صفحه اصلی / روی چیزها / دانش واقعی با دانش کاذب متفاوت است. دانش کامل، جامع و دقیق در مورد موضوع مورد مطالعه نامیده می شود

دانش واقعی با دانش کاذب متفاوت است. دانش کامل، جامع و دقیق در مورد موضوع مورد مطالعه نامیده می شود

1) معیار صدق 2) حقیقت عینی

3) حقیقت نسبی 4) حقیقت مطلق

تفکر در تصاویر جزء اجباری شناخت است

1) هنری 2) علمی

3) اساطیری 4) روزمره

حقیقت نسبی- این دانش است

1) نادرست 2) ناقص

3) تایید نشده 4) بی اساس

چه نوع دانشی است که مجموعه ای از دستور العمل های رفتار منحصر به فرد در طول زندگی چندین نسل ایجاد شده است؟

1) تجربه روزمره 2) دانش نظری

3) حکمت عامیانه 4) تصویر هنری

حقیقت مطلق، در مقابل نسبی

1) فقط به صورت علمی به دست آمده است 2 ) دانش جامع در مورد موضوع است

3) برای درک نیاز به تلاش دارد 4) حاوی دانش عینی در مورد موضوع است

دانش واقعی از این جهت با علم کاذب تفاوت دارد

1) متکی به عقل سلیم است 2) از مفاهیم و قضاوت ها استفاده می کند

3) در نتیجه فعالیت شناختی ایجاد می شود 4) با موضوع دانش مطابقت دارد

حقیقت مطلق و نسبی

1) حاوی دانش عینی در موردموضوع 2) فقط به صورت علمی به دست می آید

3) هرگز نمی توان رد کرد 4) دانش جامع در مورد موضوع است

حقیقت نسبی، در مقابل مطلق

1) حاوی دانش عینی در مورد موضوع است 2) همیشه مبتنی بر عقل سلیم است

3) به مرور زمان قابل رد است 4) حاصل حسی و دانش عقلانی

تمرین به عنوان معیار حقیقت شامل

1) علمیآزمایش 2) مفاهیم علمی

3) تعمیم های نظری 4) روش های آماری

دانش واقعی

1) معمولاً عملاً قابل اجرا است 2) فقط با علم قابل دستیابی است

3) با موضوع مطابقت دارددانش 4) همیشه در قالب تئوری ارائه می شود

آنچه حقیقت نسبی را متمایز می کند این است که آن

1) معین داردمحدودیت ها 2) از نظر تجربی تایید نشده است

3) از نظر نظری اثبات نشده است 4) غیر علمی به دست آمده است

حقیقت نسبی معرفت است

1) غیر قابل اعتماد 2) نادرست، اشتباه

3) قابل اعتماد، اماناقص 4) به اشتراک گذاشته شده توسط اکثریت

شناخت عقلانی-منطقی به عنوان بالاترین مرحله در فرآیند شناخت انسان از جهان پیرامون عمل می کند. برای او معمولی است

1) درک بر اساس احساسات برخی از علائم و ویژگی های خارجی اشیاء و پدیده ها

2) شکل گیری ایده در مورد علائم خارجی مشابه و متفاوت اشیاء و پدیده ها

3) بینش به ماهیت اشیاء و پدیده های قابل شناخت، ایجاد الگوهای کلی توسعه آنها

4) ادراک کل ظاهرموضوع جهان عینی و حفظ آن در حافظه

دانش هنری (زیبایی شناختی) مبتنی بر

1) ارائه فرضیه های علمی 2) تعمیم داده های به دست آمده به صورت تجربی

3) انباشت و تعمیم تجربه زندگی 4) نمایش جهان در تصاویر هنری

دانش مبتنی بر عقل سلیم، تمرین روزمره و تجربه اجتماعی که مهمترین مبنای شاخص رفتار روزمره افراد است. چه نوع دانشی؟ ما در مورد?

1) هنری 2) علمی

3) هر روز 4) شخصی

کدام یک از موارد زیر سطح نظری دانش را مشخص می کند؟

1) انجام یک آزمایش علمی 2) توضیحات حقایق علمی

3) تعمیم داده های به دست آمده 4) مشاهده واقعیات و پدیده های فردی

17. دانشمندان ساکنان 25 و 60 ساله روسیه را بررسی کردند. از آنها این سوال پرسیده شد: "به نظر شما طبیعت یا جامعه توانایی های یک فرد را تعیین می کند؟" نتایج نظرسنجی (به عنوان درصدی از تعداد کل شرکت کنندگان) در یک هیستوگرام ارائه می شود. نتایج نظرسنجی را تجزیه و تحلیل کنید و عبارت صحیح را انتخاب کنید.

1) سهم پاسخ دهندگانی که معتقدند توانایی ها توسط طبیعت تعیین می شود با افزایش سن کاهش می یابد.

2) حدود یک سوم از پاسخ دهندگان در هر دو گروه پاسخ دادن به سوال را دشوار می دانستند.

3) درصد افرادی که مطمئن هستند که محیط توانایی های فرد را تعیین می کند با افزایش سن کاهش می یابد.

4) حدود یک چهارم پاسخ دهندگان در هر دو گروه معتقدند که تمایلات طبیعی ممکن است مورد تقاضای شخص نباشد.

این جمله که می گوید: «هر حقیقت بدعت زاده می شود و به عنوان تعصب می میرد»، بر کدام ویژگی حقیقت گواهی می دهد؟

1) در مورد علمی 2) در مورد مطلق

3) در مورد نسبی 4) در مورد بدیهیات

20. در قرن شانزدهم دانشمند لهستانی N. Copernicus با استفاده از محاسبات ثابت کرد که زمین و سایر سیارات منظومه شمسی به دور خورشید می چرخند. این کشف نشان می دهد

1) واقعیت ثابت شده تجربی 2) نتیجه گیری علمی

3) تعمیم داده های مشاهده روزمره 4) نتیجه شناخت اجتماعی

کلمه گم شده در نمودار را بنویسید

پاسخ: تجربی

22-کلمه گم شده در نمودار را بنویسید:

پاسخ: توانایی ها

23. بین مراحل شناخت و عملیات خاص که آنها را نشان می دهد، مطابقت برقرار کنید: برای هر موقعیت در ستون اول، موقعیت مربوطه را از ستون دوم انتخاب کنید.

دانش معنوی به ما امکان می دهد واقعیت را از توهم جدا کنیم، دانش مادی (به اصطلاح "دانش") به ما اجازه نمی دهد واقعیت را از توهم جدا کنیم. علاوه بر این، مردم توهم را با واقعیت اشتباه می گیرند. معلوم می‌شود که نظریه‌ها و اکتشافات علمی اغلب نه از استنباطات منطقی که از وضعیت ذهنی آشفته، عجیب و غریب و حتی عرفانی ناشی می‌شوند. خود فیلسوفان تجربی نیز به این امر اذعان دارند. بدون انکار فواید علم، باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از آن تفاوت چندانی با داستان های علمی تخیلی ندارد. تمام حوزه‌های علم غرب در این دسته قرار می‌گیرند: نظریه‌هایی که به نظر می‌رسند سنگی...

دانش معنوی به ما امکان می دهد واقعیت را از توهم جدا کنیم، دانش مادی (به اصطلاح "دانش") به ما اجازه نمی دهد واقعیت را از توهم جدا کنیم. علاوه بر این، مردم توهم را با واقعیت اشتباه می گیرند.

معلوم می‌شود که نظریه‌ها و اکتشافات علمی اغلب نه از استنباطات منطقی که از وضعیت ذهنی آشفته، عجیب و غریب و حتی عرفانی ناشی می‌شوند. خود فیلسوفان تجربی نیز به این امر اذعان دارند.

بدون انکار فواید علم، باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از آن تفاوت چندانی با داستان های علمی تخیلی ندارد. تمام حوزه‌های علوم غربی در این دسته قرار می‌گیرند: نظریه‌هایی که به نظر محکم می‌آیند و در واقع زیربنای بیشتر علوم غربی هستند. آموزه های فلسفی، در واقع خود را در بهترین سناریوتایید نشده، و در بدترین حالت - پیش داوری های ساده.

در دوران ما، عبارات "علم ثابت کرده است"، "علم کشف کرده است" همان وزنی را دارد که نقل قول از متون مقدس کتاب مقدس در قرون وسطی است. به عبارت دیگر، در جامعه - از جمله در میان دانشمندان - همان روش قدیمی اثبات "او خودش گفته است" که زمانی توسط دکارت رد شد، به قوت خود باقی است. اگر در قرون وسطی دگماتیسم دینی بر ذهن مردم حاکم بود، اکنون در این جایگاه جای خود را به ماتریالیسم جزمی داده است.

دو راه برای دانش وجود دارد: ودایی و "جاهلانه". کلمه ودیک یک مفهوم مذهبی، تاریخی، جغرافیایی یا نظری نیست که توسط انسان اختراع شده باشد. کلمه سانسکریت ودا به معنای دانش است. بنابراین، تعبیر «روش ودایی دانش» اساساً به معنای «روش دانش پر از دانش» است.

این بدان معنی است که "روش دانش پر از جهل" نیز وجود دارد. ودانتا سوترا (2.1.4) توضیح می دهد: "دانش ودایی به دلیل ماهیت خود با نظریه هایی که توسط ذهن انسان ها ابداع شده است متفاوت است."

آنها اساساً با یکدیگر تفاوت دارند: یکی به طبیعت مادی تعلق دارد و دیگری به ماهیت معنوی. "مادی"، "معنوی" فقط کلمات نیستند، اینها نامگذاری ها، اصطلاحات علمی هستند.

روش ودایی دانش علمی است. ماهیت علمی آن چیست؟ روش ودایی دانش با اصطلاح "معنوی" مشخص می شود.

ماده معنوی با موارد زیر مشخص می شود:

  1. ابدیت، تغییر ناپذیری؛
  2. کامل بودن دانش.

الف ویژگی های متمایزمسائل عبارتند از:

  1. شکنندگی، ناپایداری، فسادپذیری؛
  2. جهل، حماقت، اینرسی.

تجزیه و تحلیل دقیق وضعیت نشان می دهد که دانشمندان علم مواد دانشی ندارند. در واقع، در ذات اشیاء این گونه باید باشد. دانشمند ماتریالیست - ترجمه شده به زبان وداها به معنای دانشمند غوطه ور در جهل است.

بخشی از سخنرانی E.M. Vrajendra Kumara Prabhu "بازپرداخت برای استقلال روح."

صدق هر علم و شیئی قابل اثبات و یا مورد تردید است. ضدیت کانت که می گوید حتی دو فرضیه متضاد را می توان به طور منطقی اثبات کرد، معرفت واقعی را در ردیف یک حیوان افسانه ای قرار می دهد.

چنین جانوری ممکن است اصلا وجود نداشته باشد، و کارامازوف "هیچ چیز درست نیست، همه چیز مجاز است" باید به بالاترین فرض تبدیل شود. زندگی انسان. اما اول از همه.

نسبیت گرایی فلسفی، و بعداً لیپس گرایی، به جهانیان اشاره کرد که دانش واقعی همیشه صادق نیست. این مسئله که چه چیزی را می توان اصیل و چه چیزی را می توان کاذب در فلسفه دانست، مدت هاست مطرح شده است. مشهورترین نمونه باستانی مبارزه برای حقیقت احکام، منازعه سقراط و سوفیست ها و جمله معروف فیلسوف است که می گوید: «من می دانم که چیزی نمی دانم». به هر حال سوفسطائیان جزو اولین کسانی بودند که تقریباً همه چیز را زیر سؤال بردند.

دوران الهیات اندکی شور و شوق فیلسوفان را فرو می نشاند و "تنها دیدگاه واقعی" و درست را به زندگی و خلقت جهان توسط خدا می دهد. اما جووردانو برونو و نیکولای کوسانسکی به لطف اکتشافات علمی خود به طور تجربی ثابت کردند که خورشید به دور زمین نمی چرخد ​​و خود سیاره مرکز جهان نیست. کشف فیلسوفان و دانشمندان قرن پانزدهم بحث را در مورد معنای دانش واقعی دوباره برانگیخت، زیرا به نظر می رسد این سیاره در فضای ناشناخته و ترسناک در حال حرکت است.

در آن زمان موارد جدید شروع به ظاهر شدن می کنند مکاتب فلسفیو علم توسعه یابد.

پس از نظر ارسطو معرفت حقیقی دانشی است که کاملاً با واقعیت مطابقت داشته باشد. انتقاد از این رویکرد بسیار آسان است، زیرا خطای عمدی و جنون را در نظر نمی گیرد. دکارت معتقد بود که دانش حقیقی با دانش کاذب از این جهت که وضوح دارد متفاوت است. فیلسوف دیگری معتقد بود که حقیقت همان چیزی است که اکثریت با آن موافق هستند. اما به هر حال مهم ترین چیز عینیت آن است، یعنی استقلال از انسان و آگاهی او.

نمی توان گفت که بشریت، با پیچیده کردن فناوری، آنقدر به انکار هرگونه خطا نزدیک شده است که دانش واقعی از قبل در دسترس است.

فن‌آوری‌های مدرن، رایانه‌ها و اینترنت به دست جوامع بی‌سواد و ناآماده رسیده است که منجر به مسمومیت اطلاعاتی و پرخوری شده است. این روزها اطلاعات از تمام کرک ها جاری می شود و فقط یک موسی واقعی از برنامه نویسی و علوم اجتماعی. این تصویر 50 سال پیش به وضوح توصیف شده است، یعنی در کتاب "1984" نوشته جی. اورول، و در رمان "اوه، شگفت انگیز" دنیای جدید» آلدوس هاکسلی.

دانش واقعی می تواند روزمره، علمی یا هنری و همچنین اخلاقی باشد. به طور کلی به همان اندازه در دنیای حرفه ها حقایق وجود دارد. مثلاً مشکل برای یک دانشمند مشکلی است که نیاز به رویکرد سیستماتیک دارد، اما برای مؤمن مجازات گناهان است. به همین دلیل است که اختلافات زیادی پیرامون بسیاری از پدیده ها وجود دارد و متأسفانه فناوری های پرسرعت، علم و جهانی شدن هنوز نتوانسته بشریت را حتی به ساده ترین مسائل اخلاقی سوق دهد.

15. حقایق مطلق و نسبی:

1) همیشه تأیید آنها را در عمل پیدا کنید. 3) ارائه دانش کامل و جامع در مورد موضوع؛

2) ماهیت عینی دارند. 4) به مرور زمان قابل رد است.

16. دانش درست در مقابل نادرست:

1) در جریان فعالیت شناختی به دست می آید. 3) چکیده از ویژگی های ثانویه.

2) با موضوع معرفت مطابقت دارد. 4) به زبان علمی ارائه شده است.

17. آیا آنها حقیقت دارند؟ قضاوت های زیردر مورد دانش نادرست؟

دانش نادرست است

الف - غیر مرتبط با موضوع مطالعه.

ب. آزمایشی تأیید نشده است.

18. آیا جملات صدق زیر درست است؟

الف- راه رسیدن به حقیقت مطلق از حقایق نسبی می گذرد.

ب- حقیقت نسبی معرفت کامل و تغییرناپذیر است.

1) فقط A درست است. 2) فقط B درست است. 3) هر دو قضاوت صحیح است. 4) هر دو قضاوت نادرست است.

19. آیا قضاوت های زیر در مورد عمل به عنوان معیار حقیقت درست است؟

عمل یک معیار نسبی حقیقت است، زیرا

الف- همه پدیده ها را نمی توان درست یا نادرست ارزیابی کرد.

ب- پدیده هایی هستند که امکان تأثیر عملی بر آنها وجود ندارد.

1) فقط A درست است. 2) فقط B درست است. 3) هر دو قضاوت صحیح است.

4) هر دو قضاوت نادرست است.

20. کلمه ای که در عبارت زیر وجود ندارد را بنویسید:

«دانش بی‌تردید، تغییرناپذیر، یک‌بار برای همیشه تثبیت‌شده، نوعی الگویی که دانش بشری برای رسیدن به آن تلاش می‌کند، معمولاً ___________ حقیقت نامیده می‌شود.»

متن را بخوانید و وظایف 21-24 را کامل کنید.

همان گونه که می دانیم حقیقت عینی محتوای معرفتی است که نه به انسان بستگی دارد و نه به بشریت; این بازتاب کافی توسط موضوع دنیای اطراف است. خصوصیات عمومیحقیقت برای هر شکلی از دانش قابل استفاده است - هم علوم طبیعی و هم بازتاب اجتماعی. با این حال، ضمن توجه به اشتراک، باید ویژگی تجلی حقیقت را در انعکاس پدیده های اجتماعی نیز دید. باید خصوصیات مفعول و موضوع شناخت و روابط آنها را در نظر گرفت...

حقیقت عینی در علوم اجتماعی، همانطور که در علوم طبیعی، یک. اگر معیار علمی بودن را در شناخت اجتماعی به شدت رعایت کنیم، نمی تواند غیر از این باشد. اما بدیهی است که فرآیند درک حقیقت عینی به همان اندازه که بی پایان است دشوار است. توسعه دانش اجتماعی از طریق مبارزه دیدگاه ها، مفاهیم و نظریه های متضاد، از طریق بازنگری سیستماتیک آنها پیش می رود. تنها معیار عینی حقیقت، عمل است...

در عین حال، همیشه باید در نظر داشت که معیار حقیقت، نه یک تجربه واحد، نه یک عمل تأیید یکباره، بلکه عملکرد اجتماعی در بعد تاریخی آن است.

با این حال، عمل ملاک نسبی حقیقت اجتماعی است به این معنا که حقیقت معرفت را فقط برای شرایط تاریخی معینی نشان می دهد. معیار عمل چنان «تعریف شده» است که دانش عینی را از آن متمایز می کند نظرات ذهنیو هذیان های آرمانی برای تحریک توسعه خلاقشناخت اجتماعی، و در عین حال چنان «نامطمئن» که اجازه می دهد دانش بشری به «مطلق» تبدیل شود.

(A.M. Korshunov, V.V. Mantatov)

21. چه دو تعریفی از حقیقت عینی توسط نویسندگان ارائه شده است؟

22. چه دو ویژگی عمل به عنوان معیار حقیقت در علوم اجتماعی در متن ذکر شده است؟

23. بر اساس دانش خود از دوره، ویژگی های موضوع، موضوع و نتایج شناخت اجتماعی را مشخص کنید.

24. سه مثال بیاورید که هر سه مورد از اظهارات نویسندگان (به انتخاب شما) را پشتیبانی می کند. در هر مورد ابتدا یک عبارت و سپس یک مثال مربوطه بنویسید.

دانش علمی

25. فقط دانش علمی شامل:

1) حقایق ثابت شده؛ 3) نتیجه گیری منطقی؛

2) نتایج مبتنی بر تجربی. 4) نتایج مشاهدات

26. نمونه ای از دانش علمی چیست؟

1) دو بار دو، چهار است. 3) زمان برای تجارت - یک ساعت برای سرگرمی.

27. کدام یک از عبارات زیر علمی است؟

1) زمان در همه جا یکسان جریان دارد و به هیچ چیز وابسته نیست.

2) سرنوشت یک شخص بستگی به مکان ستارگان در آسمان در لحظه تولد او دارد.

3) جریان الکتریکی از طریق سیم ها به همان روشی که آب از طریق لوله ها عبور می کند.

4) استعداد ارثی برای برخی بیماری ها وجود دارد.

28. از چه روشی برای کسب دانش استفاده می شود؟ عمدتادر سطح نظری دانش علمی?

1) اندازه گیری اشیاء؛ 3) ارائه یک فرضیه؛

2) شرح داده های تجربی. 4) انجام مشاهدات

29. ماژلان دریانورد معروف به دنبال کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به هند بود. او از نقشه ای استفاده کرد که تنگه اتصال اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را نشان می داد. با این حال، ماژلان این تنگه را در مکانی که روی نقشه مشخص شده بود، پیدا نکرد. سپس او با مطالعه توصیفات به جا مانده از پیشینیان خود پیشنهاد کرد که این تنگه باید بیشتر در جنوب باشد. او هر خلیج، هر خلیج را کاوش کرد - و یک تنگه (که بعداً به نام او نامگذاری شد) بین سرزمین اصلی و مجمع الجزایر Tierra del Fuego کشف کرد.

ماژلان از چه روش های دانش علمی استفاده کرد؟ سه روش را فهرست کنید.

30. هر سه ویژگی دانش علمی را نام ببرید و هر یک از آنها را با مثالی توضیح دهید.

31. از سه مثال برای آشکار کردن روش های کسب دانش ذاتی در علم استفاده کنید.

متن را بخوانید و وظایف 32-35 را کامل کنید.

دانش تجربی.

پیچیدگی ساختار فعالیت شناختی نیز به این دلیل است که در حال حاضر لایه دانش تجربی، که در آن اشکال حسی بازتاب، ابزارهای ابزاری-عملی شناخت و ابزارهای انتزاعی-منطقی تجزیه و تحلیل در یک فرآیند واحد در تعامل هستند، نیز وجود دارد. پیچیده تر از آنچه قبلا تصور می شد.<…>

برای مدت طولانی، علم تحت سلطه سنت تجربی (که توسط ماتریالیست ها و ایده آلیست ها توسعه یافته بود) بود، که فرض می کرد منبع دانش علمیفقط داده های حسی هستند<…>اکنون نیز باید ثابت کنیم که دانش تجربی صرفاً حسی نیست، بلکه شامل استفاده از روش‌های مختلف عقلانی تحقیق است.<…>

در مرحله اولیه دانش تجربی، محقق با تکیه بر دانش موجود و ایده های نظری، آزمایش هایی انجام می دهد و نتایج مشاهدات فردی را ثبت می کند. با این حال، داده های پراکنده به دست آمده در این مرحله از مطالعه به خودی خود واقعیت های علمی نیستند. آنها ممکن است حاوی خطاهای مرتبط با انحراف در عملکرد حواس انسان، خواندن نادرست ابزار، آزمایش های نادرست، تفسیر نادرست و غیره باشند. به عبارت دیگر، داده های اولیه (که در گذشته به عنوان واقعیت تلقی می شدند) ممکن است حاوی عناصر تصادفی، اشتباه و لایه های ذهنی باشد. برای اینکه آنها معنای واقعیات علمی را دریافت کنند، باید آنها را از این نوع عناصر پاک کرد و آنچه را که خود پدیده عینی را مشخص می کند برجسته کرد.<…>نتایج آزمایش‌ها بررسی و بازبینی می‌شوند، اطلاعات گمشده جمع‌آوری می‌شود و آزمایش‌های اضافی انجام می‌شود. داده‌های اولیه به‌دست‌آمده در نتیجه یک سری آزمایش‌ها و مشاهدات مورد بررسی قرار می‌گیرند<…>تعمیم، طبقه بندی، گونه شناسی، ایجاد وابستگی ها و قاعده مندی های تجربی، پردازش آماری، مشروط به توضیح و تفسیر. به کمک این وسایل می توان پدیده های واقعیت را تا حد امکان عینی توصیف کرد و آنها را در قالب دانش واقعی بیان کرد.

(A.N. Elsukov)

32. به نظر نویسنده، چه سه مؤلفه در دانش تجربی نشان داده شده است؟

33. به نظر نویسنده چه ابزارهای منطقی انتزاعی امکان توصیف پدیده های واقعیت را تا حد امکان عینی و بیان آنها در قالب دانش واقعی فراهم می کند؟ هر پنج درمان را نام ببرید.

35. نویسنده اشاره می کند که برای مدت طولانی سنت تجربی در علم غالب بود. فیلسوفانی را که دارای موقعیت متفاوتی هستند، بنویسید و هر دو ویژگی رویکرد آنها برای حل مسئله شناخت جهان را مشخص کنید.