه تجزیه و تحلیل هر مدل، احتمالاً انتزاعی، به دست می آید).

دانش علمی در یک مورد باید همیشه مبتنی بر یک بستر تجربی یا نظری باشد.

دانش نظری هر چیزی است که به ما نشان می دهد فرآیندهای خاصی در زندگی چگونه اتفاق می افتد. مردم از این دانش به عنوان پیش بینی رفتار اشیا استفاده می کنند.

چرا در روال ظاهری خود به دانش نیاز داریم؟ زندگی روزمره? به نظر می رسد که همه چیز زیبا کشف شده است، همه ستاره ها شمرده شده اند، همه اکتشافات انجام شده است. اما این درست نیست - همیشه یک راه گریز وجود دارد که ما می توانیم چیزی را خودمان تعیین کنیم. به عنوان مثال می توان به شخصیت درخشانی مانند بیل گیتس اشاره کرد. او با استفاده از رایانه شخصی امکانات بی حد و حصری را برای ما باز کرد! و ما معاصر این اکتشافات هستیم. ما همچنین می توانیم چیزی را کمک کنیم، می توانیم چیزی را تغییر دهیم. فقط باید آرزو کنیم!

دانش یک ایده قابل اعتماد و درست از چیزی است، در مقابل یک نظر احتمالی. این تضاد بین عقیده و دانش در یونان باستان ایجاد شد. فلسفه توسط پارمنیدس، افلاطون و غیره. از نظر ارسطو، دانش می تواند شهودی یا گفتمانی باشد که با واسطه استنباط ها و شواهد منطقی انجام شود. مسئله ایمان و معرفت یکی از مسائل محوری در قرون وسطی است. الهیات و فلسفه تمایز بین دانش پیشینی و تجربی (پسینی) معرفی شده توسط مکتب‌شناسی در مفاهیم معرفت‌شناختی دوران مدرن ایجاد شد.

دانش نتیجه شناخت واقعیت است که با عمل ثابت شده است، بازتاب صحیح آن در تفکر انسان. داشتن تجربه و درکی که هم از نظر ذهنی و هم از نظر عینی صحیح است و می توان از آنها قضاوت و نتیجه گیری هایی کرد که به اندازه کافی قابل اعتماد به نظر می رسد که دانش تلقی شود.

نظریه مدرن دانش علاوه بر دانش علمی، دانش عادی، اساطیری، دینی، هنری، فلسفی، شبه علمی را متمایز می کند و آنها را معادل فرهنگ و به همان اندازه برای درک جوهر فعالیت شناختی ضروری می داند.

معمولی یا روزمرهدانش مبتنی بر تجربه روزمره است، به خوبی با عقل سلیم سازگار است و تا حد زیادی با آن منطبق است. دانش معمولی به بیان و توصیف حقایق می رسد. همانطور که جهان حقایقی که انسان از آنها می داند گسترش می یابد، یعنی. همانطور که علم، فلسفه، هنر و غیره توسعه می یابند، حوزه دانش معمولینیز گسترش می یابد و تغییر می کند. دانش روزمره اساس همه انواع دیگر دانش است، بنابراین اهمیت آن را نباید دست کم گرفت.

هنریدانش در حوزه هنر شکل می گیرد و برخلاف علمی یا دانش فلسفی، تلاش نمی کند که مبتنی بر شواهد و مستند باشد. شکل وجود این نوع معرفت، تصویری هنری است. ویژگی اصلی تصاویر هنری، خود گواه بودن و اقناعی بودن در بیرون و بدون توجه به هر مدرکی است. در هنر، برخلاف علم و فلسفه، داستان نویسی مجاز است و حتی تشویق می شود. بنابراین، تصویری که هنر از دنیایی ارائه می دهد، همیشه کم و بیش متعارف است. اما داستان دقیقاً به این منظور وجود دارد که دانشی در مورد واقعیت را با وضوح و وضوح بیشتری آشکار کند. البته دانش کارکرد اصلی هنر نیست، بنابراین دانش هنری به عنوان یک محصول فرعی وجود دارد. با این حال، انکار کامل ارزش معرفتی هنر اشتباه خواهد بود.

اسطوره ایدانش یک وحدت همزمان از بازتاب عقلانی و احساسی واقعیت است. در دانش اساطیری، خود دانش و تجربه در یک وحدت غیرقابل تقسیم وجود دارد، مشاهدات در مورد جهان اطراف به طور عقلانی درک نمی شوند. دانش اساطیری آنقدر انعکاس عینی واقعیت نیست که انعکاسی از تجربیات مردم درباره واقعیت است. در جوامع ابتدایی، دانش اساطیری نقش بسیار مهمی ایفا می کرد و ثبات جامعه بدوی و انتقال اطلاعات قابل توجه از نسلی به نسل دیگر را تضمین می کرد. با کمک دانش اساطیری انسان بدویواقعیت ساختار یافته، یعنی در نهایت، آن را شناخت. این ساختار اولیه اسطوره ای جهان به عنوان مبنایی برای ظهور بعدی عمل کرد اشکال عقلانیدانش ویژگی های ضروری مذهبیدانش - ارتباط با اعتقاد به ماوراء الطبیعه و عاطفی-تصوری

بازتابی از واقعیت در معارف دینی، بیشتر بر ایمان تأکید شده است تا برهان و برهان. نتایج تأمل دینی در تصاویر عینی، بصری و حسی فرمول بندی می شود. دین انسان را به ایمان و تجربه و همدلی دعوت می کند و نه تفکر و نتیجه گیری، آرمان ها، هنجارها و ارزش های مطلق را عرضه می کند، حداقل آنها را چنین می نامد. اما هر نظام دینی توسعه یافته، درست مانند فلسفه، خصلت یک دکترین جهان بینی قابل فهم دارد. دین به عنوان یکی از گزینه های پاسخگویی به پرسش های جهان بینی، نسخه ای خاص از تصویر جهان را ارائه می دهد.

ویژگی اصلی فلسفیدانش شکل عقلی-نظری آن است. نگاه فلسفه به انسان و جهان، نگاه عینی و قابل اعتماد، دیدگاه عقل است. فلسفه از همان ابتدا به مثابه جست و جوی خرد به معنای هماهنگی دانش درباره جهان و تجربه زندگی پدید می آید. به جای تصویر و نماد مشخصه اسطوره، فلسفه مفاهیم و مقولات عقلانی را ارائه می دهد. در فلسفه اولیهآغاز دانش جدید نظری، عینی و ایده های اسطوره ای به طور پیچیده ای در هم تنیده شده اند.

علاوه بر موارد ذکر شده، نوع خاصی از دانش وجود دارد که ویژگی های هنری، اساطیری، مذهبی و علمی را ترکیب می کند - شبه علمی. در عین حال، دانش شبه علمی یک پدیده فرهنگی مستقل است که نمی توان آن را به علم، فلسفه، دین یا هنر تقلیل داد. دانش شبه علمی در عرفان و سحر، کیمیا، طالع بینی، معارف باطنی و... ارائه می شود. دانش شبه علمی کارکردهای جبرانی خاصی را در فرهنگ انجام می دهد و به فرد اجازه می دهد در شرایطی که به سرعت در حال تغییر است و پیش بینی واقعیت دشوار است، آرامش روانی پیدا کند.

همه انواع دانش ذکر شده از نظر شکل و محتوا با یکدیگر متفاوت هستند، یعنی. نسبتاً مستقل از یکدیگر وجود دارند. تئوری دانش ویژگی های خاص هر یک از آنها را آشکار می کند، آنها را با سایر اشکال فرهنگی مرتبط می کند و جایگاه آنها را در جهان فرهنگی تعیین می کند.

نتیجه فرآیند شناخت، دانش است. دانش- این نتیجه فعالیت شناختی است که در تصاویر ایده آل بیان می شود و در سیستم های نشانه ای گنجانده شده است. دانش از یک سو انعکاس واقعیت در ذهن انسان در قالب تصاویر ایده آل - ایده ها، مفاهیم، ​​نظریه ها و از طرف دیگر مبنای عمل اجتماعی است.

ایده های ابتدایی در مورد جهان که توسط قوانین بیولوژیکی تعیین می شود، در حیوانات برتر نیز ذاتی است که برای آنها عامل ضروری در شکل گیری رفتار آنها است. دانش بشری ماهیت متفاوتی دارد.

دانش می تواند به اشکال مختلف باشد.

از نظر تاریخی، اولین اشکال آن دانش بود اسطوره ایو مذهبی، که جهان را به شکل احساسی و تصویری منعکس می کرد.

دانش معمولیبر اساس تجربه زندگی این یک دستورالعمل برای رفتار روزمره مردم، روابط آنها بین خود و با جهان خارج است، و به عنوان مبنایی برای سایر اشکال دانش عمل می کند. دانش معمولی در گفتار روزمره مردم بیان می شود.

دانش علمیبا عینیت، پایایی، روایی و سازگاری متمایز می شود. دانش علمی در سیستم مفاهیم (اصطلاحات) یک علم خاص بیان می شود و در نظریه های علمی گنجانده می شود.

دانش فلسفیبر اساس سازه های نظری، ویژگی های متمایز آن کلیت، منطق و وجود دیدگاه های جایگزین است. معرفت فلسفی در سیستمی از مقولات فلسفی بیان می شود.

دانش هنریبا انعکاس عاطفی و تصویری واقعیت مشخص می شود، هدف آن برآوردن نیازهای زیبایی شناختی افراد است. دانش هنری نشان دهنده توانایی فرد برای تفکر تخیلی و تخیل خلاق است. در تصاویر هنری بیان می شود و به وضوح در هنر تجلی می یابد.

3. ساختار شناخت. موضوع و موضوع دانش.

شناخت به عنوان شکلی از رابطه فعال یک فرد با جهان، پدیده ای پیچیده و ساختاری سازمان یافته است. عناصر ساختاری اساسی شناخت:

موضوع دانش (چه چیزی شناخته شده است؟)

موضوع دانش (چه کسی می داند؟)

مکانیسم، ابزار شناخت (فرایند شناخت چگونه رخ می دهد؟)

هدف از دانش (چرا می دانیم؟).

درک رابطه و وابستگی متقابل این مؤلفه ها برای تعیین ماهیت فرآیند شناختی ضروری است.

فعالیت شناختی مبتنی بر تعامل سوژه و ابژه است.

موضوع دانش- حامل فعالیت شناختی، منبع فعالیتی است که هدفش یک شی است. موضوع دانش- این بخشی از واقعیت عینی است که فعالیت شناختی سوژه به سمت آن هدایت می شود. موضوع و ابژه شناخت مقوله های زوجی هستند که از نظر دیالکتیکی به هم مرتبط هستند. فعالیت شناختی و نتیجه آن نشان دهنده وحدت عینی و ذهنی است: دانش در محتوای خود عینی است، زیرا منعکس کننده فرآیندها و پدیده هایی است که مستقل از تفکر انسان وجود دارد و در شکل خود ذهنی است، زیرا حامل آن فقط یک شخص است، یعنی. موضوع

در مختلف آموزه های فلسفیموضوع و موضوع دانش به طور متفاوتی درک می شوند. در ایده آلیسم عینیوجود تفکر خارج از انسان و قبل از انسان شناخته می شود; موضوع دانش در اینجا به عنوان عالی ترین اصل معنوی عینی، ایجاد و شناخت واقعیت شناخته می شود و فعالیت شناختی انسان تابع این موضوع واقعی است. برای مثال، در آموزه هگل، ایده مطلق هم سوژه و هم موضوع معرفت است (...). در ایده آلیسم ذهنیآگاهی انسان به عنوان تنها واقعیت در نظر گرفته می شود، به عنوان موضوع و موضوع تفکر و شناخت عمل می کند، یعنی. موضوع خودش است در ماتریالیسم مکانیکیقرن XVII-XVIII (J. Locke, T. Hobbes) ابژه را چیزی می دانستند که مستقل از فاعل وجود دارد و سوژه را - به عنوان فردی مجزا با قابلیت تعمق و تفکر و درک منفعلانه ابژه.

در ماتریالیسم دیالکتیکیشناخت به عنوان یک پدیده اجتماعی تلقی می شود. دانش نتیجه فعالیت فردی جدا شده از جامعه نیست. موضوع معرفتیدارد ماهیت اجتماعی، این فردی است که بر دستاوردهای فرهنگ مادی و معنوی جامعه تسلط یافته است. تاریخ علم نمونه هایی از دانشمندان برجسته و آموزه های آنها را ارائه می دهد، اما آنها در ساخت های علمی خود بر تجربه و دانش بسیاری از نسل های گذشته تکیه کرده اند. بنابراین، در معرفت شناسی، موضوع به شکل غیرشخصی در نظر گرفته می شود - این شخص نه به عنوان یک فرد جداگانه، بلکه به عنوان انسانیت اجتماعی شده، به عنوان یک کل جامعه است. معرفت شناسی مورد توجه نیست ویژگی های شخصیدانشمند، اما محتوای دانش، رابطه آن با واقعیت، روند توسعه آن.